خبرگزاری شبستان: از آنجا که اجداد مسلمانان چین از فارس و اسیای مرکزی به آنجا مهاجرت کرده بودند لذا آداب و رسوم زندگی آنها هم چنان با قدرت از فرهنگ و اسیای مرکزی نشان دارد.حتی امروزه در مناطقی که مسلمانان زیادی زندگی می کنند، رسومات باقی مانده از فارس و اسیای مرکزی همچنان غالب است.من بر اساس بررسی های میدانی و شواهد تاریخی نمونه هایی را ذکر می کنم.
بعد از آنکه نوزادی متولد می شود مسلمانان چین مخصوصا خوی ها،یک نام اسلامی برای او انتخاب می کنند.نام های دینی برای پسران عبارت است از علی حسن حسین ...و در میان نام های دختران فاطمه...این شیوه نامگذاری که به اسامی اهل بیت پیامبر اولویت داده می شود مورد عنایت مسلمانان چین است.این تمایل شاید به این حقیقت تاریخی مرتبط باشد که اجداد مسلمانان چین از فارس و اسیای مرکزی مهاجرت کرده بودند که نفوذ شیعه بسیار قوی بوده است.در بعضی مناطقی که مسلمانان زندگی می کنند یکی از رسومات مراسم عروسی چنین است:پدر داماد به سوال اخوند با عبارت "قبل"پاسخ می دهد.اما پدر عروس سوال اخوند را با واژه "dadan "پاسخ می دهد.هر دو کلمه یعنی موافق هستم.بعد از ایراد خطبه عقد ,آخوند آجیل و شکلات و سکه روی سر عروس و داماد می ریزد.این رسم از فارس امده است.
در مراسم جنازه، مسلمانان خوی مراسم اسقاط بجا می آورند(گرداندن پول اطراف جنازه برای امرزش گناهان او یا واجباتی که از او فوت شده است).این رسم در مشهد و اسیای مرکزی و شمال شرق ایران و شرق ترکیه وجود دارد.تا اواخر قرن گذشته در بسیاری از مناطق ,پسر بزرگ عباراتی را به زبان فارسی بر جنازه می خواند.
به علاوه، در مناطق "خوی "نشین یونن این رسم هنوز به چشم می خورد که میزبان بعد از پذیرایی از مهمان ,مقداری از غذای باقی مانده را بسته بندی می کند تا مهمان به خانه ببرد و با سایر اعضای خانواده خود که در مهمانی حضور نداشته اند میل کند.اگر مهمان این بسته غذای اهدایی را نپذیرد، بی احترامی به میزبان تلقی می شود. این رسم توسط اجداد مسلمانان که از فارس و آسیای مرکزی به چین مهاجرت کرده بودند به این مناطق امده است.
یک رسم دیگر آن است که در جماعت روز جمعه، تعدادی از مسلمانان با تقوا در مسجد غذا توزیع می کنند تا همه نمازگزاران میل کنند. طبق نظر تعدادی از اساتید ایرانی، این رسم در ایران رایج بوده است.کودکان "خوی "در خانواده "نا"در منطقه تونگهی یونن ,قبل از تاسیس جمهوری چین,بازیهایی می کردند که از اجداد مسلمان خود از فارس و آسیای مرکزی به ارث برده بودند.این بازیها برای مردم "هان"در چین و سایر اقلیت های نژادی ساکن در ان منطقه غریب و نا اشنا بود.
در اواخر قرن 19،خیابان مسجد OXEN تصویری را چاپ کرده بود که علی(ع)شمشیری دو لبه در دست دارد.این نقاشی نگهدارنده دریانوردانی بود که برای مواجهه با طوفان های مسیر اقیانوس آن مورد استفاده قرا می دادند.آنها برای ارام شدن امواج و سلامت سفر دعا می کردند.
مراسم
مسلمانان چین تحت تاثیر شیوه نماز خواندن مسلمانان ایران و آسیای مرکزی قرار داشتند. مثلا واژه های حمد و سپاس در دعا و نماز که توسط خوی ها ادا می شد معمولا ترکیبی از کلمات فارسی و عربی بود.به نمونه زیر توجه کنید:
نیت کردم که بگذارم دو رکعت سنت نماز بامداد متوجه شدم با جاهار{به جهت}کعبه خالصا للله تعالی الله اکبر
به نظر Ma Youlin آخوندی که در اواخر قرن 19 در مسجد هوانگ چنگ شهر چنگ دو خدمت کرده ,کلمات نماز {نیت نماز}که ترکیبی از فارسی و عربی به شرح فوق بوده است,برای حدود چهار صد سال در مناطق مختلف چین مورد استفاده قرار می گرفته است.مسلمانان چین فقط این جملات ترکیبی فارسی و عربی را ادا نمی کنند،بلکه نوعی قرائت بستن عهد و پیمان هنگام طهارت بزرگ یا کوچک (احتمالا منظور غسل یا وضو است) بکار می گیرند.
اگر جشن های اسلامی مورد توجه قرار گیرد، مسلمانان چین نه تنها اعیاد فطر و قربان را جشن می گیرند بلکه میلاد النبی و روز تولد فاطمه را نیز جشن می گیرند.مسلمانان شما و شمال غرب چین ,هم چنین روز عاشورا را بزرگ می دارند اما نه به یادبود حسین(ع) که در کربلا شهید شد بلکه به یاد نوح و موسای پیامبر.در یونن میلاد النبی مهمترین جشن مذهبی مسلمانان است. مسلمانان ان منطقه جشن با شکوهی برگزار و مهمانان زیادی را دعوت می کنند.مسلمانان خوی یونن روز فاطمه را نیز جشن می گیرند، رسمی که لااقل چهار صد سال سابقه دارد. جالب است که مسلمانان چین از تقویم فارسی شمسی استفاده می کردند.اویغورها،تاجیک ها و سایر مسلمانان سین کیانگ نوروز را جشن می گیرند. مسلمانان در مناطق مختلف،«اذکار پنج شنبه» را در غروب پنج شنبه ها به یاد اموات و برای امرزش آنها ادا می کنند."پنج شنبه" یک واژه فارسی است .این رسم بدون تردید نشان دهنده فرهنگ فارس و آسیای میانه است.
