به گزارش خبرنگار تئاتر شبستان، نصرالله قادری، کارگردان و مدرس دانشگاه در نشست «تئاتر و زندگی امروز» درباره مسایل مختلف تئاتر صحبت کرد.
قادری در بخش اول صحبت هایش به الیناسیون فرهنگی و فردی در بین اهالی تئاتر اشاره کرد و گفت: اینکه من کارگردان موهایم را بلند می کنم یا لباس های عجیب و غریب می پوشم به دلیل این است که فکری پشت این عمل وجود ندارد. به نظر من این نوعی جن زدگی است، منیت در تئاتر ما بیداد می کند.
وی افزود: در فرهنگ های دیگر به طور مثال در کشور لهستان وقتی پیتر بروک گروتفسکی را بی همتا خواند گروتفسکی تغییری در رفتارش ایجاد نشد اما اینجا همه خود را پیتر بروک ایران، گروتفسکی ایران می دانند بی آنکه ربطی و یا شباهتی به آنها داشته باشند.
این نمایشنامه نویس درباره غلبه فرهنگ غرب بر فرهنگ سنتی ایران در تئاتر اشاره کرد و گفت: از روزی که تئاتر ما شکل گرفت تحصیلکرده های تئاتر ما وقتی از فرنگ برگشتند فرهنگ غرب را وارد تئاتر کردند و در واقع نهضت ترجمه شکل گرفت، طرفداران این نهضت بر این باورند چون تئاتر غربی است نمی شود درباره آن حرف زد و نظریه پردازی کرد.
وی تصریح کرد: این در حالی است که فرهنگ ایرانی همواره فرهنگ های مهاجم را در خود هضم کرده، وقتی اعراب و نه اسلام به ایران هجوم آورد مقهور فرهنگ ایرانی شد، همینطور مغول ها و دیگران اما در دنیای تئاتر وقتی تئاتر به ایران آمد مغلوب فرهنگ آن شدیم.
نصرالله قادری همچنین به اساس تئاتر که دیالوگ است، اشاره کرد و گفت: فرهنگ ایرانی فرهنگ دیالوگ نیست، فرهنگ ما فرهنگ متکلم وحده است، فرهنگ استاد و شاگردی است در حالی که اساس تئاتر دیالوگ و برابری است و ما حاضر به برقراری این دیالوگ نیستیم.
وی افزود: در تئاتر ما همه پیامبران بدون امت هستند، جزیره های تک نفره، هیچکس دیگری را قبول ندارد و اگر از کسی بپرسید چه کسی برای صحبت درباره تئاتر مناسب است می گوید خودم.
کارگردان نمایش های «امشب باید بمیرم» و «آخرین نوار کراپ» درباره مخالفان تئاتر نیز گفت: تئاتر همواره مخالفان بسیاری داشته است که شامل فلاسفه، سیاستمداران، علما، جامعه شناسان و ... می شوند اما جدی ترین مخالفان تئاتر، تئاتری ها هستند.
وی تصریح کرد: فلسفه در ایران هیچ نسبتی با تئاتر ندارد نه تنها با آن مخالفت می کنند و علیه تئاتر می ایستد بلکه نادیده اش می گیرد و تحقیرش می کند در حالی که تمام فلاسفه غربی درباره تئاتر نوشته اند و نظریه پردازی کرده اند.
قادری گفت: جامعه شناسان، روانشناسان و مردم شناسان ما نیز هیچ رابطه ای با تئاتر ندارند و آن را وقت تلف کردن می دانند.
وی با بیان اینکه آنچه در تئاتر امروز ایران می بینیم جوهر راستین تئاتر نیست، تصریح کرد: برای نابود کردن هر اندیشه ای بهترین راه این است که از طریق همان اندیشه وارد شد و من معتقدم که خود تئاتری ها جدی ترین ضربه را به تئاتر زدند.
وی افزود: ما تئاتری ها تئاتر را تهی کردیم و حکومت ها همیشه از این ماجرا استقبال می کنند. وقتی تئاتری ها تئاتر را به عنوان هنر اعتراض، هنر ضد حکومت و هنر فریاد مطرح کردند طبیعی است که حاکمیت هم آن را به چشم یک عنصر برانداز نگاه کند.
ادامه دارد...
نظر شما