خبرگزاری شبستان: «جک لو»، وزیر خزانهداری امریکا «ادامه فشار تحریمها بر ایران» را بهترین راه برای تضمین پایبندی ایران به توافق جامع هستهای دانسته و گفته معماری تحریمها در زمان اجرای توافق هستهای احتمالی حفظ خواهد شد. وی همچنین تصریح کرده هر گونه تخفیف تحریمها علیه تهران از طریق معافیتهایی صورت خواهند گرفت که در زمره اختیارات رئیسجمهوری آمریکا هستند.
آقای «لو» در جریان سخنرانی[i] در مراسمی در روز چهارشنبه که به مناسبت سیامین سالگرد تأسیس اندیشکده «واشنگتن برای سیاستهای خاورنزدیک» برگزار میشد به بیان اهمیت تحریمها در سیاست خارجی دولت باراک اوباما، رئیسجمهوری آمریکا پرداخت و گفت: «تحریمها ایران را از نظام مالی بینالمللی جدا و بیش از نیمی از صادرات نفتی این کشور را متوقف کرد؛ و جلوی دسترسی ایران به بخش اعظمی از درآمدهای نفتی و خارجی را گرفت.»
این مقام آمریکایی در ادامه هدف از اجرای این تحریمها را «متقاعد کردن ایران برای حضور در میز مذاکره» عنوان کرد و مدعی شد آنها صرفاً به قصد اعمال فشار طراحی نشده بودند و قرار بوده به عنوان وسیلهای برای رسیدن به هدفی دیگر مورد استفاده قرار بگیرند.
وی گفت: «اما هدف تحریمها، هرگز ایجاد فشار به خاطر خود فشار نبودند. آنها همیشه اساساً به عنوان وسیلهای برای متقاعد کردن ایران به آمدن پای میز مذاکره و شرکت در دیپلماسی جدی بر سر برنامه هستهای این کشور مد نظر بودهاند. و این دقیقاً همان چیزی است که اتفاق افتاد.»این مقام آمریکایی گفت: «در طول اجرای برنامه مشترک اقدام (توافق ژنو) ما از پایبندی ایران به تعهداتش مطمئن شدهایم. برنامه هستهای این کشور متوقف باقی مانده، جنبههای معینی از این برنامه محدود شده و ما درک بیسابقهای از فعالیتهای هستهای ایران به دست آوردهایم.»
لو ادامه داد: «این برای ما فضای مورد نیاز برای مشارکت در گفتوگوها را فراهم میکرد تا بدانیم که ایران صرفاً در حال خرید زمان و خزیدن به سمت سلاح اتمی تحت پوشش دیپلماتیک نیست.»وزیر خزانهداری آمریکا پس از این مقدمه به ارائه توضیحاتی درباره تفاهم لوزان پرداخت و آن را «زیربنای توافقی خوب» دانست. لو گفت که دستیابی به توافق نهایی بر مبنای این «چارچوب توافق» باعث خواهد شد آمریکا، متحدان این کشور و دنیا، امنتر شوند.
وزیر خزانهداری آمریکا در توضیح این استدلال گفت: «چون این توافق اهداف محوری ما را برآورده میکنند، یعنی مسدود کردن تمامی مسیرهای ایران برای ساخت سلاحهای اتمی و فراهم کردن شرایط لازم برای انجام قویترین و سرزدهترین نظام بازرسیهایی که تا کنون برای برنامه هستهای یک کشور اعمال شدهاند.»جک لو در ادامه گفت که در ازای انجام این اقدامات از سوی ایران، جامعه بینالملل «بخشهای معینی از تحریمهای مرتبط با مسائل هستهای» را کاهش خواهد داد.
وی در ادامه گفت: «بگذارید کاملاً صریح بگویم: توافق جامع با ایران مبتنی بر اعتماد نخواهد بود بلکه بر اقدامات شدید راستیآزمایی، موشکافیهای دقیق و همچنین این دانش استوار خواهد بود که ما تمامی گزینههایمان اعم از ابزارهای نظامی و اقتصادی را جهت حصول اطمینان از عدم دستیابی ایران به سلاح اتمی حفظ کردهایم.»
وزیر خزانهداری آمریکا گفت که واشنگتن از زمان آغاز تأمل درباره توافق هستهای از لزوم تعریف ساز و کاری برای کاهش تحریمها با در نظر گرفتن احتمال «تقلب ایران» آگاه بوده است.
