به گزارش خبرنگار شبستان؛ آشنایی ما با فردوسی گاه به اندازه مطالبی است که در کتاب درسی خواندهایم، داستان رستم و اسفندیار، داستان ضحاک ماردوش، داستان کاوه و داستان سیاوش. اما نسل تازه که کتابهای درسی تازه دارند حتی با همه این داستانها هم آشنا نمیشود، چه؛ داستان سیاوش به رغم حضور در طرح جلد کتاب ادبیات پیشدانشگاهی از این کتاب حذف شده. این آشنایی گاهی از این هم محدودتر میشود و میرسد به آرامگاه این شاعر در توس که در سفر به مشهد سری به آنجا بزنیم یا میدان و بلواری در شهرمان به این نام بشناسیم. حال آنکه آنچه این شاعر نامدار خلق کرده، نه تنها مرجعی برای ادبیات و اهالی این حوزه است، بلکه میتواند تا سالها منبعی برای ساخت فیلمها انیمیشنها و نوشتن کتابها باشد. هرچند پیش از همه اینها زمانی شب بچهها با این قصهها روز میشد. برای اینکه آشنایی مردم سرزمین فردوسی با این شاعر هر روز بیشتر شود و این انس عمیقتر، کارهایی انجام شده که خواندنشان در این گزارش خالی از لطف نیست. هرچند حکیم ابوالقاسم فردوسی پیشتر به آنچه آروز میکرده رسیده است: «به گیتی نماند به جز گفتنی/ جهان یادگار است و ما رفتنی/ مرا نام باید که تن مرگ راست/ به نام نکو گر بمیرم رواست»
پای ثابت کتابخانهها
چاپ و نشر شاهنامه همیشه رونق دارد. اما این رونق تا چه اندازه میتواند متر و میزان سنجش محبوبیت این کتاب در خانوادهها باشد؟ چون مردم شاهنامه میخوانند، انتشار آن پای ثابت چرخه اقتصادی ناشران است؟
بعید است تا به حال شاهنامهای با جلد کاغذی دیده باشید. شاهنامهها معمولا با جلدهای نفیس به بازار میآیند. چون جلد نفیس دارند، پس جزو کتابهای گرانتر محسوب میشوند و هر چیزی که برود در لیست گرانترها، میتواند به عنوان هدیه و چشمروشنی کادوپیچ شود و... تقدیم با عشق و... باقی قضایا! به خصوص اگر در گیرنده هدیه شمهای از علاقه به ادبیات دیده شود. اگر دیده نشد، باز هم مشکلی پیش نمیآید. بالاخره در کتابخانه هر خانهای باید یک شاهنامه باشد دیگر! مثل یک مثنوی معنوی مثلا، یا داستان هزار و یک شب یا... تا بشود عنصر ثابت کتابخانه. غیر از دیوان حافظ که شب سال نو و شب یلدا «بر ما مینماید رازی»!
ناشران کودک هم البته از غافله عقب نیستند. کتابهای کودک اقتباس شده از شاهنامه هم پای ثابت لیست ناشران این حوزه است. درباره پرفروش بودن این کتابها باز هم پای بزرگترها در میان است. آنها از میان انبوه کتابها داستانهای شاهنامه و بازنویسیهای دیگر از کتابهای کهن را انتخاب میکنند تا آنچه خود در کودکی ندیدهاند را در اختیار کودکشان بگذارد تا شاید راهی نو بزنند و طرحی نو دراندازند.
شاهنامه در حرکت
از اکران انیمیشن سینمایی «رستم و سهراب» که در شهر بروجرد تولید شده بود، خیلی نگذشته، اولین انیمیشن ایرانی با موضوع شاهنامه که خود را به پرده نقرهای رساند. هرچند تکنیک این انیمیشن تا کارهای دیزنی و دیگر انیمشینهای روز دنیا فاصله زیادی دارد، اما جذابیت داستان بیننده را پای تصاویر نگه میدارد که البته در این مورد مخاطب بزرگسال از کودک و نوجوان صبورتر است.
