به گزارش خبرگزاری شبستان //خراسان رضوی
اشاره: روحانیان در هر عصرى از اعصار براى دفاع از مقدسات دینى و میهنى خود مرارت ها و تلخی هایى متحمل شده اند و همراه با تحمل اسارت ها و تبعیدها، زندان ها و اذیت و آزارها و زخم زبان ها، شهداى گرانقدرى را به پیشگاه مقدس حق تقدیم کرده اند.
در هر نهضت و انقلاب الهى و مردمى، علماى اسلام اولین کسانى بوده اند که بر تارک جبین شان خون و شهادت نقش بسته است که در این قسمت به بهانه فرارسیدن 14 خرداد سالروز رحلت بنیانگذار رهبر کبیر انقلاب اسلامی صفحاتی از وصیت نامه سیاسی، الهی ایشان را در مورد نقش روحانیت در جامعه ورق می زنیم تا یادآور نقش پررنگ این قشر در جریان های سیاسی، اجتماعی صفحات تاریخ شویم.
از نقشههای شیطانی قدرت های بزرگ استعمار و استثمارگر که سال های طولانی در دست اجراست و در کشور ایران از زمان رضاخان اوج گرفت و در زمان محمدرضا با روش های مختلف دنبالهگیری شد، به انزوا کشاندن روحانیت است؛ که در زمان رضاخان با فشار و سرکوبی و خلع لباس و حبس و تبعید و هتک حرمات و اعدام و امثال آن و در زمان محمدرضا با نقشه و روش های دیگر که یکی از آنها ایجاد عداوت بین دانشگاهیان و روحانیان بود، که تبلیغات وسیعی در این زمینه شد؛ و معالأسف به واسطه بی خبری هر دو قشر از توطئه شیطانی ابرقدرت ها نتیجه چشمگیری گرفته شد.
هدف دشمن تنفر کودک، نوجوان و جوان از روحانیان و مبلغان دینی
از یک طرف از دبستان ها تا دانشگاه ها کوشش شد که معلمان و دبیران و اساتید و رؤسای دانشگاه ها از بین غرب زدگان یا شرق زدگان و منحرفان از اسلام و سایر ادیان انتخاب و به کار گماشته شوند و متعهدان مؤمن در اقلیت قرار گیرند که قشر مؤثر را که در آتیه حکومت را به دست میگیرند، از کودکی تا نوجوانی و تا جوانی طوری تربیت کنند که از ادیان مطلقاً و اسلام به خصوص و از وابستگان به ادیان خصوصاً روحانیان و مبلغان، متنفر باشند.
اینان را عمال انگلیس در آن زمان و طرفدار سرمایهداران و زمین خواران و طرفدار ارتجاع و مخالف تمدن و تعالی در بعد از آن معرفی میکردند و از طرف دیگر، با تبلیغات سوء، روحانیان و مبلغان و متدینان را از دانشگاه و دانشگاهیان ترسانیده و همه را به بیدینی و بیبند و باری و مخالف با مظاهر اسلام و ادیان متهم میکردند.
نتیجه آن که دولتمردان مخالف ادیان و اسلام و روحانیان و متدینان باشند و تودههای مردم که علاقه به دین و روحانی دارند مخالف دولت و حکومت و هر چه متعلق به آن است باشند و اختلاف عمیق بین دولت و ملت و دانشگاهی و روحانی راه را برای چپاولگران آنچنان باز کند که تمام شئون کشور در تحت قدرت آنان و تمام ذخایر ملت در جیب آنان سرازیر شود، چنانچه دیدید به سر این ملت مظلوم چه آمد و میرفت که چه آید.
اکنون که به خواست خداوند متعال و مجاهدت ملت، از روحانی و دانشگاهی تا بازاری و کارگر و کشاورز و سایر قشرها، بند اسارت را پاره و سد قدرت ابرقدرت ها را شکستند و کشور را از دست آنان و وابستگانشان نجات دادند، توصیه اینجانب آن است که نسل حاضر و آینده غفلت نکنند و دانشگاهیان و جوانان برومند عزیز هر چه بیشتر با روحانیان و طلاب علوم اسلامی پیوند دوستی و تفاهم را محکم تر و استوارتر سازند و از نقشهها و توطئههای دشمن غدار غافل نباشند و به مجرد آنکه فرد یا افرادی را دیدند که با گفتار و رفتار خود درصدد است بذر نفاق بین آنان افکند او را ارشاد و نصیحت کند و اگر تأثیر نکرد از او روگردان شوند و او را به انزوا کشانند و نگذارند توطئه ریشه دواند که سرچشمه را به آسانی میتوان گرفت.