لو گفت: «وقتی ما فکر مذاکره ایران را آغاز کردیم آگاهی کامل داشتیم که نیازمند رویکردی برای کاهش تحریمها هستیم که احتمال تقلب ایران را در نظر میگیرد.»
وی رفع مرحلهای تحریمها همگام با گامهای راستیآزمایی شده و مورد توافق از طرف ایران و وجود ساز و کاری برای بازگشت خودکار این اقدامات تنبیهی در حالت نقض توافق را دو شرط اصلی آمریکا برای کاهش تحریمها دانست و خاطرنشان کرد: «چارچوب توافق (لوزان) ملزومات ما در هر دوی این موارد را برآورده میکند.»
وی درباره رفع مرحلهای تحریمها گفت: «برای ما غیرقابل قبول است که تحریمها علیه ایران را در روز موافقت این کشور با توافق نهایی رفع کنیم زیرا ادامه فشارهای ناشی از تحریمها بهترین راه تضمین پایبندی ایران به تعهداتش است.»
«لو» سپس به ارائه توضیحاتی درباره نحوه رفع تحریمها پرداخت. وی گفت: «ایران تنها پس از برداشتن گامهای مرتبط با فعالیتهای هستهای، به نحوی که قابل راستیآزمایی باشد و تضمین کند که این کشور دستکم یک سال با انباشت مواد هستهای لازم برای تولید سلاح فاصله دارد از تخفیف تحریمهای سازمان ملل، اتحادیه اروپا و آمریکا برخوردار خواهد شد.»[ii]
با این مقدمه خبری نسبتا بلند ، سوال اصلی این مقاله این است که چرا اکنون و در جریان مذاکرات هسته ای در نیویورک برای نگارش متن توافق جامع و نهایی هسته ای ، وزیر خزانه داری آمریکا که نهاد تحت مدیریتش با همکاری وزارت خارجه نقش مهمی در اعمال تحریم های بی سابقه و غیر قانونی علیه ایران داشته است ، این چنین باز هم ایران را تهدید می کند؟
به طور کلی چند نکته را در مورد راهبرد تحریمی دولت آمریکا بر ضد ایران به بهانه انرژی هسته ای می توان ذکر کرد:
- آن طور که وزیر خزانه داری آمریکا گفته است تحریم های ضد ایرانی ، پیچیده ترین و خلاقانه ترین تحریم های طول تاریخ بوده اند که علیه یک کشور وضع شده اند.بعبارت دیگر ایران زیر بار شدیدترین تحریم های طول تاریخ ، دوام آورده و کشور را مدیریت کرده است.
- وزیر خزانه داری آمریکا می گوید: « ساختار تحریمهای اقتصادی و مالی علیه ایران حفظ می شود. تحریمها یکباره برداشته نمی شود. بلکه به صورت مرحله ای (در فازهای متعدد) و بعد از راستی آزمایی تعهدات ایران (از جمله بازرسیها) کاهش میابد. چرا که تحریمها ابزار ما برای حفظ فشار بر ایران و وادار نمودن آن به اجرای همه تعهداتش است. حتی تحریمها لغو نمیشود بلکه تعلیق میشود تا ساختار لازم برای بازگشت مجدد تحریمها باقی باشد. این چارچوبی است که در سوئیس توافق شده است.» ؛ به این ترتیب به صراحت هرچه تمام تر بد عهدی طرف مقابل آشکار شده است.وندی شرمن ، اوباما و کری و مونیز هم سخنان کاملا مشابهی را در طول 1 سال اخیر بارها و بارها لفاظی کرده اند. امریکا به غلط تصور میکند دولت ایران نیازمند توافق است و برای شرایط «عدمتوافق» هیچ سناریویی ندارد.
