جفری گلدبرگ: توافق هسته ای با ایران، میراث اوباما است

خبرگزاری شبستان: گلدبرگ با اشاره به مذاکرات هسته‌ای ایران و احتمال حصول توافق بین ایران و گروه ۵+۱ از یک سو و شکست مذاکرات سازش بین فلسطینیان و صهیونیستها از سوی دیگر گفت: «اوباما مانند همه روسای جمهور در دوره دوم ریاستش به دنبال برجای گذاشتن میراث از خود است. در موضوع مذاکرات فلسطینیان و اسرائیل، دولت اوباما شکست خورده است.»

خبرگزاری شبستان: جفری گلدبرگ در یک مصاحبه درباره اقدامات و مواضع سیاست خارجی باراک اوباما اظهارنظر کرد. در حالی که جفری گلدبرگ اخیرا در یک مصاحبه با رئیس‌جمهور آمریکا به مسائل مختلفی از قبیل مذاکرات هسته‌ای ایران پرداخت(جزئیات بیشتر)، خود در یک مصاحبه نظراتش درباره اوباما را مطرح کرد.او در مصاحبه بسیار مفصل با «فارین پالیسی» با عنوان «در جستجوی باراک اوبامای واقعی» اینطور گفت که «از بسیاری جهات باراک اوباما یهودیترین رئیس‌جمهوری است که آمریکا تا به حال داشته است.

او که خود یهودی است، افزود:‌ «اگر به نظرات و اقدامات اوباما نگاه کنید شما می‌بینید که اوباما از اسرائیل می‌خواهد که بیشتر یهودی باشد و با آنچه او ارزشهایی یهودی می‌داند، زندگی کند. بی حوصلگی اوباما نسبت به اسرائیل و بیزاری او از نتانیاهو ریشه در این واقعیت دارد که او(اوباما) یک نوع خاصی از یهودیان است یهودی عقلانی، طبقه بالا، عمل گرا و نگران ارزشهای لیبرال اسرائیلی است.»گلدبرگ همچنین گفت: «اوباما به عنوان شخصی که خود را نمونه خاصی از یهودیت می‌داند، گهگاه فراموش می‌کند که او در عالم واقع یهودی نیست.»در بخش دیگری از این مصاحبه روزنامه‌نگار آمریکایی و نزدیک به محافل صهیونیستی درباره نظر اوباما درباره انقلاب اسلامی ایران در سال 57 و نظام کنونی ایران ادعا کرد که از نظر اوباما ایران به مروز زمان دچار تغییر می‌شود و رفتار آن عقلانی خواهد شد.

گلدبرگ با اشاره به مذاکرات هسته‌ای ایران و احتمال حصول توافق بین ایران و گروه 5+1 از یک سو و شکست مذاکرات سازش بین فلسطینیان و صهیونیستها از سوی دیگر گفت: «اوباما مانند همه روسای جمهور در دوره دوم ریاستش به دنبال برجای گذاشتن میراث از خود است. در موضوع مذاکرات فلسطینیان و اسرائیل دولت اوباما شکست خورده است.»او با اشاره به اتخاذ مواضع اوباما در قبال سوریه،‌عراق و دیگر مناطق خاورمیانه و تاکید او بر عدم دخالت مستقیم و حضور نیروهای پیاده نظام آمریکایی در مناطق مختلف خاورمیانه هم اینطور تاکید کرد: «رای دهندگان آمریکایی به نظر می‌رسد از خاورمیانه و مشکلات غیرقابل حل آنها خسته شده باشند و اوباما تحت هیچ فشار داخلی برای حضور و شیرجه زدن در این وضعیت در هم و برهم(دخالت و نقش آفرینی مستقیم) نیست

تحلیل :

جفری گلدبرگ می گوید: «اگر به نظرات و اقدامات اوباما نگاه کنید شما می‌بینید که اوباما از اسرائیل می‌خواهد که بیشتر یهودی باشد و با آنچه او ارزشهایی یهودی می‌داند، زندگی کند. بی حوصلگی اوباما نسبت به اسرائیل و بیزاری او از نتانیاهو ریشه در این واقعیت دارد که او(اوباما) یک نوع خاصی از یهودیان است یهودی عقلانی، طبقه بالا، عمل گرا و نگران ارزشهای لیبرال اسرائیلی است.»گلبرگ همچنین گفت: «اوباما به عنوان شخصی که خود را نمونه خاصی از یهودیت می‌داند، گهگاه فراموش می‌کند که او در عالم واقع یهودی نیست.»چرا اوباما به گفته گلدبرگ از نتانیاهو بیزار است؟

دولت آمریکا و مقامات تصمیم گیر در این کشور به درستی درک کرده اند که فناوری بومی هسته ای در ایران نابود شدنی نیست و ایران با قدرت به حفظ چرخه هسته ای صنعتی خود ادامه خواهد داد.نتانیاهو می خواهد ایران تمام توان غنی سازی خود را نابود کند. بعبارت دیگر منظور وی و جمهوری خواهان و دموکرات ها از «توافق خوب» ، توافقی است که ایران تمام یا حداکثر ظرفیت غنی سازی خود را از دست بدهد و یک غنی سازی« دکوری» داشته باشد.به همین دلیل وی قصد دارد تا با سخنرانی فشارها بر ایران را افزایش دهد.این موضوع غیر قابل کتمان است که اوباما و نتانیاهو در مورد ایران اختلاف نظر دارند.البته هر دو طرف بر جلوگیری از هسته ای شدن ایران اتفاق نظر دارند ، اما اوباما اولویت را به دیپلماسی می دهد و نتانیاهو به قدرت سخت.پیچیدگی روابط طرفین و اتحاد استراتژیک اسرائیل و آمریکا به گونه ای است که نتانیاهو هر روز دولت اوباما را به چالش می کشد و جان کری از کشتار فلسطینیان به دست اسرائیل دفاع می کند.همین موضوع نشان می دهد که آمریکا و اسرائیل در مورد ایران اختلاف تاکتیکی دارند ، نه راهبردی.

گلدبرگ درباره نظر اوباما درباره انقلاب اسلامی ایران در سال 57 و نظام کنونی ایران ادعا کرد که از نظر اوباما ایران به مروز زمان دچار تغییر می‌شود و رفتار آن عقلانی خواهد شد.منظور اوباما از عقلانی شدن رفتار ایران چیست؟

رویارویی جبهه اسلام ناب محمدی به رهبری جمهوری اسلامی ایران و استکبار جهانی به رهبری آمریکا، اکنون پس از گذر از مبانی فکری و عقیدتی در آغاز هزاره سوم وارد فاز عملیاتی و قسمت تاریخی خود شده است. آمریکا بعنوان دولت هزمون و ابر قدرت نظم بین المللی پسا جنگ جهانی ، سعی در گسترش نفوذ خود در همه مناطق چه به صورت مستقیم و چه به صورت نیابتی دارد.ایران بعوان دولتی برآمده از آرمان های انقلاب اسلامی ، تعریف دیگری از جبهه نبرد ارائه و نقش عوامل غیر مادی را در این رویارویی افزایش داده است. انقلاب اسلامی و باورهای آن متاثر از فرهنگ غنی عاشورا است. عاشورا در واقع نماد رویارویی دو تفکر با قدرت مادی نابرابر است که جبهه ضعیفتر ( به لحاظ مادی ) با ایمان به باورها و ارزشهای دینی تعریفی دیگر از پیروزی ارائه می دهد و عقلانیت مادی را زیر سوال برده و به استقبال آن پیروزی می رود.