«رستم و سهراب» اما اولین انیمیشن تولید شده درباره شاهنامه نیست. مرکز پویانمایی صبا پیش از این آثاری را با اقتباس از افسانههای شاهنامه ساخته که تعدادی از آنها از تلویزیون پخش شدهاند و تعدادی در نوبت پخشاند. شاید یادتان باشد انیمیشن سه قسمتی افسانه ماردوش را که در سالهای 81 تا 84 ساخته شد و بزرگ و کوچک خانهها را پای داستانی پر فراز و فرود نشاند که با تکنیک عروسکی ساخته شده بود. در بخش اول این انیمیشن با نام جام جهانبین، ماجرای پادشاهی جمشید و گرفتن جام جهان بین از دست اهریمن به نمایش درآمد. در بخش دوم که اژدهاک نام داشت، جمشید جام جهانبین را به دست آورد و با فرزند ناخلف ضحاک درگیر شد و داستان تاثیر گذار بوسه شیطان بر شانههای ضحاک و بعد از آن تسخیر ایران با این قدرت شیطانی به تصویر کشیده شد. در قسمت سوم هم داستان به پیشگویی به دنیا آمدن فریدون، فرزند فرانک مربوط بود.
داستان آرش، قهرمان افسانهای ایران را که در تیراندازی سرآمد بود وقتی از تلویزیون پخ شد، شد نقل محفل بچههای مدرسه. مجموعه 26 قسمتی که ساختنش بیشتر از دو سال طول کشید. رستم و برزو از دیگر تولیدات صباست که در دو بخش تولید شده. بخش اول این انیمیشن سال 83 تولید شد و بخش دوم آن با عنوان «بازوبند پهلوانی» قرار است به زودی از شبکه پویا پخش شود. داستان زال هم در سه بخش با نامهای تولد زال، بازگشت زال و زال و رودابه ساخته شده که بخش سوم در نوبت پخش قرار گرفته مانند افسانه «بازگشت پهلوان» که در آن اکوان دیو نماینده سرزمین دیوان با پیام دوستی با ایرانیان، وارد تالار کاووس، پادشاه ایران میشود. سیاوش و رستم، پهلوان ایرانیان با این کار مخالفند، اما کاووس فریب اکوان دیو را میخورد. او به سرزمین دیوان میرود و در طلسم آنها گرفتار میشود. مجموعه 109 قسمتی «ایران ما» که به معرفی شخصیتهای فرهنگی و هنری و اماکن مذهبی و دیدنی کشورمان اختصاص دارد هم معرفی سراینده شاهنامه را به عهده داشته.
مبارزه با پهوانان شاهنامه!
در همه جای دنیا مرسوم است که بازی یارانهای انیمیشنها و یا حتی فیلمها ساخته میشود و ماجرای شخصیتهای شاهنامه از این قاعده مستثنا نیست. از آنجا که بازیهای 8 بیتی هنوز هم طرفدار دارند، با بازیهای ساخته شده با موضوع شاهنامه میشود کنار آمد. بازی سیاوش که برای گروه سنی بالای ۱۲ سال طراحی شده یک بازی اکشن و نقشآفرین است که با طرح معماهای خاص در مراحل مختلف و استفاده از آیتمها (سلاح، زره و...) توسط قهرمان، فرصت بازی در فضای تخیلی باستانی ایران و توران را به بازیکن می دهد. در شخصیت پردازی این بازی که تولید آن سه سال زمان برده، علاوه بر شاهنامه از متون کهن دیگری چون اوستا نیز استفاده شده است.
