از کثرت کلام تا دوزخ راهی نیست

خبرگزاری شبستان: یکی از زیبایی های حکمت ۳۴۹ آنجاست که امام العارفین به صورت سلسله وار و پله به پله ما را متوجه منزلگاه های خطرناکی می کند که سرانجامی جز دوزخ نخواهد داشت. منزلگاه هایی که اولین آن از زبان آغاز می شود و آخرین شان به دوزخ ختم می شود.

گروه قران و معارف خبرگزاری شبستان: حکمت 349  یکی از درخشان ترین حکمت های نهج البلاغه در شناساندن عیار سکوت و استفاده آگاهانه انسان از زبان و تأثیر آن در رستگاری و رهایی است. یکی از زیبایی های این حکمت آنجاست که امام العارفین به صورت سلسله وار و پله به پله ما را متوجه منزلگاه های خطرناکی می کند که سرانجامی جز دوزخ نخواهد داشت. منزلگاه هایی که اولین آن از زبان آغاز می شود و آخرین شان به دوزخ ختم می شود.

شخصیت، مهم ترین شاخص داوری دیگران درباره ماست.  همچنان که خط کش و ترازوی قضاوت ما درباره دیگران شخصیت آن هاست. آدم ها از روی شخصیت ما درباره ما نظر می دهند و ما از روی شخصیت دیگران درباره آن ها نظر می دهیم. اما این شخصیت یک موجودیت انتزاعی نیست. شخصیت در واقع منظومه ای از تصویرهایی است که ما از خود به دیگران داده ایم و آن ها وقتی به ما فکر می کنند آن تصویرها را مثل اجزای یک پازل کنار هم می چینند تا شخصیت ما در ذهن شان مجموع شود.

 

اما یکی از مهم ترین تصویرهایی که ما از خود در ذهن دیگران می سازیم به واسطه گفته های ماست. اگر شخصیت را یک بنا در نظر بگیریم گفتارهای ما از اضلاع و ستون های مهم این بنا خواهد بود. پس یکی از مهم ترین تصویرهایی که مبنای داوری دیگران درباره ما و داوری ما درباره دیگران قرار می گیرد به واسطه زبان ساخته و پرداخته می شود. به خاطر همین است که امام علی علیه السلام در حکمت 392 نهج البلاغه می فرماید: "تَکَلَّمُوا تُعرَفُوا، فَاِنَّ المَرءَ مَخبُوء تَحتَ لِسانِهِ / سخن بگویید تا شناخته شوید زیرا شخصیت آدمی زیر زبانش پنهان است."

 

ظهور شخصیت بر سطح زبان

حال اگر کسی می خواهد برای سال نو تصمیم بگیرد که یک سر این تصمیم برای اصلاح و ترمیم داوری هایی باشد که درباره او صورت می گیرد چاره و گریزی ندارد جز این که تصویرهایی که مربوط به گفته های اوست و در ذهن دیگران رسوب کرده، مرمت و اصلاح شود اما این مرمت میسر نخواهد بود جز این که آن وجه معرفتی پشت زبان او اصلاح و مرمت شود.

اما مراد از این که شخصیت هر کسی زیر زبانش پنهان است، چیست؟ یعنی زبان فاش کننده خصیصه هایی است که در وجود آدمی درونی شده است. مثل چشمه ای که از دل زمین می جوشد و به صورت یک برکه بر سطح زمین ظاهر می شود شخصیت آدمی هم به مثابه همان چشمه از درون انسان می جوشد و بر سطح زبان او جاری می شود. به عنوان مثال کسانی که شخصیت جلوه گری و خودنمایی دارند زبان خود را به استخدام همان جلوه گری ها و خودنمایی ها قرار می دهند. کسانی که شخصیت بخیل و حسود و تخریب دارند زبان خود را واسطه همان حسدها و بخل ها و تخریب ها قرار می دهند. مثلا چیزی می پرسند اما آن پرسش و جواب  به واقع دغدغه آن ها نیست بلکه می خواهند به واسطه آن پرسش به غرض شان برسند مثلا شخصیت کسی را به واسطه آن سؤال در جمع خراب کنند.

 

مذمت زبان، وقتی وسیله گیج کردن دیگران می شود

امیرالمؤمنین علی علیه السلام در حکمت 320 به کسی که گویا شخصیت جلوه گری داشته و زبان خود را به استخدام همان جلوه گری درآورده بوده و مسأله ای را به واسطه خودنمایی پرسیده بود می فرماید: "سَلْ تَفَقُّهاً وَ لَا تَسْأَلْ تَعَنُّتاً فَإِنَّ الْجَاهِلَ الْمُتَعَلِّمَ شَبِيهٌ بِالْعَالِمِ وَ إِنَّ الْعَالِمَ الْمُتَعَسِّفَ شَبِيهٌ بِالْجَاهِلِ الْمُتَعَنِّت ؛ برای فهمیدن بپرس نه برای گیج کردن و شرمنده نمودن. زیرا نادانی که قصد آموختن دارد مانند دانا است و دانایی که از جاده انصاف به دور است چون نادانی است که قصد گیج کردن و شرمنده نمودن دیگران را دارد."