تأکید بر این اصل که اساساً این تحریمها بود که دولت ایران را پای میز مذاکره آورد و وادار به امتیازدهی کرد؛ بنابراین فقط تحریمهاست که دولت را پای میز نگه خواهد داشت تا توافق موقت بدل به یک توافق دائمی شود که در آن زیرساخت غنیسازی صنعتی ایران بهشدت محدود (و در واقع برچیده) میشود.از دید امریکا، تا زمانی که توافق نهایی حاصل نشده، نباید اجازه داد چارچوب کلی رژیم تحریمها بهنحوی آسیب ببیند که محاسبات دولت ایران درباره ضرورت پایبند ماندن به توافق و تداوم مذاکرات را دگرگون کند.امریکاییها معتقدند تازه توافق نهایی هم که حاصل شود، نوبت به تغییر دادن محاسبات ایران در موضوعات غیرهستهای خواهد رسید که برای حصول آن بیش از هرچیز به تحریمها نیاز است.[iii]به این ترتیب مشاهده می شود تحریم ابزار دشمن است و قرار نیست او این ابزار را از دست بدهد.البته دولت ایران و مقامات سیاسی و اقتصادی هم خود را برای سناریوی عهد شکنی طرف مقابل آماده کرده اند. - بعد از اینکه اقدامات فوق انجام شد و راستی آزمایی شد، آن وقت نوبت ماست تا تحریمها را کاهش دهیم. کاهش تحریمها شامل تعلیق تحریمهای نفتی، تجاری و بانکی است. ما این کار را از طریق اختیارات رئیس جمهور برای تعلیق تحریمها انجام میدهیم. بدیهی است به این ترتیب امکان اعمال مجدد تحریمها پابرجاست. بعد از سالها نظارت بر اجرای تعهدات ایران ما میتوانیم از کنگره درخواست کنیم تا برای لغو تحریمها اقدام کند. تنها کنگره است که اختیار لغو تحریمها را خواهد داشت! شگفت انگیز ترین قسمت سخنان وزیر خزانه داری آمریکا این عبارت است. باید به عبارات استفاده شده توسط دیپلمات های آمریکایی توجه کرد . آنها می گویند : « کاهش» و نه لغو و نه حتی تعلیق!به عبارت دیگر آمریکا نمی خواهد هیچ امتیازی به ایران بدهد و به همین دلیل به دنبال یک توافق دو مرحله ای است. مرحله اول ایران فقط امتیاز بدهد ، آنگاه مذاکرات برای 15 سال طول بکشد و آمریکا فقط برخی تحریم های غیر مهم را « کاهش» دهد!این موضوع دلیل اصلی تمدید مذاکرات و به نتیجه نرسیدن مذاکرات در مسقط و وین بود.به همین دلیل توافق جامع منعقد نشد.هرچند هنوز هیچ پژوهش و خبر جدی در مورد مذاکرات مسقط به بیرون درز نکرده است ، اما با توجه به عدم توافق جامع هسته ای در سوم آذر 93 در وین ، مشخص است که این ناکامی از مسقط شروع شده بود.بنا به ادعای رسانه ها و برخی افراد نزدیک به تیم های مذاکره کننده ایران و گروه 1+5 ، آمریکا ضمن خودداری از رفع تحریمها در بازه زمانی اندک، خواهان خالی شدن دست ایران از تمامی گزینه های راهبردی شده اند. آنها حتی بحث موشکهای بالستیک را مطرح کرده و قصد داشتند محدود سازی این توانایی مهم ایران را در توافق بگنجانند که البته با درایت و هوشیاری و مقاومت مثال زدنی تیم ایرانی به رهبری دکتر ظریف، این نقشه نیز نقش بر آب شد.این همان توافق خوب و کلی مد نظر غرب است. اینکه ایران همه توانایی های خود را یکجا از دست بدهد، اما تحریم ها در بازه 15 الی 20 ساله کاهش پیدا کنند!
نتیجه گیری:
منطق غالب در سیاست خارجی آمریکا بعد از جنگ دوم جهانی، برتری جویی بوده است این منطق که استنتاجی از مفهوم ثبات هژمونیک است از ایالات متحده می خواهد رهبری جهانی را برعهده بگیرد و با قدرت نظامی خود که بر اساس مکتب رئالیسم است،سیاست های منطقه ای خود را پیش ببرد و مخالفین این سیاست را سرکوب کند. گفتمانی که ایران را به عنوان مهمترین تهدید(!) در خاورمیانه معرفی می کند سعی دارد براساس دیپلماسی اجبار و فشار و همچنین استفاده از قدرت های درجه دو منطقه ای به عنوان نایب در جنگ نیابتی،قدرت قدرت اول را که در پی کسب هژمون منطقه ای است سرکوب کند.زیرا هژمون منطقه ای ( ایران) مایل نیست که رقبای همتا داشته باشد و در جست و جوی جلوگیری از نفوذ قدرتهای بزرگ در منطقه تحت امر خود است.به همین خاطر از هر ابزاری از جمله تحریم برای برای محاصره ایران استفاده می کند.
نویسنده:بهنام خسروی
نظر شما