خبرگزاری شبستان _ فرهنگ و ادب: در میان شاعران فارسی زبان هیچ کس شهرت جهانگیر حکیم عمر خیام نیشابوری را ندارد. البته این نکته قابل ذکر است که با همة جاذبه و لطفی که رباعیات خیامی دارند بی گمان این اشتهار مرهون ترجمه منظوم آزاد و هنرمندانه ای است که ادوارد فیتز جرالد، شاعر انگلیسی، به ذوق و سلیقة خویش از رباعیات خیام کرده و نخستین بار به سال 1859 میلادی به طبع رسیده است و همین سبب نام و اعتبار فیتز جرالد در شعر و ادبیات جهان نیز شده است .
شاید کمتر کتابی در دنیا باشد که مانند مجموعه اشعار خیام، تحسین شده، مردود و منفور بوده، تحریف شده، بهتان خورده، محکوم گردیده، حلاجی شده، شهرت عمومی و دنیاگیر پیدا کرده و بالاخره ناشناس مانده است. و به قول مجتبی مینوی، خیام تنها متفکر ایرانی است که زنده و پاینده بودن نام و گفته او در میان تمام دنیا مسلم است .
خیام از دین گرایانی که مذهب را وسیله ای برای سرکوب انسان هامی کردند، انتقاد می کند
در واقع خیام ریاضی دانی فیلسوف و فیلسوفی شاعر است که در بطن اندیشه بلند وی می توان رگه هایی از قواعد اسلامی روزگارش را به صراحت مشاهده کرد ،او به درجه ای از انسانیت ،کمال ،علم ،عرفان و خداباوری رسیده بود که بسیاری از نادیده های هستی را در این دنیا به چشم حقیقت دید . هدف از دین، کمال انسانیت و خرد و دانش است و خیام به آن درجه از عرفان و بزرگی رسیده بود که فراتر از آن می اندیشید .عقیده خرد گرایی و بهره بری از عقل را عمر خیام بدون شک از اساتید خود یعنی محمد ابن زکریای رازی و ابن سینا گرفته بود . خیام نیز بارها از عقاید دین گرایانی که مذهب را وسیله ای برای سرکوب انسانهای دیگر می کردند ،انتقاد می کند و می گوید : "می میخورم و مخالفان از چپ و راست/ گویند مخور باده که دین را اعداست/چون دانستم می عدو دین است / والله بخورم خون عدو را که رواست" و یا در جایی دیگر می گوید : "تا چند زنم بروی دریاها خشت / بیزار شدم ز بت پرستان کنشت /خیام که گفت دوزخی خواهد بود /که رفت به دوزخ و که آمد ز بهشت"
نکته جالب توجه درباره خیام این است که این حکیم فرزانه در تمامی نوشته هایش بر این نکته مهم اشاره کرده است که زندگی و دنیا بر هیچ کس باقی نیست و منش و کردار ایرانی بر این است که این روزگار سپنج ( زودگذر ) را به درستی و راستی و انسانیت سپری کنیم . خیام با اینکه از اندیشمندان بزرگ جهان محسوب می شود و بر یگانگی خداوند بزرگ تاکید دارد ولی هرگز در آثار خود از روش دینگرایان افراطی روزگار خود پیروی نمی کند و بسیار دگراندیش تر از روزگار خود سخن می گوید . با این حال او به گفته علی ابن زید بیهقی حتی در بررسی آیات قرآنی چیرگی خواصی داشت به طوری که روزی در مجلس عبدالرزاق فردی سوالی درباره یکی از آیات قرآنی نمود و تنها خیام ساعت ها آن را موشکافی و بررسی نمود که سپس همگان از بزرگی فکر او تحسین های بسیاری داشتند به طوری که گفتند : خداوند امثال شما دانشمندان را زیاد کند و جهان را از وجود امامی مانند خیام خالی ندارد . با اینکه حوزه علمی خیام ریاضیات و فلسفه است ولی او در موضوعات مختلف حتی اسلامی اطلاعات وسیعی داشت است .
ترانه های خیام به دلیل تعصب در روزگارش مخفی بوده اند
با وجود اندیشه های عمیقی که در رباعیات خیام به چشم می خورد معاصران خیام نظیر نظامی عروضی یا ابوالحسن بیهقی از شاعری خیام یادی نکردهاند. اما از منظر کسانی چون هدایت،گویا ترانههای خیام در زمان حیاتش به واسطه تعصب مردم مخفی بوده و تدوین نشده و تنها بین یکدسته از دوستان همرنگ و صمیمی او شهرت داشته یا در حاشیه جنگها و کتب اشخاص باذوق به طور قلمانداز چند رباعی از او ضبط شده، و پس از مرگش منتشر شده است.
قدیمترین کتابی که در آن از خیام شاعر یادی شدهاست «خریدة القصر عمادالدین کاتب اصفهانی»است. این کتاب به زبان عربی و در سال 572 یعنی نزدیک به 50 سال پس از مرگ خیام نوشته شدهاست. کتاب دیگر مرصادالعباد نجمالدین رازی است.این کتاب حدود 100 سال پس از مرگ خیام در 620 قمری تصنیف شدهاست . نجمالدین صوفی متعصبی بود و از نیش و کنایه به خیام به خاطر افکار کفرآمیزش دریغ نکردهاست.کتابهای قدیمی (پیش از سده نهم) که اشعار خیام در آنها آمدهاست و مورد استفاده مصححان قرار گرفتهاند علاوه بر مرصادالعباد از قرار زیرند: تاریخ جهانگشا (658 ق)، تاریخ گزیده حمدالله مستوفی (730 ق)، نزهة المجالس (731 ق)، مونس الاحرار (741 ق). جنگی از منشآت و اشعار که سعید نفیسی در کتابخانه مجلس شورای ملی جنگ یافت و در سال 750 قمری کتابت شدهاست و همچنین مجموعهای تذکرهمانند که قاسم غنی در کتابخانه شورای ملی یافت که مشتمل بر منتخابت اشعار سی شاعر است و پنج رباعی از خیام دارد.
تنها صحت انتساب 57 رباعی به خیام مسلم است
با کنار گذاشتن رباعیات تکراری 57 رباعی به دست میآید.این 57 رباعی که تقریباً صحت انتساب آنها به خیام مسلم است کلیدی برای تصحیح و شناختن سره از ناسره به دست مصححان میدهد. با کمک این رباعیها زبان شاعر و مشرب فلسفی وی تا حد زیادی آشکار میشود. زبان خیام در شعر طبیعی و ساده و از تکلف به دور است و در شعر پیرو کسی نیست. وانگهی هدف خیام از سرودن رباعی شاعری به معنی متعارف نبودهاست بلکه به واسطه داشتن ذوق شاعری نکتهبینیهای فلسفی خود را در قالب شعر بیان کردهاست.
درباره تصحیح رباعیات خیام نیز می توان گفت: تا پیش از تصحیحات علمی مجموعههایی که با نام رباعیات خیام وجود داشت مجموعههایی مغشوش از آرای متناقض و افکار متضاد بود به طوری که کسی سال ها عمر کرده باشد و روزی دو مرتبه کیش و مسلک و عقیده? خود را عوض کرده باشد قادر به گفتن چنین افکاری نخواهد بود.
بیمبالاتی نسخهنویسان و اشتباه کاتبان همیشه در بررسی نسخههای خطی دیده میشود. اما در مورد خیام گاه اشعارش را بهعمد تغییر دادهاند تا آن را به مسلک تصوف نزدیک کنند. شاید یک علت مغشوش بودن رباعیات خیام این باشد که هر کس رباعیای گفتهو ترس از تکفیر داشته، آن را به خیام نسبت دادهاست. مشکل دیگری که وجود دارد این است که بسیاری به پیروی و تقلید از خیام رباعی سرودهاند و رباعی ایشان بعدها در شمار رباعیات خیام آمدهاست.
غیر از تصحیح هدایت، از جمله تصحیح های خیام می توان به محمد علی فروغی در 1320 اشاره کرد. لازم به ذکر است که اروپاییان نظیر ژوکوفسکی، روزن و کریستنسن دست به تصحیح رباعیات زده بودند اما منتقدان بعدی شیوه تصحیح و حاصل کار وی را چندان معتبر ندانستهاند همچنین شاملو روایتی از 125 رباعی خیام ارائه داده است.
خیام شاعری که شناخت وی نیاز به تحقیق و تفحص بیشتری دارد
درنهایت آنچه مسلم است اینکه در مورد خیام، نظریات بسیار متفاوتی وجود دارد. برخی به کلی شاعر بودن او را انکار میکنند، برخی او را کافر میدانند و برخی او را مسلمانی معتقد. جلال مصطفوی نویسنده کتاب «استفاده دانشمندان مغرب زمین از جبر و مقابله خیام» (منتشر شده در سال1339 شمسی-1960 میلادی) با استناد به مقدمه رسالههای علمی خیام معتقد است خیام مسلمان و پیرو پیغمبر بوده است. و ادامه میدهد: ”جای بسی شگفتی و در عین حال تأسف است که تا کنون هیچ مقامی در صدد احیای آثار علمی اوکه متضمن نتایج درخشان است بر نیامده و در عوض خیام را با تبلیغات عجیبی در دنیا به نام یک شاعر میپرست و فیلسوف بی دین معرفی کردهاند... و از راه نشر آن اشعار، روح لاابالیگری و سستی و پشت پا زدن به دنیا را در مردم دمیدهاند.»
خیام خود رباعیاتش را جمعآوری و منتشر نکرده، اما در کتابهای دیگران رباعیات او وجود دارد. همچنین در کتابهای تاریخ و آثار بجا مانده از دیگران نیز درباره شاعری او صحبت شده است. مثلاً ابن قفطی (648- 568 قمری 1250-1172 میلادی) در تاریخالحکما اشعار خیام را مارهای خوش خط و خالی میداند که به شریعت آسیب میرساند. یا نجمالدین رازی در کتاب مرصادالعباد که در621 قمری (1224 میلادی) تألیف شده، او را سرگشته غافل و گمگشته عاطل قلمداد کرده که از غایت حیرت به ضلالت افتاده اند.
اما آنچه مسلم است اینکه شناخت اندیشه خیامی هنوز به طور واضح و آشکار بر ما روشن نیست و این کار نیاز به بررسی و تحقیق و تفحص بیشتری دارد.
پایان پیام/
یادداشت از مریم یکرنگی
نظر شما