به گزارش خبرنگار ادبیات شبستان، جشن سالگرد یازدهمین سال تاسیس نهاد کتابخانههای عمومی کشور و اختتامیه دومین مسابقه خاطرهنویسی کتابداران، با حضور غلامعلی حدادعادل رئیس فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی، رضا صالحی امیری رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی و علیرضا مختارپور دبیرکل نهاد کتابخانههای عمومی کشور، صبح امروز یکشنبه ۱۷ اسفند در تالار رودکی برگزار شد.
غلامعلی حدادعادل در این مراسم با اشاره به اینکه در جمع کتابدارها، احساس غریبگی نمیکند، گفت: هرکس اهل کتاب و کتابخانه است، با من هم قبیله است. در تمام عمر، بیش از هرچیز، دستانم با کاغذ کتاب، سر و کار داشته است. حالا می خواهم در این برنامه چند سوال را مطرح کرده و به آن ها جواب بدهم: چرا کتاب؟ چرا کتابخوانی؟ چرا کتابخانه؟ و چرا کتابدار؟ اگر قبول کنیم که به قول مولانا، انسان متشکل از اندیشه است، در این صورت، کتاب از این جهت که ابزار انتقال اندیشه است، با ذات انسان، ارتباطی ناگسستنی دارد. چون جسمی که ما داریم، شبیه به جسم حیوانی است و آن چه انسان را از دیگر حیوانات جدا می کند، اندیشه اوست. اختراع زبان، ابداع خط و کتاب، باعث شده اندیشه که احتصاصی و درونی هرفردی است، قابلیت انتقال به دیگری را داشته باشد.
وی افزود: این کشف بزرگی است که انسان فکر خودش را با علائمی که نامش را خط می گذاریم، به عصرها و آفاق دیگر منتقل کند. این حیرت انگیز است و کتاب وسیله این انتقال اندیشه است.
حدادعادل خاطرنشان کرد: جامعه ای که کتابخوان باشد و کتابخوانی در آن، فرهنگ شده باشد، جامعه ای صاحب بصیرت خواهد بود. چنین مردمی را که اهل مطالعه و با انواع افکار آشنا باشند، نمیتوان به راحتی فریب داد چون آگاهی دارند و مردمانی فرهیخته هستند. این مردم لیاقت پیدا میکنند که خودشان برای خودشان تصمیم بگیرند.
وی با بیان اینکه امکان دسترسی به ابزار آگاهی در کتابخانه فراهم می شود، اظهار کرد: امروز که کتاب روزبه روز گران تر میشود و کتابفروشی و ناشر بودن، شغلی در آستانه ورشکستگی است، خرید کتاب برای افراد معمولی دشوار است. هرچه مشکلات اقتصادی مردم زیاد شود، مردم از حاشیه مسائل فرهنگی می زنند و اول هم کتاب را، یا کم می کنند و یا حذف. اما نمی توان کتاب را از زندگی و جامعه حذف کرد. این مشکل را باید با افزایش کتابخانهها مرتفع کرد.
رئیس فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی ورق زدن کتاب را برای خیلیها، آرزو دانست و گفت: این آرزو تنها در کتابخانه برآورده خواهد شد و اگر مردم به کتاب دسترسی پیدا کنند، یک بار سنگین از دوش خانوارها کم خواهد شد. مردم اگر بدانند که می توانند در کتابخانهها، کتاب مورد نظرشان را پیدا کنند، آسوده می شوند.
