حجت الاسلام والمسلمین حیدرعلی جلالی خمینی، مسئول مدرسه علمیه جلالی خمینی در گفتگو با خبرنگار قرآن و معارف خبرگزاری شبستان گفت: حضرت زینب (س) شخصیت کم نظیری است که پس از حضرت زهرا (س) بزرگترین بانوی اثرگذار در مکتب اسلام می باشد.
وی با بیان اینکه امام حسین (ع) برای احیای تعالیم و احکام دین به ویژه امر به معروف و نهی از منکر قیام کردند اما به شکلی جانسوز شهید شدند، خاطرنشان کرد: کشتنِ حضرت کار آسانی نبود زیرا اولا شخصیت برجسته ای بودند و ثانیا نوه پیامبر اسلام بودند لذا دشمن برای کشتن ایشان، کار تبلیغی بسیار زیادی انجام داد.
حضرت زینب (س) تبلیغات سوءدشمن را خنثی کردند
مسئول مدرسه علمیه جلالی خمینی ادامه داد: در چنین شرایطی حضرت زینب (س) با صبر و استقامتی مثال زدنی در برابر تبلیغات سوءدشمن ایستادند آنچنان که اگر حضرت نبود شاید نهضت حضرت سیدالشهدا به این شکل، ماندگار، جاوید و اثرگذار نمی بود.
وی با اشاره به اینکه حضرت تحت فرمان امام سجاد (ع) پرچم قیام را در دست گرفت و طی سخنرانی های آتشین، رذالت و پستی یزید و یزیدیان را آشکار کرد، خاطرنشان کرد: دشمن تلاش داشت تا با بردن حقیرانه اسرای کربلا در میان مردم اولا آنها را بترساند و ثانیا با ایجاد تنفر در دل مردم، کاری کند تا نامی از اهل بیت باقی نماند؛ اولین سفر کاروانِ بازماندگان کربلا به شهر کوفه بود و دشمن بابرپایی جشن و شادی، کاروان سیدالشهدا را خارجی معرفی کرده بود؛ اما وقتی کاروان به دروازه شهر رسید حضرت زینب شروع به سخنرانی کردند و پس از حمد خدا و اشاره به رسول الله فرمودند: ای مردم مکار کوفه! آیا متوجه هستید چه اقدام ناشایستی کردید؟ 12 هزار نامه نوشتید که برادرم حسین برای نجات شما به این شهر بیاید اما پیمان شکنی کرده، آب را بر روی او بستید، شهیدش کردید و خاندانش را اینگونه اسیر کردید. مرگ بر شما که ننگی بزرگ بر پیشانی دارید. ای مردم کوفه! چه پاسخی خواهید داشت اگر جدم رسول الله سر از خاک بردارد و بپرسد: به کدامین گناه فرزندم را کشتید؟
باور نمی کردم روزی سرت را بر نیزه در برابرم قرار دهند!
حجت الاسلام والمسلمین جلالی خمینی ادامه داد: مردم که فکر می کردند با دسته ای خارجی (خارج شده از دین) روبرو هستند تحت تاثیر سخنان حضرت زینب قرار گرفته و ولوله ای در شهر پیچید؛ خبر را به ابن زیاد که رساندند شورایی مشورتی تشکیل شد تا تصمیمی اتخاذ شود. عده ای گفتند باید او را شکنجه دهیم تا سکوت کند اما برخی گفتند هرچه او را شکنجه دادیم فایده نکرد. در این میان نانجیبی گفت: زینب، عاشق حسین است اگر سر برادرش را در برابر او قرار دهیم سکوت خواهد کرد. سرانجام نیز همین کار را کردند و چون سر سیدالشهدا (ع) را در برابر زینب قرار دادند، خواهر شروع به صحبت کرد: برادر! از پدرم شنیدم که تو را شهید می کنند و بدنت زیر سم اسب ها له می شود اما باور نمی کردم روزی سرت را بر نیزه در برابرم قرار دهند!
پایان پیام/
نظر شما