آموزش مذهبی
مدرسه یا اموزشگاه اسلامی، در جامعه مسلمانان چین از صدها سال قبل وجود داشته که نشانه هایی از فرهنگ فارس با خود دارد.اولا تعداد زیادی از کتابهای اموزشی که در اموزش مدرسه ای چین استفاده می شدند عنوان فارسی داشته اند.مدارس بزرگ در جوامع بزرگ مسلمانان به اموزش دستور زبان فارسی نیز توجه داشتند.مثلا معلم بزرگ جانگ جی می، که در شاندونگ می زیست و از فارس ریشه داشت کتاب hawa,i را تالیف کرد (کتابی برای اموزش مقدماتی فارسی).در یونن یکی از اساتید مسلمان بنام Ma Liangyuan با ویرایش آن کتاب "کیمیا"را ارائه کرد (دستور زبان فارسی).که در مدارس یونن تدریس می شد. متون درسی فارسی که در مدرسه تدریس می شد شامل کتاب "چهار فصل از سنه"می باشد که توسط استاد رشته زبان فارسی تالیف شده بود.علاوه بر ان گلستان سعدی نیز تدریس می شد.بنا به نظر Roper که کتاب ارزشمند خطی "دست خطهای اسلامی"را ویرایش کرده است ,بسیاری از مساجد قدیمی چین کتابهای خطی فارسی خود را نگهداری کرده اند.
نهایتا باید درباره مراسم فارغ التحصیلی مدرسه صحبت کنیم .خلیفه(مسلمانان چین به طلبه مشغول تحصیل خلیفه می گویند)که درسهایش را فرا گرفته و تکمیل کرده است,یک پارچه بزرگ سبز رنگ هدیه می گیرد که یک کلاه اطراف ان با پارچه سفید پیچیده می شود و نوک تیزی در بالا دارد.بنا به نظر اساتید مسلمان «اینگونه کلاه و پوشش ,خیلی شبیه لباسهای روحانیون در منطقه فارس و اسیای مرکزی است.سبک لباس انها خیلی شبیه هم است ,مخصوصا سبک لباس روحانیون.
انعطاف پذیری دکترین اسلامی در مقام عمل
در زمان سلسله های مینگ و چینگ تعداد زیادی از اساتید مسلمان چین ,مثلا وانگ دای یو، ماجو، لیو جی...برای تفسیر و توضیح اسلام از واژه های مکتب کنفسیونیسم و فرهنگ چینی استفاده کردند و مقالات و کتاب هایی تالیف کردند،آنها مبانی اصلی باورهای اسلامی و آموزش های قرانی را با مظاهر فرهنگی بومی چینی ترکیب کردند بگونه ای که روح اساسی حفظ شد.این وضعیت خیلی شبیه سنت عالی فرهنگ فارسی است که اصول فرهنگ فارسی را حفظ در حالیکه فرهنگ اسلامی را جذب کرد.سهروردی اندیشه های ایرانی را به عرفان اسلامی کشاند و مدرسه اشراق را تاسیس کرد.
اساتید مسلمان چینی مانند اساتید فارسی، در بومی سازی تاریخی اسلام، آداب و رسوم فرهنگ بومی را پذیرفتند. آنها قرآن و سنت را بکار گرفتند تا آن قسمت از عرف را که خلاف قران و سنت نیست به عنوان «بی ضرر و قابل اجرا» بپذیرند. در میان اشیاء عتیقه ای که در موزه دیوید کپنهاک به نمایش گذاشته شده، مجسمه هایی دیده می شود که بصورت اژدها، شیر و سایر حیوانات تراشیده شده و مربوط به معماری مساجد دوره عباسی است. جلوی درب مساجد وسایل سوزاندن عود قرار داده می شد.
این موارد نویسنده را به یاد سبک مساجد چین می انداخت. مسلمانان چین با شجاعت فرهنگ اسلامی و چینی را در هم امیختند .شیر سنگی در مقابل تعدادی از مساجد در گذشته، مجسمه های اژدها در سقف مساجد، احتمالا به فرهنگ فارسی باز می گردد. ویژگی های مشابه فرهنگ فارسی با فرهنگ سنتی چین ترکیب شده است. ما می دانیم فرهنگ اسلامی فارس با نقاشی و دکوراسیون رنگارنگ مخالف نبود.هر چند در مورد سالن نماز مساجد قدیمی و مناره های اذان،معماری معمولا با سقف و بناهای چوبی رنگی مشخص می شدند. بنابراین مسلمانان در چین مخصوصا مسلمانان خوی، زیبائیهای فرهنگی ایران و چین را با معماری اسلامی ترکیب کردند. انعطاف پذیری معماران مساجد و معابد در بکار گیری علائم سایر فرهنگ ها نیاز به مطالعات علمی بیشتری دارد.
نویسنده: وانگ جیانگ پینگ
مترجم: محمد رسول الماسیه- رايزن فرهنگي جمهوري اسلامي ايران در چين
نظر شما