در این حکمت نکته کلیدی و مهمی مطرح می شود و آن این است که چگونه زبان می تواند در استخدام شخصیت آدم ها درآید و به اغراض آن ها جامه عمل بپوشاند. کسی موضوعی را نمی داند و می خواهد درباره آن به فهمی برسد. پس می پرسد که بیاموزد. می پرسد که به افق معرفتی بالاتری برسد. اما وقتی زبان به استخدام اغراض درآمده باشد سوالی هم که بر زبان کسی جاری می شود آن سوال فی نفسه برای آن فرد ارزش ذاتی نخواهد داشت. یعنی آن سؤال درد و دغدغه او نیست، بلکه به واسطه آن سؤال می خواهد به هدف و غرض خود برسد یعنی سوال نه هدف که یک وسیله است تا پشت آن سؤال، غرضی مثل جلوه گری یا تخریب دیگری مطرح شود.

 

آسیاب زبان جز به رود حکمت نباید بچرخد

اما از جمله تحولاتی که در سال جدید می تواند در آرامش و تعالی درون ما مؤثر باشد چشیدن حلاوت سکوت است، یعنی آنجا که اغتشاش های ذهن و زبان به حداقل رسیده اند و ما می توانیم از این سکوت لذت ببریم. سکوت یعنی وقتی ضرورتی وجود ندارد زبان بی جهت در دهان نچرخد. زبان مثل یک آسیاب است اگر آب حکمت بچرخاند چرخش زبان مبارک خواهد بود اما اگر این آسیاب با هواهای درون بچرخد این حرکت مبارک نخواهد بود. گاهی ما سکوت اختیار می کنیم تا حکمت ها در قلب مان جمع شوند، مثل آبی که پشت یک سد جمع می شود و اگر دریچه بی جهت باز شود آن آب ها و ذخیره ها از دست می روند. سکوت اختیار می کنیم تا صدای الهام های قلبی را بشنویم وگرنه صدای آن الهام ها پشت اغتشاش های درون گم خواهد شد.    

امام علی علیه السلام در حکمت 71 نهج البلاغه،  ارزش و اعتبار سکوت را هم ردیف عقل می دانند و می فرمایند:  اِذا تَمَّ العَقلُ نَقَصَ الکَلامُ / هرگاه عقل کامل شد سخن اندک شود. این جمله را از آن سو هم می تون خواند. کسی که می خواهد عقلش کامل شود باید قدر سکوت را بداند و جز ضرورت سخن نگوید. چون اگر کسی چنین کند معلوم است که زبانش را در هنگامه های جلوه گری و خودنمایی و تخریب نگاه داشته است بنابراین اگر کسی چنین کند می تواند از دروازه های کمال عبور کند.

 

پله پله از زبان تا ملاقات با شیطان

اما حکمت 349  یکی از درخشان ترین حکمت های نهج البلاغه در شناساندن عیار سکوت و استفاده آگاهانه انسان از زبان و تأثیر آن در رستگاری و رهایی است. یکی از زیبایی های این حکمت آنجاست که امام العارفین به صورت سلسله وار و پله به پله ما را متوجه منزلگاه های خطرناکی می کند که سرانجامی جز دوزخ نخواهد داشت.

منزلگاه هایی که اولین آن از زبان آغاز و آخرین شان به دوزخ ختم می شود. امیر المؤمنین در این حکمت متعالی و گوهرین می فرمایند:

« وَ مَنْ کَثُرَ کَلَامُهُ کَثُرَ خَطَوُهُ وَ مَنْ کَثُرَ خَطَوُهُ قَلَّ حَیَاوُهُ وَ مَنْ قَلَّ حَیَاوُهُ قَلَّ وَرَعُهُ وَ مَنْ قَلَّ وَرَعُهُ مَاتَ قَلْبُهُ وَ مَنْ مَاتَ قَلْبُهُ دَخَلَ النَّارَ وَ مَنْ عَلِمَ اَنَّ کَلَامَهُ مِنْ عَمَلِهِ قَلَّ کَلَامُهُ إِلَّا فِیمَا یَعْنِیهِ »

 کسی که زیاد سخن می گوید زیاد هم اشتباه می کند و هر کس بسیار اشتباه کند، شرم و حیاءی او اندک می شود و آن که شرم او اندک شد، پرهیزکاری او نیز اندک خواهد بود و کسی که پرهیزکاری او اندک است دلش مرده و هرکه دلش مُرده باشد در آتش جهنم سقوط خواهد کرد و هر کس بداند گفتار او نیز از اعمال او به حساب می آید جز به ضرورت سخن نگوید.

 

 

پایان پیام/

پایان پیام/

کد خبر 445947

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha