به گزارش خبرنگار تئاتر شبستان، تئاتر خصوصی پدیده دو، سه سال اخیر تئاتر ایران است. نهالی که برای اولین بار پس از انقلاب اسلامی توسط یک گروه تئاتری ایجاد شد و حالا با استقبال اهالی تئاتر و سرمایه گذاری بخش خصوصی به سمت بالیدن و قد کشیدن می رود. نهال نوپایی که فرصت ها و آسیب های ناشی از آن، بحث محافل مختلف تئاتری ست و اگر درست هدایت شود می تواند درخت تنومندی برای آینده هنر کشور باشد.
در ادامه پرونده «تئاتر خصوصی در ایران» و پس از گفت و گو با حسین پارسایی مدیر کل سابق مرکز هنرهای نمایشی و شاهین چگینی مدیر تماشاخانه استاد مشایخی سراغ خیام وقار کاشانی رفتیم. بازیگر جوان تئاتر و تلویزیون که پس از چند سال تجربه موفق آموزشگاه تئاتر باران، مدیریت تماشاخانه باران را بر عهده گرفته است. تماشاخانه ای که از نظر موقعیت مکانی، امکانات سخت افزاری و ظرفیت تماشاگران موقعیت ویژه ای در میان سایر تماشاخانه های خصوصی دارد.
اگرچه تماشاخانه های خصوصی در همه جای جهان تحت حمایت مادی مراکز فرهنگی و شهرداری ها اداره می شوند و تئاتر خصوصی برای ادامه حیات خود قطعاً به کمک های مالی و یارانه نمایشی دولت نیاز دارد، در گفت و گو با وقار کاشانی، فرض را بر عدم حمایت مالی دولت گذاشتیم و راه های اتکای تماشاخانه های خصوصی به خود و حرکت به سمت کمپانی های تئاتر را محور قرار دادیم.
مدیر تئاتر باران ابتدا درباره تفاوت های مدیریت تماشاخانه های خصوصی در ایران و سایر کشورها گفت: فرقی نمی کند تماشاخانه های خصوصی در کجا قرار داشته باشند. تعاریف در همه جا یکسان است اما زیر ساخت ها متفاوتند. اینجا زمینه های لازم برای اینکه تئاتر های کوچک و پراکنده بتوانند جامعیتی شکل دهند، فراهم نشده است. در واقع ما نمی توانیم آنچه را که در دو، سه سال اخیر شکل گرفته است با چیزی که سالهاست در برادوی یا پاریس وجود دارد، مقایسه کنیم. چون نطفه تئاتر خصوصی ما هنوز سر و شکل درستی نگرفته که اصلاً ببینیم چه شکلی ست.
وی ادامه داد: ما چهارچوب مشخصی برای برنامه ریزی و مدیریت در اختیار نداریم. در واقع تماشاخانه ها به شکل پراکنده، کارهایی انجام می دهند و مدیریت یکپارچه و هماهنگ وجود ندارد. تا زمانی که تماشاخانه های خصوصی سازماندهی و هدفمند نشوند، مسیری که در آن حرکت می کنند مشخص نیست. باید چشم اندازی وجود داشته باشد که برنامه پنج سال دیگر را بدانیم، اما وقتی که فقط تا یک متری خودمان را می بینیم و برنامه ریزی هایمان صرفاً برای همان سال است به رسیدن این راه به مقصد اعتمادی نیست.
وقار کاشانی که تماشاخانه تحت مدیریت وی در جشنواره تئاتر فجر سال گذشته بعنوان تنها سالن بخش خصوصی، میزبان مهمترین رویداد تئاتر کشور بود، افزود: در جشنواره فجر مهمانی از آلمان داشتیم که می گفت چهل سال است در شهر هامبورگ تماشاخانه ای شبیه تماشاخانه باران دارد که شهرداری آنجا، سالیانه مبلغ 700 هزار یورو به او پرداخت می کند تا بتواند مجموعه اش را حفظ کند. با این پشتوانه، گروه ها را دعوت می کند، دستمزد می پردازد و آثار تماشاخانه اش را تولید می کند.
وی افزود: پس گروه های نمایشی در آنجا بابت هنرشان دستمزد دریافت می کنند و دغدغه ای بابت میزان فروش و تعداد تماشاگر ندارند. اما ما نه تنها از جایی حمایت نمیشویم بلکه عوارض و مالیات و هزینه های سرسام آور دیگری مثل اجاره چند میلیونی سالن و دستمزد کارکنان را هم پرداخت می کنیم و هیچ تضمینی وجود ندارد که پنج سال دیگر که اینجا به عنوان تماشاخانه جا بیفتد باز بتوانیم با صاحب ملک کنار بیاییم و تئاتر را ادامه بدهیم.
این مدیر جوان تئاتر با اشاره به اینکه منظور از حمایت دولت، فقط پرداخت مستقیم نیست، گفت: به این قائلم که کمک دولت نقدی هم نباشد اما دست کم بتواند زمین در اختیار بخش خصوصی بگذارد. تا بخش خصوصی بتواند آن جاها را بسازد و مثلا ده تا پانزده سال بهره برداری کند. بعد از آن هم یک تماشاخانه به مجموعه دولت اضافه می شود. اما شکل کنونی که یک تماشاخانه دو- سه سال فعالیت کند و بعد همه چیز تمام شود و انگار هیچ وقت آنجا تماشاخانه ای وجود نداشته، تاسف برانگیز است. اگر دولت زمین در اختیار بخش خصوصی بگذارد، لااقل تماشاخانه ها دست به دست خواهند گشت و اگر کسی نتوانست تماشاخانه را بگرداند، تئاتر تعطیل نمی شود و آن فضا از دست نمی رود.
وقار کاشانی در ادامه به راهکارهایی برای مدیریت تماشاخانه ها با فرض عدم حمایت دولت اشاره کرد و گفت: باید بتوانیم بدون کمک دولت روی پای خودمان بایستیم. چون اگر قرار بود دولت کاری انجام بدهد تا الان انجام داده بود. باید اقتصادی نگاه کنیم و اگر قرار است به سمت خودگردانی برویم و بر پایه اقتصاد هنری تماشاخانه ها را اداره کنیم، باید بخش بازرگانی قوی تری داشته باشیم.
وی افزود: تئاتر خصوصی دو مسئولیت نیاز دارد. مدیر فروش و مدیر بازرگانی که هیچ وقت در هیچ تئاتری وجود نداشته است. مدیر فروش برای بازاریابی تئاتر و فروش بلیت، مدیر بازرگانی برای جذب سرمایه گذار و حامیان مالی. اگر چهار تا شرکت اسپانسر تماشاخانه بشوند و با هزینه ای بسیار کم از فضای موجود برای نمایش استندهای تبلیغاتی شان استفاده کنند، می توان بخشی از این درآمدها را بعنوان مشارکت گروه های نمایشی به آن ها برگرداند و یا از سهم تماشاخانه از فروش کل کم کرد. این اتفاقی ست که باید در تماشاخانه های خصوصی بیفتد چرا که در محیط دولتی کسی حق تبلیغ ندارد. ما می توانیم نمایشگری برای پخش تیزر ده یا پانزده شرکت داشته باشیم که قبل از شروع نمایش پخش شوند و بخشی از هزینه های تولید تئاتر را برگرداند.
کاشانی در پاسخ به این سئوال که به نظرتان سرمایه گذار خصوصی حاضر به حمایت از تئاتر می شود، گفت: باید از جاهای کوچک شروع کنیم. به نظرم می شود یک ساندویچی را هم با پرداخت ماهیانه صدهزار تومان اسپانسر کرد. همین صد هزار تومان از هیچی بهتر است. اصلا منوی ساندویچی اش را اینجا بگذارد و روزی دو تا ساندویچ به گروه بدهد. نمی شود که فقط انتظار حمایت میلیاردی و اسپانسرهای آنچنانی داشت. به نظرم با داشتن چند اسپانسر کوچک می شود هزینه های یک گروه نمایشی را کم کرد.
وی اضافه کرد: من علم اش را ندارم وگرنه می توانستم ثابت کنم که می شود پنجاه میلیون اسپانسر کوچک گرفت که به درد تئاتر بخورد بی آنکه فشار سنگینی به جایی بیاورد. من طرحی دارم که حتی به میزان مبلغی که یک شرکت کمک می کند و یا مثلا تا پنجاه درصد آن بلیت رایگان در اختیار کارمندان آنجا قرار بدهیم. بهرحال همه چیز نصبی است و اگر می خواهیم حمایت ها ادامه دار باشند باید همان میزان بازخورد برای سرمایه گذار داشته باشیم.
مدیر تئاتر باران در ادامه و درباره شیوه مدیریت فعلی بر اساس دریافت کف فروش از گزوه های نمایشی گفت: تعیین کف فروش گرفتن هم خوب است و هم بد. از آنجا که اصلی ترین عنصر تئاتر تماشاگرانش هستند و تئاتر بدون تماشاگر هویتی ندارد، سخت گیری در دریافت هزینه ها شاید بتواند گروه ها را به تکاپو وادار کند تا اثری تولید کنند که توان ارتباط با مخاطب را داشته باشد. کاری که بدون دخالت عوامل کاذب مثل حضور چهره ها و حرکت به سمت کارهای سخیف و بازاری، بتواند مخاطب را ترغیب به تماشا و پرداخت هزینه هایش کند. از طرفی اگر به طور کلی بی خیال کف فروش بشویم ممکن است بخشی از حساسیت گروه های جوان تر در مورد اینکه کجا را برای اجرا انتخاب کنند و کار با کیفیتی ارائه دهند از دست برود.
وی افزود: با شرایط فعلی که دو اجرای روزانه داریم، کف فروش دریافتی صرفا هزینه های جاری ما را پرداخت می کند و برای درآمد زایی و یا جبران هزینه های اولیه مان به فروش بیشتر از میزان کف تعیین شده نیاز داریم که قطعی هم نیست. در واقع کف فروش را گذاشته ایم که چراغ اینجا روشن بماند.
وقار کاشانی درباره حرکت تماشاخانه باران به سمت کمپانی تئاتر گفت: در آینده خیلی نزدیک وارد تولید تئاتر خواهیم شد. یعنی تئاتر باران به عنوان یک مرکز تولید تئاتر با کارگردان، نویسنده و سایر عوامل مواجه بشود و تولید کننده اثر باشد. یک وجه این ماجرا برداشته شدن بار اجاره و کف فروش از روی شانه گروه هاست و بخش دیگر این است حالا که دولت از حمایت تئاتر پاپس کشیده است و در حد صدور مجوز نمایش فعالیت می کند به شکلی وارد تهیه و تولید تئاتر بشویم.
وی افزود: این برنامه ما در آینده نزدیک است و به همن دلیل برنامه شش ماهه دوم تماشاخانه را اعلام نکردیم که در صورت امکان دو یا سه نمایش را تولید کنیم. تولیدات ما نیز در دو بخش خواهد بود. بخش تولید حرفه ای و بخش تولید آماتوری ویژه تازه واردها که فضایی برای کسانی ست که آموزش می بینند و انتخاب می شوند و روی صحنه خواهند رفت. مدیریت این کلاس ها و انتخاب و روی صحنه رفتن توسط کارگردان های حرفه ای انجام خواهد شد. در واقع اگر این اتفاق عملی شود هم فضای کار برای هنرجویان و تازه واردها ایجاد خواهد شد و هم گام های عملی به سمت کمپانی تئاتر شدن خواهیم برداشت.
گفت و گو : علی یزدان دوست
نظر شما