به گزارش خبرنگار شبستان،کتاب" خوب من" اثر محمد آقاسی که به تازگی روانه بازار کتاب شده است، دارای دو فصل است که در هر کدام 14 داستانک گنجانده شده است. یک فصل کتاب مشتمل بر داستانک های اجتماعی است و فصل دیگر نیز 14 داستانک عاشورایی را در بر دارد.
آقاسی در مقدمه کتاب آورده است: می دانم تاثیر سرعتی است که در اطراف ما این روزها زیاد شده و یا چیز دیگر، اما مدتهاست احساس می کنم که داستانک ها می توانند ظرف مناسبی باشند برای انتقال پیامهایی که بزرگ هستند. به وِیژه در دنیای امروز که خیلی از کالاها ساندویچی شده و بهترین ارتباط پیامکی. همین پیامک که کلمه اش هم شباهت دارد به داستانک، دنیایی شده برای خودش که خیلی سریع و کوتاه از خیر و شر، خبر و پیام می برد و می رساند. نه فقط هم فاصله های کوتاه که گاه بین کشورها می چرخد این پیامکها. شاید این کتاب مقدمه نمی خواهد تا خود داستانک ها مثل پیامک ها بگویند که چرا گردهم آمده اند. و چرا یک جا دور هم جمع شده اند و قلمی شده اند؛ حتی می توانند بگویند که در پشت ظاهر ساده شان حرفهای پیچیده ای هم هست. اما به هر حال نوشتن مقدمه ای که شاید این کتاب هم نخواهدش، هم سنت است در کتاب نویسی و هم ترویج ویژگی عجیب و غریب دنیای اطراف ما یعنی سرعت.
این داستانک ها نه صرفا از سر ذوق صرف و اتلاف فرصت، که بسیاری از آنها و اگر نه همه آنها، از سر درد نوشته شده و نه درد و مرض شخصی و فردی، بل دردی اجتماعی. برای همین گاهی تلخ است که روی و رنگ معضل و مشکل دارد و گاه مثل شکلات شیرین که دعبی عشقی و عاطفی گرفته. خیلی هم اتفاقی و نه آنچنان که فکرش را بکنی از روی اهدافی و با برنامه ریزی، وقتی بنا شد این داستانها گردهم به عنوان کتاب باشند دیدم دو تا چهارده تا شده اند. و اما چرا دو تا چهارده تا و نه یک بیست و هشت تا؟ چهارده تای اول خیلی اجتماعی هستند و به معنای آکادمیک شاید بشود از برخی آنها تلقی اجتماعیات داشت.
چهارده تای دوم که در یک محرم نوشته شده بود خیلی حسینی است و با مضمون محوری هیات و عزاداری. این داستانک ها از سال یک هزار و سیصد و هشتاد و هشت به این سو و به فراخور زمان یکبار در وبلاگ بنده منتشر گردیده، اما خیلی از مضامین آن از مدتها قبل به ذهن من افتاده و یا در گوشه ای و ورقی نوشته شده بودند.
پایان پیام/
نظر شما