به گزارش خبرگزاری شبستان 11فوریه یادآور چهارمین سالگرد سرنگونی حسنی مبارک، ریس جمهور سابق مصر، است. موج اعتراضاتی که اوایل سال 2011 خاورمیانه را درنوردید، افول باند سرمایه دار دیکتاتور مصر و آغاز دورانی تازه در سیاست منطقه را نوید می داد.. کشور مصر مدت ها کانون ناآرامی های مخالفان در جهان عرب بود و موفقیت معترضان در عصر شورش در سیاست اسلامی به سرعت تغییراتی ایجاد کرد.
اما گاهی وعده ها محقق نمی شوند. جالب آنکه چهار سال پس از سرنگونی مبارک، پیروزی نامزد های اخوان المسلمین در انتخابات و تغییرات فراوان، نتیجه این انقلاب بازگشت رژیم اقتدار گرا و شیوه های قبل از تغییر قدرت بود. اکنون رژیم حاکم مصر تحت حمایت نظامیان اداره می شود و عبدالفتاح السیسی بر مسند قدرت قرار دارد. وی سابقا به عنوام افسر اطلاعات ارتش در ارتش مصر خدمت می کرد و در کابینه محمد مرسی رییس جمهور مخلوع این کشور، سمت وزارت دفاع را در اختیار داشت. مرسی یکی از اعضای سازمان اخوان المسلمین بود که در سال 2013 در انتخابات ریاست جمهوری پیروز شد. در مصر، "ثبات " تنها یک شعار است و نو آوری سیاسی به عنوان یک خطر غیر قابل دفاع تلقی می شود.
در نگاه نخست، احتمالا به نظرمی رسد تمام انگیزه های آغاز بهار عرب از میان رفته اند. به جز در تونس پایان همه شورش ها و اعتراضاتی که از سال 2011 آغاز شد، فاجعه بار و تراژیک بود. درگیری های گسترده بین اخوان المسلمین و دولت استبدادی به سرعت اعتراضات را به تباهی کشاند. اخوان المسلمین گروهی اسلام گرا با ریشه های عمیق در سراسر کشورهای جهان عرب، در طی دهه های اخیر نفوذ زیادی به در این کشور ها به دست آورده بود. این گروه شبکه خدمات اجتماعی با ارزشی برای اعضای خود فراهم می کرد و از این رو نفوذ این تشکیلات در میان طبقه متوسط روز به روز افزایش می یافت. شاید یکی از دلایل قانع کننده برای افزایش محبوبیت این گروه این باشد که در منطقه تحت سلطه استبدادی نظامی و حکومت های پادشاهی، اخوان المسلمین کانون اصلی و معتیر برای ابراز سیاست های مخالف بود..
پس از سقوط حکومت دیکتاتور و خودکامه در جریان اعتراضات بهار عربی ، اکنون در عرصه ی سیاسی جهان عرب اخوان المسلمین ذینفع اصلی محسوب می شد. در مصر، محمد مرسی با حمایت این گروه توانست در انتخابات ریاست جمهوری به پیروزی دست یابد. در همین زمان، در تونس جبهه النصره وابسته به اخوان المسلمین زمام امور را در دست گرفت. در بحرین و لیبی نیز وابستگان این گروه اسلام گرا مطالبه قدرت کردند.
در هر یک از موارد، اخوان المسلمین تنها با مقاومت وابستگان حکومت های سابق و نمایندگان رژیم گذشته مواجه نشد بلکه ظهور این جنبش ها ابعاد منطقه ی نیز در پی داشت. در چنین وضعیتی قدرت های منطقه چون عربستان سعودی و امارات متحده عربی از ترس قدرت گیری احتمالی اخوان المسلمین در این کشور ها ، با تمام قوا علیه تهدید این گروه بسیج شدند و به مخالفت پرداختند.
دولت های پادشاهی حاشیه خلیج فارس برای مبارزه با اخوان المسلمین میلیارد ها دلار به دولت مورد حمایت نظامیان در مصر اختصاص دادند. عربستان سعودی و متحدانش امیدوار بودند بتوانند اخوان المسلمین را در مصر نابود کرده و به این گروه اجازه ندهند بار دیگر در منطقه نفوذ کند و دست به مخالفت های سیاسی بزند. به همین منظور امارات متحده عربی در جنگ داخلی لیبی مداخله نظامی کرده و نیروی هوایی خود را برای بمباران مواضع اسلام گرایان در نزدیکی طرابلس به این کشور فرستاد. در همین حال قطر یکی از سلطان نشینان دور دست خلیج فارس، تا به حال از احزاب مرتبط با اخوان المسلمین را مورد حمایت خود قرار داده و کمک های مالی برای آن ها ارسال می کند. همچنین شبکه تلویزیونی الجزیره وابسته به دولت قطر با پخش اخبار متاثر کننده از جمعیت اخوان المسلمین با این گروه همدلی می کند.
انتهای پیام /
نظر شما