وی در پاسخ به سوال خود درباره اینکه چرا کتابدار اشاره کرد و افزود: شما کتابدارها باید به سراغ کسانی بروید که نه استطاعت خرید کتاب و نه دسترسی و انگیزه دارند. فرد کتابدار مانند مدیر داروخانه است. در داروخانه، داروهای بسیاری وجود دارد. اما هر فرد بیماری که اجازه ندارد و نمی تواند به قفسه داروها برسد و هر دارویی که خواست بردارد و بخورد. دارو باید متناسب با نیاز بدن، تجویز شود. کتابدار هم مانند متصدی داروخانه است. او باید برای هر فرد مراجعه کننده، پرونده ای در ذهنش باز کند و با مخاطب مانند مادر یا پدری مهربان روبرو شود، او را راهنمایی کند و اصطلاحا او را راه بیاندازد. یعنی کتابدار باید کاری کند که کتابخانه، پناهی برای جوان ها باشد.
حدادعادل به برخی مشکلات این عرصه اشاره کرد و توضیح داد: یکی از مشکلات، عدم تناسب کتاب ها با محیطی است که کتابخانه در آن تاسیس شده است. مثلا به روستایی می رود که در کتابخانه اش، کتاب هایی وجود دارد که در آن روستا، مخاطب ندارند یا در کتابخانه های شهر با این مشکل روبرو می شود که کتابی که می خواهید، در دسترس نیست. این مساله مورد توجه مسئولان بوده اما قطعا مواردی هم بوده که به این موضوع توجه نشده است. به آقای مختارپور پیشنهاد می کنم تا بهره وری کتابخانه ها را بالا ببرند؛ با تدبیر در این که هر کتابخانه ای چه کتابی می خواهد.
وی خاطرنشان کرد: توجه کنیم که برخی کتاب ها را به برخی استان ها نباید فرستاد یا برخی را باید فرستاد. انتخاب کتاب متناسب با نیاز کتابخانه ها، کمک به کتابدار و کتابخانه است.
حدادعادل با اشاره به نظر رئیس جمهور درباره دخالت مردم در ممیزی کتاب، نیز بیان کرد: من این فکر را میپسندم. مردم درباره هر مساله اجتماعی که نظر بدهند، خوب و مفید است، اما این حرف به آن معنی نیست که ما به عنوان حکومت، وظیفه ای در قبال این مسائل نداشته باشیم. هیچ کس هم نمی گوید که همه مطالب و موضوعات در کتابها مفید هستند. رئیس جمهور هم چنین نظری ندارد. مهم این است که عاقلانه تصمیم بگیریم که چه مطالبی در کتاب ها درج نشود.
وی تاکید کرد: هیچ کشوری هم وجود ندارد که کتاب سانسور نشده یا غیر مجاز نداشته باشد. ما هم اولین و تنها کشوری نیستیم که روی این مساله حساسیت دارد. بنابراین ممیزی باید عاقلانه باشد و ماشینی نباشد.
رئیس بنیاد دایره المعارف اسلامی در بخش دیگری از سخنانش عنوان کرد: شما کتابداران کمک کنید تا این ملت، یک جا رشد کند. اعتقاد دارم که ایران یا رشد نمی کند و یا همه مناطقش رشد می کند. پس باید از مناطق محروم کار را شروع کنیم.
وی در پایان به ذکر خاطره ای از خرید کتاب در دوران کودکی اش پرداخت و گفت: یادم می آید که ۱۳ سالم بود و ۱۴ تومان عیدی جمع کرده بودم. به خیابان جمهوری امروزی که آن سال ها راسته کتابفروش ها بود، رفتم و می خواستم کتاب بخرم. نمی دانستم چه کتابی، ولی فقط می خواستم کتاب بخرم. با ۱۴ تومان پولم چند جلد کتاب خریدم که هنوز آن ها را دارم. «یکی بود یکی نبود» جمالزاده، یکی از آنها بود «آزمایش های علمی» و «فرهنگ فهیم» هم از کتاب های دیگری بودند که خریدم. این چند کتاب امروز در کنار ۳۰ هزار جلد کتاب دیگر، در منزل ما هستند. خوشحالم که عمرم صرف کتاب شده و میشود. خوشحالم که در جمع شما کتابداران هستم. به قول آقای مرادی کرمانی: شما که غریبه نیستید!
پایان پیام/
نظر شما