تکلیف گرایی به جای نتیجه گرایی ، جاری دیدن عاشورا در زمان و مکان و دوری از ذلت ، مبنای رفتار جمهوری اسلامی است. انقلاب اسلامی ایران، نخستین انقلابی محسوب می شود که آشکارا شریعت و تعالیم اسلامی را به‌عنوان قانون اساسی خود برگزیده است .انقلاب اسلامی ایران که می‌توان آن را به صورت گفتمان تجلی‌یافته در نظام جمهوری اسلامی ایران تعریف کرد، به لحاظ داشتن ویژگی‌های خاص غیرمادی در قالب یک انقلاب فرهنگی، اصول و ارزش‌هایی متفاوت از هنجارها و مرسومات رایج که در نظم لیبرال تعین یافته، به نمایش گذارده است.همین عوامل غیر مادی ( حمایت از مظلوم و مبارزه با ظالم)است که باعث تقابل ایران و آمریکا می شود.ایران در صورت عدول از ارزشهای انقلابی و اسلامی و استحاله در نظام بین المللی لیبرال، مسلما ذخیره گفتمانی خود در جهان اسلام را از دست میدهد.

آنچه که به جمهوری اسلامی قدرت نرم و گفتمان ساز می بخشد، مقاومت و مقابله علیه زورگویان جهانی است.انقلاب اسلامی ایران با اعطای خودباوری فرهنگی به ملتهای مسلمان توانست رویکرد تمدنی خود را به منصة ظهور رساند. همچنین از رهگذر احیای ارزش‌هایی چون عدالت محوری و عدالت‌گستری، مبارزه با ظالم و حمایت از مظلوم، صلح‌طلبی، عزت‌نفس، استقلال‌گرایی، توسعه اخلاق و دین‌مداری، هنجارسازی، شکوفایی حس خداجویی، حقیقت‌طلبی، ، موجبات شکوفایی و بالندگی مجدد تمدن اسلامی را در راستای تمدن‌سازی نوین فراهم آورد. بدین‌ترتیب، تمدن اسلامی توانست بلوک ایدئولوژیکی واحدی را تشکیل دهد که غرب را وادار به دست کشیدن از ادعای جهانشمولی خود سازد.اگر جمهوری اسلامی در نظام بین المللی و دیپلماسی ناعادلانه کنوی هضم شود ، ناچار است از آرمانهای فراملی خود دست کشیده و در چهارچوب تنگ منافع ملی باقی بماند.در نتیجه قدرت نرم و محور بودن خود را در گفتمان مقاومت علیه نظام سلطه از دست میدهد.

از دید آمریکا، ایران دولتی سرکش است، منافع و هژمونی آمریکا را در خاورمیانه و آمریکایی لاتین به چالش می کشد، خواهان نابودی اسرائیل است و دشمنان اسرائیل را در خاورمیانه تجهیز می کند. به همین خاطر ایران باید پدیده ای امنیتی و تنش زا معرفی شود تا مقدمات حمله رسانه ای، سیاسی و اقتصادی به این کشور فراهم گردد و در نتیجه ایران از دیپلماسی اصولی و مقاومت – محور خود عقب نشینی کند.

هضم انقلاب اسلامی و سیاست های خارجی جمهوری اسلامی ، در مناسبات ناعادلانه بین المللی باعث عقب نشینی ایران از گفتمان اسلام ناب محمدی می شود ، عوارض این موضوع به شرح زیر است:

اول، الگوی انقلاب اسلامی که خاص جمهوری اسلامی بوده و یکی از مهم‌ترین عناصر هویت بخش آن است تضعیف می‌شود.

دوم، گفتمان مقاومت مبنی‌بر سلطه ستیزی، کارکرد نهضتی مبنی بر حمایت از مسلمانان، مستضعفان و نهضت‌های آزادی بخش که حول جمهوری اسلامی ایران تعین یافته ، تضعیف می‌شود.

سوم، نفوذ منطقه‌ای و الهام بخشی جمهوری اسلامی ایران در جهان اسلام تضعیف می‌گردد.

نویسنده: بهنام خسروی

[1] . http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13940312000272

پایان پیام/

کد خبر 463235

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha