به گزارش خبرگزاری شبستان، هنگامی که گروههای تروریستی در سوریه به اقدامات و کشتار ادامه می دادند کشورهای غربی اقدام خاصی انجام نمی دادند زیرا تمام فکر و ذهنشان را معطوف سرنگونی بشار اسد و نظام آن کرده بوده اند.
تروریستهای از کشورهای دیگر به سوریه می آمدند و سوریه به محلی برای آموزش و تقویت آنها تبدیل شده بود اما هنگامی که اتباع کشورهای غربی به ویژه آمریکا از صفوف تروریستها سر درآوردند آرام آرام زنگ خطر به صدا درآمد و مسئولان کشورهای غربی درباره بازگشت این تروریستها هشدارها را شروع کردند.
به دنبال آن ممنوعیت هایی در کشورهای غربی وضع شد و برخی همپیمانان آنها از جمله سعودی ها و بحرینی ها به شکل نمادین با حضور اتباع خود در سوریه و عراق مخالفت کردند و از وضع مجازات علیه متخلفان خبر دادند.این در حالی است که کمکهای مالی به گروههای تروریستی در عراق و سوریه می کنند.
ورود داعش به بخشهای شمالی عراقی سبب نشد که باراک اوباما موضع قوی در قبال این گروهک اتخاذ کند تا زمانی که این گروهک راه اربیل در پیش گرفتند که خط قرمز آمریکا بود و منافع بسیاری در این منطقه برای آمریکاییی ها نهفته شده بود.
به اعتقاد بسیاری از ناظران و تحلیلگران داعش در واقع ساخته شده در آزمایشگاههای اسرائیل و آمریکاست.اما با توجه به اینکه این ویروس از کنترل سازندگان خارج شده است باید از نگاه آنها به گونه ای مهار شود.
باراک اوباما که به فکر افتاده است که ائتلاف بین المللی جمع کند و فرانسه طی هفته آینده میزبان نشست بین المللی امنیتی درباره عراق است.
چندی قبل اردنی ها که از واکنش داعش می ترسند از وارد شدن در ائتلاف شانه خالی کرده اند.
عبدالباری عطوان تحلیلگر ارشد مسایل منطقهای در پایگاه الرأیالیوم نوشت: باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا تلاش می کند تا سیاستهای راهبردی در زمینه اعلام جنگ علیه دولت اسلامی را با هدف از بین بردن خطرات این سازمان بر منافع آمریکا و همپیمانان منطقهای آن اعلام کند.در این میان جان کری وزیر خارجه این کشور و چاک هیگل وزیر دفاع به پایتخت تعدادی از کشورهای خاورمیانهای از جمله ریاض و عمان و آنکارا و بغداد سفر کرده اند.
جزئیات این راهبرد هنوز نامشخص است اما مهمترین آنها عبارتند از بین بردن منابع مالی داعش و ممانعت از ملحق شدن دیگران به آن و تقویت اقدامات نظامی برای از بین بردن مراکز و تجمعات نظامی آنها در اراضی تحت اشغالشان در عراق و سوریه است.
اوباما با وجود صرف تریلیون ها دلار هزینه از اموال مالیات دهندگان آمریکایی نتوانست به بهانه جنگ بر ضد تروریسم القاعده را نابود کند. القاعده در آغاز این جنگ تنها یک پایگاه در افغانستان داشت، اما الان دهها مقر در خاورمیانه و تمام جهان دارد و تازهترین این مراکز اخیرا در هند افتتاح شده است.
در مورد خشکاندن منابع مالی تروریستهای داعش نیز باید گفت دست کم این خواسته در سالهای باقیمانده از ریاست جمهوری باراک اوباما روی نخواهد داد، چرا که گروهک داعش از لحاظ مالی خودکفا شده است و برخی ارزیابیها ثروت این گروه را بالغ بر هفت میلیارد دلار ارزیابی میکنند که به این بودجه باید پول روزانه دو میلیون دلاری از فروش نفت خام یا تسویه شده چاههای اشغال شده را نیز اضافه کرد. این پولها دست کم تا 5 سال آینده میتواند هزینههای داعش را تامین کند، چرا که آنها سفارتخانه های بزرگی در خارج ندارند و وزرای فاسدی ندارند که پولها را حیف و میل کنند و پادشاهی ندارند که این پول ها را در هزینه های تجمل گرایانه خود مانند خرید هواپیماهای اختصاصی هزینه کنند.
