به گزارش خبرگزاری شبستان،کسانی که شبکه الجزیره قطر و پوشش گسترده درگیری های میان نیروهای امنیتی مصر و تظاهرات کنندگان در سالروز انقلاب 25 ژانویه که به کشته شدن بیش از بیست نفر انجامید را مشاهده کردند این یک پیام داشت و آن اینکه مصالحه ای که ملک عبدالله به دنبال آن از بین رفته است و به عبارت دیگر با مگر بانی آن طرح آشتی میان عبدالفتاح السیسی و قطر نیز از بین رفت.
آشتی مذکور قطر را متعهد می نمود که الجزیره از پوشش حوادث مصر و حمایت از اخوان المسلمین دست بردارد و به تلاشهای آنها برای براندازی نظام توجه نکند و یوسف القرضاوی که به مثابه توپخانه قطری اخوانی ها بود ساکت شود و رهبران رده اول و دوم موجود در دوحه آن را ترک کنند.
پادشاه تازه درگذشته عربستان با توجه به رشد خطر داعش از نظر سیاسی و نظامی و تهدید مستقیم آنها برای کشور و تاج و تختش تلاش زیادی برای سر و سامان دادن به اوضاع داخلی کشورهای شورای همکاری و حل اختلافات آنها و نیز بهبود روابط مصر با این کشورها کرد و در مورد اول یعنی هنگامی که با سند ریاض اختلافات امارات و بحرین و سعودی با قطر حل شد موفق شد و سفیران این کشورها به دوحه بازگشتند.اما در موضوع اصلاح رابطه میان مصر و قطر موفق نبود و این به سبب پیچیدگی پرونده و دشواری آن و شرایط منطقه بود.
آخرین تلاش وی زمانی بود که خالد التویجری رئیس دفتر خود را به همراه شیخ محمد بن عبدالرحمن آل ثانی معاون وزیر خارجه قطر رهسپار قاهره کرد تا مقدمات دیدار میان تمیم امیر قطر و عبدالفتاح السیسی رئیس جمهوری مصر را فراهم کنند و این دیدار یکماه قبل این بود که شرایط جسمانی ملک عبدالله وخیم شود و پزشکان از درمان وی که مبتلا به بیماری حاد ریوی بود عاجز ماندند.وی در حال مهیا کردن فضای گفتگو و ترتیب دیدار آشتی امیر قطر در قاهره با السیسی بود.
تلاش آشتی قطر و مصر پس از مرگ ملک عبدالله از بین رفت به ویژه که علاقه سلمان شاه جدید با قطری ها هیچگاه خوب نبوده است و برخی اخبار مرتبط در رسانه های قطری از وی به عنوان طراح تلاش برای کودتای نافرجام علیه حمد بن خلیفه و بازگرداندن پدرش خلیفه به حکومت در سال 1996 می دانند.
برخی در قطر به روابط محمد بن نایف وزیر کشور و ولیعهد جدید که روابط قوی با تمیم امیر قطر دارد دلخوش کرده اند اما کسانی که از ماهیت حکومت در عربستان باخبر هستند می دانند که حرف اصلی را پادشاه می زند و بقیه باید مطیع و فرمانبردار محض باشند.
ملک عبدالله بدوی بود و اخلاف و رفتارش بر این اساس بود و با قطر و دیگر کشورهای حوزه خلیج فارس مانند شیخ قبیله رفتار می کرد و از همین رو در مشکلات قطر به ویژه پرونده اخوان المسلین و پرونده روابط با مصر صبر و حوصله زیادی به خرج داد و ملک سلمان به اعتقاد من این صبر را ندارد.
اما اختلاف مصر و قطر و از سرگیری سیاست الجزیره در ضدیت با نظام حاکم بر مصر و شیوه پوشش سالروز انقلاب 25 ژانویه تنها تلاشهای آتشی مصر و قطر را خراب نمی کند بلکه با دامن زدن به حوادث مصر درواقع آشتی میان کشورهای خلیج فارس و قطر را تخریب می کند و اوضاع را به خانه اول باز می گرداند یعنی مرحله قبل از سند ریاض.
ملک سلمان اهتمام خاصی به مصالحه مصر وقطر ندارد و طبیعی است که این در اولویتش نباشد.وی هم اکنون مشغول سر و سامان دادن به اوضاع داخلی عربستان و تثبیت افراد خود در ارکان حکومت و اخراج کسانی که وابسته به وی نیستند است.وی به دنبال سر و سامان دادن به سیاست داخلی و خارجی عربستان است و بعید نیست که روابط مصر و قطر در روزها و هفته های آینده تخریب شود.
در واقع روابط مصر و قطر فقط مورد اهتمام جناح ملک عبدالله و پسرش متعب بود و جناح سدیری که هم اکنون به قدرت بازگشته است و پستهای کلیدی را در اختیار گرفته است، نیست.
به اعتقاد ما السیسی از عملکرد الجزیره خرسند نیست همانطور که همپمیانان آن در کشورهای حوزه خلیج فارس یعنی امارات و عربستان خرسند نیستند به ویژه که هزینه های زیادی علیه اخوان المسلمین کرده اند.
احتمال بازگشت اوضاع به خانه اول وجود دارد و جنگ رسانه ای میان امپراتوری رسانه ای قطر شامل الجزیره و برادرانش در لندن و استانبول با العربیه و اماراتی ها وجود دارد.به اختصار باید بگوییم که آشتی و مصالحه از بین رفته است و با مرگ بانی آن یعنی ملک عبدالله دفن شده است.
نظر شما