و مخصوصاً اگر در اساتید کسی پیدا شد که میخواهد انحراف ایجاد کند او را ارشاد و اگر نشد از خود و کلاس خود طرد کنند و این توصیه بیشتر متوجه روحانیان و محصلین علوم دینی است و توطئهها در دانشگاه ها از عمق ویژهای برخوردار است و هر قشر محترم که مغز متفکر جامعه هستند باید مواظب توطئهها باشند.
نقشه دشمن برداشتن روحانیان از سر راه و منزوی کردن آنان است
از توطئههای بزرگ آنان، چنانچه اشاره شد و کراراً تذکر دادهام، به دست گرفتن مراکز تعلیم و تربیت خصوصاً دانشگاه هاست که مقدرات کشورها در دست محصولات آنها است.
روش آنان با روحانیان و مدارس علوم اسلامی فرق دارد با روشی که در دانشگاه ها و دبیرستان ها دارند. نقشه آنان برداشتن روحانیان از سر راه و منزوی کردن آنان است یا با سرکوبی و خشونت و هتاکی که در زمان رضاخان عمل شد ولی نتیجه معکوس گرفته شد؛ یا با تبلیغات و تهمت ها و نقشههای شیطانی برای جدا کردن قشر تحصیل کرده و به اصطلاح روشنفکر که این هم در زمان رضاخان عمل میشد و در ردیف فشار و سرکوبی بود و در زمان محمدرضا ادامه یافت بدون خشونت ولی موذیانه.
و اما در دانشگاه نقشه آن است که جوانان را از فرهنگ و ادب و ارزش های خودی منحرف کنند و به سوی شرق یا غرب بکشانند و دولتمردان را از بین اینان انتخاب و برسرنوشت کشورها حکومت دهند تا به دست آنها هرچه میخواهند انجام دهند.
اینان کشور را به غارت زدگی و غربزدگی بکشانند و قشر روحانی با انزوا و منفوریت و شکست قادر بر جلوگیری نباشد و این بهترین راه است برای عقب نگهداشتن و غارت کردن کشورهای تحت سلطه، زیرا برای ابرقدرت ها بیزحمت و بیخرج و در جوامع ملی بی سر و صدا، هرچه هست به جیب آنان میریزد.
به جامعه محترم روحانیت خصوصاً مراجع معظم، وصیت می کنم خود را از مسائل جامعه کنار نکشند و بیتفاوت نباشند
و به جامعه محترم روحانیت خصوصاً مراجع معظم، وصیت میکنم که خود را از مسائل جامعه خصوصاً مثل انتخاب رئیس جمهور و وکلای مجلس، کنار نکشند و بیتفاوت نباشند.
همه دیدید و نسل آتیه خواهد شنید که دست سیاستبازان پیرو شرق و غرب، روحانیان را که اساس مشروطیت را با زحمات و رنج ها بنیان گذاشتند از صحنه خارج کردند و روحانیان نیز بازی سیاستبازان را خورده و دخالت در امور کشور و مسلمان را خارج از مقام خود انگاشتند و صحنه را به دست غربزدگان سپردند و به سر مشروطیت و قانون اساسی و کشور و اسلام آن آوردند که جبرانش احتیاج به زمان طولانی دارد.
اکنون که بحمدالله تعالی موانع رفع شده و فضای آزاد برای دخالت همه طبقات پیشآمده است، هیچ عذری باقی نمانده و از گناهان بزرگ نابخشودنی، مسامحه در امر مسلمین است.
هرکس به مقدار توانش و حیطه نفوذش لازم است درخدمت اسلام و میهن باشد و با جدیت از نفوذ وابستگان به 2 قطب استعمارگر و غرب یا شرق زدگان و منحرفان از مکت بزرگ اسلام جلوگیری کند و بدانند که مخالفان اسلام و کشورهای اسلامی که همان ابرقدرتان چپاولگر بین المللی هستند با تدریج و ظرافت در کشور ما و کشورهای اسلامی دیگر رخنه و با دست افراد خود ملت ها، کشورها را به دام استثمار میکشانند.
باید با هوشیاری مراقب باشید و با احساس اولین قدم نفوذی به مقابله برخیزید و به آنان مهلت ندهید.
یکی از راه های با اهمیت برای مقصد شوم دشمنان، نفوذ دادن افراد منحرف و تبهکار در حوزههای علمیه است
وصیت اینجانب به حوزههای مقدسه علمیه آن است که کراراً عرض کرده ام که در این زمان که مخالفان اسلام و جمهوری اسلامی کمر به براندازی اسلام بستهاند و از هر راه ممکن برای این مقصد شیطانی کوشش می کنند، و یکی از راه های با اهمیت برای مقصد شوم آنان و خطرناک برای اسلام و حوزههای اسلامی نفوذ دادن افراد منحرف و تبهکار در حوزههای علمیه است، که خطر بزرگ کوتاه مدت آن بدنام کردن حوزهها با اعمال ناشایسته و اخلاق و روش انحرافی است و خطر بسیار عظیم آن در درازمدت به مقامات بالا رسیدن یک یا چند نفر شیاد که با آگاهی برعلوم اسلامی و جا زدن خود را در بین تودهها وقشرهای مردم پاکدل و علاقهمند کردن آنان را به خویش و ضربه مهلک زدن به حوزههای اسلامی و اسلام عزیز و کشور در موقع مناسب است.
و میدانیم که قدرت های بزرگ چپاولگر در میان جامعهها افرادی به صورت های مختلف از ملی گراها و روشنفکران مصنوعی و روحانی نمایان که اگر مجال یابند از همه پرخطرتر و آسیب رسانترند ذخیره دارند که گاهی 30، 40 سال با مشی اسلامی و مقدس مآبی یا "پان ایرانیسم" و وطن پرستی و حیلههای دیگر، با صبر و بردباری در میان ملت ها زیست میکنند و در موقع مناسب مأموریت خود را انجام میدهند.
ملت عزیز ما در این مدت کوتاه پس از پیروزی انقلاب نمونههایی از قبیل "مجاهد خلق" و "فدایی خلق" و "تودهایها" و دیگر عناوین دیدهاند و لازم است همه با هوشیاری این قسم توطئه را خنثی کنند و از همه لازم تر حوزههای علمیه است که تنظیم و تصفیه آن با مدرسان محترم و افاضل سابقهدار است با تأیید مراجع وقت و شاید تز "نظم در بینظمی" است از القائات شوم همین نقشهریزان و توطئه گران باشد.
در هر صورت وصیت اینجانب آن است که در همه اعصار خصوصاً در عصر حاضر که نقشهها و توطئهها سرعت و قوّت گرفته است، قیام برای نظام دادن به حوزهها لازم و ضروری است؛ که علما و مدرسان و افاضل عظیمالشأن صرف وقت کرده و با برنامه دقیق صحیح حوزهها را و خصوصاً حوزه علمیه قم و سایر حوزههای بزرگ و با اهمیت را در این مقطع از زمان از آسیب حفظ کنند.
و لازم است علما و مدرسان محترم نگذارند در درس هایی که مربوط به فقاهت است و حوزههای فقهی و اصولی از طریقه مشایخ معظم که تنها راه برای حفظ فقه اسلامی است منحرف شوند و کوشش کنند که هر روز بر دقت ها و بحث و نظرها و ابتکار و تحقیق ها افزوده شود.
وفقه سنتی که ارث سلف صالح است و انحراف از آن سست شدن ارکان تحقیق و تدقیق است، محفوظ بماند و تحقیقات بر تحقیقات اضافه شود و البته در رشتههای دیگر علوم به مناسبت احتیاجات کشور و اسلام برنامههایی تهیه می شود و رجالی در آن رشته تربیت باید شود و از بالاترین و والاترین حوزههایی که لازم است به طور همگانی مورد تعلیم و تعلم قرار گیرد، علوم معنوی اسلامی است، از قبیل علم اخلاق و تهذیب نفس و سیر و سلوک الی الله ـ رزقنا الله و ایاکم ـ که جهاد اکبر می باشد.
وصیت اینجانب به آن طایفه از روحانیان و روحانینماها که با انگیزههای مختلف با جمهوری اسلامی و نهادهای آن مخالفت میکنند و وقت خود را وقف براندازی آن می کنند و با مخالفان توطئهگر و بازیگران سیاسی کمک، و گاهی به طوری که نقل میشود با پول های گزافی که از سرمایهداران بی خبر از خدا دریافت برای این مقصد میکنند کمک های کلان می کنند، آن است که شماها طرْفی از این غلط کاری ها تاکنون نبسته و بعد از این هم گمان ندارم ببندید.
بهتر آن است که اگر برای دنیا به این عمل دست زدهاید و خداوند نخواهد گذاشت که شما به مقصد شوم خود برسید تا درِ توبه باز است از پیشگاه خداوند عذر بخواهید و با ملت مستمند مظلوم همصدا شوید و از جمهوری اسلامی که با فداکاری های ملت به دست آمده حمایت کنید، که خیر دنیا و آخرت در آن است. گرچه گمان ندارم که موفق به توبه شوید.
و اما به آن دسته که از روی بعض اشتباهات یا بعض خطاها، چه عمدی و چه غیر عمدی، که از اشخاص مختلف یا گروه ها صادر شده و مخالف با احکام اسلام بوده است با اصل جمهوری اسلامی و حکومت آن مخالفت شدید میکنند و برای خدا در براندازی آن فعالیت می کنند و با تصور خودشان این جمهوری از رژیم سلطنتی بدتر یا مثل آن است، با نیت صادق در خلوات تفکر کنند و از روی انصاف مقایسه کنند با حکومت و رژیم سابق.
و باز توجه کنند که در انقلاب های دنیا هرج و مرج ها و غلطروی ها و فرصتطلبی ها غیر قابل اجتناب است و شما اگر توجه کنید و گرفتاری های این جمهوری را در نظر بگیرید از قبیل توطئهها و تبلیغات دروغین و حمله مسلحانه خارج مرز و داخل، و نفوذ غیر قابل اجتناب گروه هایی از مفسدان و مخالفان اسلام در تمام ارگان های دولتی به قصد ناراضی کردن ملت از اسلام و حکومت اسلامی و تازه کار بودن اکثر یا بسیاری از متصدیان امور و پخش شایعات دروغین از کسانی که از استفادههای کلان غیر مشروع بازمانده یا استفاده آنان کم شده، و کمبود چشمگیر قضات شرع و گرفتاری های اقتصادی کمرشکن و اشکالات عظیم در تصفیه و تهذیب متصدیان چند میلیونی، و کمبود مردمان صالح کاردان و متخصص و ده ها گرفتاری دیگر، که تا انسان وارد گود نباشد از آنها بی خبر است و از طرفی اشخاص غرضمند سلطنتطلب سرمایهدار هنگفت که با رباخواری و سودجویی و با اخراج ارز و گرانفروشی به حد سرسامآور و قاچاق و احتکار، مستمندان و محرومان جامعه را تا حد هلاکت در فشار قرار داده و جامعه را به فساد میکشند، نزد شما آقایان به شکایت و فریبکاری آمده و گاهی هم برای باور آوردن و خود را مسلمان خالص نشان دادن به عنوان سهم مبلغی میدهند و اشک تمساح میریزند و شما را عصبانی کرده به مخالفت برمیانگیزانند، که بسیاری از آنان با استفادههای نامشروع، خون مردم را میمکند و اقتصاد کشور را به شکست می کشند.
اینجانب نصیحت متواضعانه برادرانه میکنم که آقایان محترم تحت تأثیر اینگونه شایعهسازی ها قرار نگیرند و برای خدا و حفظ اسلام این جمهوری را تقویت نمایند.
باید بدانند که اگر این جمهوری اسلامی شکست بخورد به جای آن یک رژیم اسلامی دلخواه بقیة الله ـ روحی فداه ـ یا مطیع امر شما آقایان تحقق نخواهد پیدا کرد، بلکه یک رژیم دلخواه یکی از دو قطب قدرت به حکومت میرسد و محرومان جهان، که به اسلام و حکومت اسلامی روی آورده و دل باختهاند، مأیوس میشوند و اسلام برای همیشه منزوی خواهد شد؛ و شماها روزی از کردار خود پشیمان میشوید که کار گذشته و دیگر پشیمانی سودی ندارد.
و شما آقایان اگر توقع دارید که در یک شب همه امور بر طبق اسلام و احکام خداوند تعالی متحول شود یک اشتباه است، و در تمام طول تاریخ بشر چنین معجزهای روی نداده است و نخواهد داد. و آن روزی که انشاءالله تعالی مصلح کل ظهور کند، گمان نکنید که یک معجزه شود و یک روزه عالم اصلاح شود؛ بلکه با کوششها و فداکاری ها ستمکاران سرکوب و منزوی میشوند و اگر نظر شماها مثل نظر بعض عامی های منحرف، آن است که برای ظهور آن بزرگوار باید کوشش در تحقق کفر و ظلم کرد تا عالم را ظلم فرا گیرد و مقدمات ظهور فراهم شود، فانّا لله و انّا الیه راجعون.
والسلام علیکم و علی عباد الله الصالحین و رحـمة الله و برکاته
بهمن 1361 – 1 جمادی الاولی 1403
روح الله الموسوی الخمینی
پایان پیام/
نظر شما