خبرگزاري شبستان - سرويس قرآن و معارف: "در دعا و نيايش، تلفظ کلمات کارى آسان و بدون زحمت است ولى متصف شدن به حقیقت آنچه مى گوید، کارى مشکل و عمل کردن به آن کارى مشکلتر است . دوستان خدا آنگونه هستند که امام علیه السلام قبل از این به آن اشاره نمودند : "آنها کسانى هستند که به روزه روز و رنج شب راضى نشده ، تا جایى که قدم بر سر نیزه ها گذاشته و چهره ها را خاك آلوده کردند." آیا اثرى از این مطالب در خود مى بینى ؟ اگر مى بینى ، گواراى وجودت و خوشا به حال تو، و اگر از کسانى هستى که روزه و عبادت در شب براى آنان سخت است چه رسد به قدم گذاشتن بر سر نیزه ها پس در مناجات به مولا و مالک آخرت و دنیا دروغ نگو."
خوش به حال كساني كه از دايره و حيطه كلمات گذشته اند و جان شان با حقايق پيچيده در آن كلمات آشنا گشته است. آيت الله حاج ميرزا جواد آقا ملكي تبريزي كه خود به حق نمونه اي از اين مردان است در مراقبات، روايتي شنيدني از اين حال ها دارد.
بنده اى که آقایش او را به میهمانى و مجلس کرامت خود به همراه اولیاى پاکش دعوت نموده و کسى را فرستاده تا ادب حضور و مناجات با او را، آن گونه که شایسته است، به او بیاموزد ولى دل بنده در حضور آقاى خود به یاد دشمن او بوده و درباره فرمانبردارى از این دشمن فکر کرده و غرق در این فکر باشد، به طورى که اصلا نفهمد که به آقا و مولایش چه مى گوید، عقل تو چه جوابى را شایسته سخنان این گمراه مى داند؟ کاش به او گفته شود: اى گمراهى که پروردگارت را کوچک مى انگارى ! خجالت نمى کشى در این شرایط به گونه اى با من روبرو مى شوى که راضى نیستى کسى با تو این گونه روبرو شود و حتى از دشمنت نیز انتظار چنین برخوردى ندارى . آیا همنوعان خود را که بندگان من هستند نیز این گونه سبک مى شمارى ؟ پس چرا خجالت نکشیده و مرا طورى سبک مى شمارى که حاضر نیستى به بندگان خوارم این گونه توهین کنى ؟ آیا کوچکتر از من پیدا نکردى ؟ زیرا با این عمل مى گویى بندگانم براى تو بیش از من اهمیت دارند.
منزه است پروردگار بردبار و کریم و چرا کریم و بردبار نباشد که اگر حلم او نبود، ما را به خاطر این توهین ، مانند شخصى قدرتمند و مقتدر مجازات نموده و در پائین ترین طبقات عذاب شوندگان عذاب مى نمود . آن گاه ما را براى همیشه از درگاهش رانده و در میان جهنم قرار مى داد.
بیشتر مردم در دعاى خود به این حالت از حالات سه گانه اى که گفتیم دچار مى شوند و کمتر به حالت دوم دچار مى شوند که عبارت بود از این که خود را فردى متقى دانسته و از رفتار پروردگار با خود خوشنود نیستند . و به همین جهت در اعتراف به کوتاهى خود و فضل پروردگار دروغ مى گویند و گمان نمى کنم قسم سوم ، یعنى کسى که مسخره کند، در میان مسلمین پیدا شود.
من گرسنه دوستى تو هستم که سیر نمى شوم
آنچه درباره شایستگى خود، به جهت غفلت در مناجات با پروردگار خود گفتیم، به اقتضاى حکم عقل و عدالت پروردگار بود ولى رفتارى که خدا با فضل خود و به جاى عدلش با ما دارد، همان است که امام علیه السلام بیان فرمودند: "خداوند آبروى ما را حفظ کرده ، و سلامتى کامل خود را از ما نمى گیرد، نعمتهاى خود را از ما نگرفته و ما را فریب نمى دهد. گناهان ما را پنهان نموده و خوبیهاى ما را آشکار مى نماید و با ما مانند کسى که از او اطاعت کرده ، رفتار نموده و ما را به غیر خودش واگذار نمى کند. در توبه را بر ما نبسته و از لغزشهاى ما چشم پوشى مى کند . ما را دعوت نموده تا به درگاهش دعا کنیم و وعده اجابت داده است و بر کسى که با سرپیچى از او ما را سرزنش کند، خشم گرفته ؛ و با این که احترام او را نگه نداشته ایم ، مؤمنین را از هتک حرمت ما نهى مى نماید. عطایاى خود را از ما سلب ننموده و ما را بدون کمک نمى گذارد و ما را از کفایت خود خارج نمى فرماید. "
آنگاه در فرمایش آن حضرت بنگر که فرمود : "من گرسنه دوستى تو هستم که سیر نمى شوم ، من تشنه محبت تو هستم که سیراب نمى گردم." آیا اثرى از محبت او در خود مى بینى ! چه رسد به این که مانند گرسنه تشنه باشى زیرا دوستدار او طبیعتا مشتاق دیدار با اوست . به همین جهت بعد از این فرمودند : "چقدر مشتاق کسى هستم که مرا مى بیند ولى او را نمى بینم ." و مشتاق آرام نگرفته و راحت نمى شود، تا این که به آنچه مشتاق بوده ، برسد.
تلفظ كلمات آسان و اتصاف به حقيقت دشوار است
خلاصه این که تلفظ کلمات کارى آسان و بدون زحمت است ولى متصف شدن به حقیقت آنچه مى گوید، کارى مشکل و عمل کردن به آن کارى مشکلتر است . دوستان خدا آنگونه هستند که امام علیه السلام قبل از این به آن اشاره نمودند : "آنها کسانى هستند که به روزه روز و رنج شب راضى نشده ، تا جایى که قدم بر سر نیزه ها گذاشته و چهره ها را خاك آلوده کردند." آیا اثرى از این مطالب در خود مى بینى ؟ اگر مى بینى ، گواراى وجودت و خوشا به حال تو، و اگر از کسانى هستى که روزه و عبادت در شب براى آنان سخت است چه رسد به قدم گذاشتن بر سر نیزه ها پس در مناجات به مولا و مالک آخرت و دنیا دروغ نگو.
توسل به حضرات معصومين (ع) در شب اول ماه
نكته چهارم توسل در شب اول ماه است. مهمترین کارى که سالک باید انجام دهد، این است که در شب اول ماه به یکى از معصومین که حامى و نگهبان آن شب است مراجعه ، و با چهره آبرومند و نورانى او نزد پروردگاش ، به درگاه خدا روى آورد - زیرا چهره تاریک و بى آبروى او شایستگى رو نمودن به درگاه مقدس پروردگار بزرگ زیبا را ندارد - و باید براى شفاعت نمودن و پناه دادن ، خیلى از او خواهش نموده و توسل کاملى به او پیدا نماید، و آنقدر به درگاه او تضرع و گریه و زارى کند، تا او را پذیرفته و براى او وساطت نماید، و براى این که خداوند او را پذیرفته و او را موفق به انجام اعمالى که دوست دارد و خوشنودى او در آن است ، بگرداند، به درگاه خداوند تضرع نماید، زیرا او کریم است و کریم ها را رد نمى کند؛ به خصوص اولیایى که آنها را درهاى رحمت خود و علامت راهنمایى خلقش قرار داده و با کرامت خود تربیت و آنان را به پناه دادن پناه جویان امر نموده است .
پايان پيام /
نظر شما