به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری شبستان، نوسانات ارزی در حالیکه کشور در تحریم است و بازار طلا و نفت و بورس به شدت در همریخته است باعث شده تا اقتصاد بیمار ایران دوباره بر اثر تب ارزی به لرزه بیافتد.
تغییرات نرخ ارز از اواخر ابان بصورت نا محسوس و با شیب ملایم اغاز شد و در اواسط اذز ماه شدت یافت. این افزایش نرخ در پی تمدید مذاکرت هسته ای و همچنین کاهش نرخ نفت ایجاد شد و شرایط مطلوب باعث شد تا سفته بازان برای سود بیشتر وارد گود ارز شوند.
رشد نرخ ارز در بازار باعث شده است، فاصله نرخ مبادله ای ارز و قیمت بازار آن بار دیگر افزایش پیدا کند. این در حالی است که بانک مرکزی در یک روند آرام و تدریجی نرخ مبادلاتی دلار آمریکا را در ماه های اخیر از 2500 به 2700 تومان افزایش داده است.
در این بازار سر در گم نرخ ارز مبادله ای با نرخ بازار تفاوت فاحشی میکند که این اختلاف 800تومانی باعث ایجاد رانت در برخی بخش ها میشود..
برای رهایی از این وضع شاید تک نرخی شدن ارز بتوتند کمک کننده بوده ارز مبادلاتی باید نزدیک به نرخ بازار آزاد باشد و مدیریت آن نیز توسط دولت صورت گیرد تا همه تقاضا ها شفاف و واقعی شود.
در غیر این صورت با توجه به کاهش نرخ نفت و ضرر بودجه از این محل شواهد نشان می دهد که دولت باید قیمت دلار را در بودجه سال 94 دست کم 3000 تومان تعیین کند تا فاصله ارز مبادلاتی با بازار آزاد کاهش یابد.
به گفته برخی کارشناسان دولت نیز از افزایش نرخ ارز ناراضی نیست و به نظر میرسد با افزایش نرخ ارز بالاترین درآمد نصیب دولتی میشود که به گفته مستخدمین حسینی مشاور وزیر اقتصاد 80درصدبازار ارز را در اختیار دارد.
البته قیمت ارز در بازار آزاد تابع عرضه و تقاضاست و هر زمانی که عرضه ارز با ابهام مواجه شود یا بازار استنباط کند که عرضه با شفافیت همراه نیست بسرعت واکنش نشان می دهد و نوسانات کلید می خورد.
مشاور وزیر اقتصاد تصریح کرد: حال اگر دولت و بانک مرکزی هم به این مساله دامن بزنند، قطعا این تغییرات با شتاب بیشتری پیش خواهد رفت.
بخشنامه بانک مرکزی در خصوص نرخ سودبانکی که از وظایف مهم آن محسوب می شود، نیز تاثیر زیادی در نوسانات بازار ارز داردو در حال حاضر که در شرایط رکود اقتصادی هستیم و بخشنامه های سختگیرانه و مجدانه در خصوص نرخ سود بانکی باعث می شود تا بانک ها در شرایط کمبود نقدینگی دچار تنگنای بیشتری شوند و ممکن است این منابع از بانک ها خارج و به بازارهایی مانند بازار ارز منتقل شود.
کاهش قیمت نفت را در زمینه افزایش نرخ ارز نباید دست کم بگیریم. شرایط اقتصادی در پنج دهه گذشته نشان می دهد هر زمان که قیمت نفت کاهش پیدا کرده قیمت دلار رشد داشته و در پی آن تقاضا نیز با افزایش روبه رو بوده است. اکنون آمریکا هم تولیدکننده نفت شده و دیگر مانند گذشته متقاضی نفت نخواهد بود و این، شرایط را برای کشورهای صادرکننده نفت مشکل می کند.
بنا بر نظرکارشناسان اگر درآمدهای نفتی در بخش های مولد اقتصاد سرمایه گذاری می شد و اگر بورس به یک نهاد تامین منابع مالی مورد نیاز در بخش سرمایه گذاری های جدید تبدیل می شد چنین رویدادی اتفاق نمی افتاد.
برخی دیگر از کارشناسان اما معتقدند بانک مرکزی باید با اعمال سیاستهای تعادلی و اعمال کنترل، از نوسانات غیرمتعارف بازار ارز جلوگیری کند. چراکه مضرات افزایش قیمت دلار بیش از مزایای آن است. به همین دلیل دولت نیز در راه افزایش قیمت دلار قدم برنخواهد داشت. البته افزایش قیمت دلار باعث میشود که ارزش پول کشور در مقابل ارز خارجی تضعیف شود. این به آن معناست که صادرات غیرنفتی بهصرفه و صلاح است. در این شرایط صادرکنندگان کالاهای غیرنفتی تشویق میشوند که کالاهای خود را بیشتر صادر کنند تا بتوانند ارز خارجی که ارزش بیشتری دارد را به کشور وارد کنند. بنابراین اگر ظرفیت مناسب برای صادرات غیرنفتی وجود داشته باشد افزایش قیمت دلار میتواند برای اقتصاد مناسب هم باشد. اما مشکل ما در شرایط کنونی این است که ظرفیت مناسبی برای صادرات غیرنفتی وجود ندارد.
چون اطلاعات مالیاتی دقیق نیست و پایههای مالیاتی نیز گسترده نیست. در این حالت کسانی که مالیات واقعی را پرداخت میکنند، ممکن است بیشتر تحت فشار قرار گیرند. درمجموع باید گفت که برخی از تغییرات و نوسانات از کنترل دولت خارج است و چنانچه شاهد روند افزایش نرخ دلار در بازار باشیم، بانک مرکزی برای تعدیل میان عرضه و تقاضا به بازار ورود خواهد کرد.
به هر حال انتظار این است قیمت ارز به صورت تدریجی و آرام افزایش یابد تا فعالان اقتصادی بتوانند برای فعالیت های خود برنامه ریزی کرده و با بازار هماهنگ شوند.
پایان پیام/
نظر شما