بازی گرشاسپ یک بازآفرینی نمادین با رویکرد معناگرا و عملگرا در فضای اسطورهای ایران باستان است. در این بازی عمده عناصر تصویری حاصل بازآفرینی منابع تاریخی در فضای باستانی است. گرشاسپ، یک بازی اکشن سوم شخص است و روند کلی بازی براساس پیکارهای پهلوان اصلی بازی، گرشاسپ و رویارویی او با نیروهای اهریمنی میگذرد. مبارزات تن به تن، حل معما و کشف فضاهای سرزمین خونیراث از مراحل اصلی این بازی است.
این بازی عصر پهلوانان با هجوم دیوان به شهر زابل آغاز میشود. شما در نقش آتار، شاهزاده زابل هستید که در زمان حمله همراه پدرش پیشداد، خارج از شهر مشغول شکار بودند (پیشدادیان نخستین دودمان فرمانروا در شاهنامه است که واژه «پیشداد» به معنی نخستین کسی که قانون آورده است، می باشد.) در این بازی شما پس از بازگشت متوجه می شوید که دیوان قسمت مهمی از شهر (کتابخانه زابل و اطراف آن) را به آتش کشیده اند و به جنگ آنها می روید.
عصر پهلوانان ۲ یا تراتئون یک بازی اکشن ـ نقش محور است که با الهام از اساطیر ایران زمین ساخته شده. تراتئون که به طور دقیق تر در اوستا به صورت «ثره اته اونه» آمده، همان فریدون است و به معنای دارنده سه نیروست. نام تراتئون به این دلیل برای این بازی انتخاب شده که در آن سه شخصیت متفاوت به عنوان کاراکترهای اصلی قابل بازی هستند: مهرداد جنگجو، ادار مغ (موبد) و آتار (شاهزاده زابل) که هر کدام از این سه شخصیت مسیری متفاوت از یک داستان را طی میکنند و فقط با طی همه مسیرها و بازی کردن با همه کاراکترها رازهای داستان آشکار می شود و شما برنده خواهید شد.
سرودی به آواز خوش برکشید
حتما پدر بزرگها و مادربزرگهایی را دیدهاید که هرچند سواد برایشان در نوشتن وخواندن خلاصه شده، اما داستانهای زیادی از شاهنامه در ذهن دارند. همه آنها پدربزرگها مادربزرگهای قصهگو نداشتهاند، اما نقالی که برایشان این داستانها را نقل کند، چرا. شیوه نقالی با حماسه عجین است و کجا جز شاهنامه این همه افسانه و داستان حماسی یکجا جمع شدهاند. از این جهت داستانهای شاهنامه ذکر مدام نقالها بوده است. هرچند بیشترین نامآوری در این حوزه به نام مردان و افرادی چون مرحوم مرشد ولیالله ترابی ثبت شده، اما آنها تنها کسانی نیستند که به این کار علاقه دارند. اولین بار در جشنواره دانشجویی سال 76، بانوانی در نمایش فتحنامه کلات، به کارگردانی: مرضیه طلایی، مهرالسادات میرحسینی، به سبک نقالی به هنرنمایی پرداختند. دو سال بعد اداره تئاتر ایران از مرشد ولیالله ترابی دعوت کرد تا کلاسهای نقالی برگزار کند. این کلاس نسلی از زنان نقال کشورمان را آموزش داد. همان سال، یعنی 1378 مینا صارمی در جشنواره آیینی سنتی به اجرای نقالی پرداخت و چهار زن نقال ایران (ساقی عقیلی، شیرین امامی، شقایق رهبری و زیبا عابدی) در جشنوار استان تهران با شیوه نقالی در نمایش خاتون به ایفای نقش پرداختند. در این میان بعضیها از تکنولوژی هم برای نقالی کمک گرفتهاند. آرام قاسمی اولین نقالی است که در نقالی خود از ویدئو پروژکتور استفاده میکند.
27 نوامبر 2011 و در ششمین اجلاس میراث معنوی ناملموس نقالی با همکاری سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، بنیاد فردوسی، خانه تئاتر و مرکز هنرهای نمایشی به ثبت جهانی رسید.
پایان پیام/
نظر شما