من این سخن را برای ستایش از داعش نمیگویم، بلکه این اظهارات مبتنی بر واقعیتهای قطعی است
باراک اوباما سختی های زیادی در مسیر ائتلافی که به دنبال تشکیل آن است، خواهد داشت، چرا که آرزوها و آمال یک چیز است و اجرای عملی آنها چیز دیگر. دولتهایی که فرستادگان آمریکا با آنها دیدار میکنند، حتی در صورت درخواست از آنها برای ارسال نیروهای بیشتر برای مبارزه با داعش به میدانهای جنگ به خود خواهند لرزید. آنها یا مانند کشورهای خلیج فارس عادت کردهاند که آمریکایی ها و دیگران به نیابت از آنها بجنگند، یا برخی دیگر مانند ترکیه نگران امنیت داخلی خود و درآمدهای (30 میلیارد دلاری) از گردشگری و توافقنامههای سازش با کردهای داخل سرزمین خود هستند و نمی خواهند وحدت ملی و مردم شناختی یا جغرافیایی خود را به مخاطره بیندازند و امنیت شهروندان خود که در نزد داعش اسیر هستند به خطر بیفتد.
عربستان سعودی نیز با بحرانهای داخلی سختی مواجه است و خطر حوثیها در یمن نیز وجود دارد. آنها به خوبی می دانند که داعش هواداران زیادی در این کشور دارد و هزینههای اقتصادی مصر با حاکمیت السیسی نیز باعث شده که آنها نتوانند از آغاز جنگ یمن نیروهای دیگری به خارج اعزام کنند.
در اردن هم که مخالفان اعزام نیرو به عراق روز به روز در پارلمان و افکار عمومی قدرت بیشتری پیدا میکنند و با آغاز جنگ غزه خفقان ویژه ای در این کشور ایجاد شده که با توافق واردات گاز از اسرائیل و افزایش شکاف بین ثروتمندان و فقیران در این کشور به اوج خود رسیده است.
در دیدارهای خود در امان سخنان بسیار مهمی را شنیدم. حامیان داعش در اردن به من میگفتند که دخالت نظامی آمریکا احتمالا جنگ فرقهای را در عراق ایجاد خواهد کرد و باعث اتحاد گروههای سنی در حمایت از داعش می شود. آنها در تشریح این احتمال به عنوان مثال اعلام کردند که بازگرداندن شهر آمرلی عراق از سوی نیروهای ارتش عراق و شبه نظامیان شیعی از جمله اهل الحق و سپاه بدر و گردانهای السلام و پیشمرگ های کرد با پشتیبانی موشکی آمریکا صورت گرفت.
ابو محمد المقدسی که نظریه پرداز سلفیت جهادی و معلم ابومصعب الزرقاوی و مرجع فقهی و شرعی جبهه النصره به شمار می رود، در دیدار با من در منزل کوچک خود در یکی از محلات فقیر نشین شهر الزرقا گفت که اگر قرار باشد بین حمایت از دخالت نظامی آمریکا و دولت اسلامی یکی را انتخاب کند، از دولت اسلامی حمایت خواهد کرد، بسیاری از شیوخ و مبلغان سنی همین نظر را دارند و آن را در شبکه های اجتماعی به مریدان خود نیز دستور می دهند.
شکی نیست که آمریکا میتواند خسارت های زیادی را به دولت اسلامی وارد کند، درست مانند اقدامی که بر سر طالبان در افغانستان آورد یا زمانی که عراق را اشغال کرد. اما سوال اساسی این است که مرز این دخالت تا چه حدی خواهد بود و نتایج مترتب بر آن چه مقدار است.
ما باید یک نکته را به خوبی بدانیم و آن اینکه ترکیه همه کار برای براندازی دولت سوریه کرد، از تسهیل عبور و مرور پول و افراد مبارز گرفته تا تاسیس چتر سیاسی جایگزین نظام سوریه؛ اما به یک اقدام دست نزد و آن اعزام نیروهای ترکیه برای مبارزه در کنار مخالفان سوری بود. عربستان سعودی و قطر نیز که بیشترین دشمنی را با دولت سوریه داشتند، همینطور بودند. من اعتقاد ندارم که این سه کشور با هم یا به صورت جدا این آمادگی را داشته باشند که ارتشهای خود را درگیر یک جنگ فرسایشی کنند.
من موفقیت یا شکست ائتلاف بینالمللی جدید به رهبری آمریکا را که نشانههای آن روز به روز بیشتر آشکار خواهد شد، پیش بینی نمیکنم، این موضوع ظرف چند هفته آینده روشن خواهد شد، بویژه اینکه نظرسنجیها نشان می دهد که 91 درصد آمریکاییها با پروژه اوباما برای از بین بردن دولت تروریستی داعش موافقند.
اوباما به دوری از دخالت های نظامی معروف است و به علت مخالفت با دو جنگ عراق و افغانستان به کرسی ریاست جمهوری رسید. اما به نظر میرسد که انتقادات نمایندگان پارلمان و سنا و فشارهای آنها وی را از ملاحظات قبلی خارج کرده و از ترس از جنگ رها کرده است. اما یک نکته مهم که وجود دارد، این است که این تجربه به هیچ وجه ساده نخواهد بود و نتایج تضمین شدهای برای آمریکا نخواهد داشت.
نظر شما