به گزارش خبرگزاری شبستان، در سال 2006 میلادی اسراییل تعدادی زیادی از بمب های خوشه ای را در جنوب لبنان در جنگ با جنش حزب الله به کار برد و در آن زمان بسیاری از کودکان و بزرگسالان بی گناه لبنانی قربانی این بمب ها شدند.
دو معاهده فراگیر بین المللی مبتنی بر منع استفاده از مین و بمب های خوشه ای مانند بسیاری دیگر از بمب های بیولوژیکی و شیمیایی دیگر وجود دارد که متاسفانه امریکا در همه دولت های دموکراتیک و جمهوری خواه از امضای این دو معاهده مستثنی بوده است.
هر روز در سراسر جهان عده زیادی از مردم بی گناه که بسیاری از آنها را کودکان تشکیل می دهند قربانی میلیون ها بمب خوشه ای و مین منفجر نشده می شوند بسیاری از این بمب های خوشه ای به شکل آب نبات یا عروسک هایی هستند که کودکان را در یک زمین بازی، باغ میوه، حیات مدرسه یا در جاده ها به سوی خود جذب می کنند.
در سال 1997 میلادی معاهده منع استفاده از مین از سوی 133 کشور از متحدان آمریکا به امضا رسید اما آمریکا و متحد اصلی اش اسراییل که هر دو جزو استفاده کنندگان و فروشندگان این سلاحهای مرگبار هستند از امضای این معاهده خودداری کردند.
براساس گزارش سازمان دیده بان حقوق بشر 68 سناتور آمریکایی که رای آنها برای تصویب معاهده منع استفاده از مین کافی است به باراک اوباما، رییس جمهوری این کشور تاکید کرده اند تا در اسرع وقت به این موضوع مهم بپردازد و همچنین 16 نفر از برندگان جایزه صلح نوبل نیز از اوباما که برنده جایزه صلح نوبل در سال 2009 میلادی بوده است نیز خواسته اند تا برای اجرای اصولی که این جایزه متعلق به آنهاست. به امضا کنندگان معاهده منع استفاده از مین بپیوندد اما دولت اوباما که مشغول است تاکنون از این اقدام امتناع کرده است.
در حال حاضر آمریکا دارای انبوهی از دهها میلیون مین زمینی است اما واشنگتن مدعی است که از زمان جنگ خلیج در سال 1991 تاکنون از این مین ها استفاده نکرده است از سال 1992 صادرات مین نداشته است و از سال 1997 تاکنون هرگز دست به تولید این سلاح نزده است و فدرال نیز مدعی شده است که از سال 1993 یک میلیارد و 500 میلیون دلار را به پاکسازی مین های زمینی و مداوای قربانیان احتمالی آنها اختصاص داده است.
وزارت امور خارجه آمریکا و پنتاگون هر سال ادعا می کنند که در حال مرور و بازبینی سیاست مربوط به استفاده از مین هستند سالها گذشته اما هنوز تصمیمی در این باره اتخاذ نشده است.
در مورد بمب های خوشه ای نیز شایان ذکر است که کنوانسیون مربوط به تسلیحات خوشه ای، شامل معاهده منع استفاده ذخیره، تولید و انتقال این تسلیحات و همچنین پاکسازی باقیمانده ذخایر آنها در طول 10 سال که از سوی 108کشور امضا شده است در آگوست سال 2010 میلادی بدون امضای آمریکا به اجرا درآمد.
این تسلیحات مرگبار از لائوس تا کوزوو و از چچن تا عراق هر روز برای تخریب و ویرانگری مورد استفاده قرار گرفته اند و عکسهای مربوط به بازماندگانی که اعضا و جوارح خود را از دست داده اند گواه فجایعی است که استفاده از این سلاح ها به بار آمده اند.
بسیاری از این بمب ها و مین های منفجر نشده در عراق و افغانستان و پاکستان حتی در مواردی جان سربازان آمریکایی را گرفته اند که شاید زنگ هشداری برای کاخ سفید باشد.
اما اوباما با عدم تصمیم گیری خود درباره پیوستن به معاهده منع استفاده از مین و بمب های خوشه ای همه را متحیر کرده است او برای دستور دادن در مورد انجام حملات هواپیماهای بدون سرنشین برای گلوله باران کردن خانه ها، ساختمانها و وسایل نقلیه مردم و به هم زدن جشن های عروسی، اجتماعات غیرنظامیان بی گناه و کشتن بسیاری از مردم بی دفاع افغانستان و پاکستان به اندازه صدور دستور امضای این معاهده از خود تعلل نشان نمی دهد.
بسیاری از سازمانهای مدنی بین المللی که اغلب از سوی دولتهایشان حمایت می شوند در حال تلاش روزافزون برای جهانی عاری از مین هستند اما در این میان آمریکا تنها دولتی است که با کارشکنی در این زمینه اجازه نمی دهد تا این هدف محقق شود.
متاسفانه باراک اوباما در گزارشهای سالیانه خود درباره سلاح های کشتار جمعی هیچگاه دلیل امتناع خود از امضای معاهده های منع استفاده از مین یا بمب های خوشه ای را توضیح نداده است.
آقای اوباما در این اواخر برای تبلیغات انتخاباتی خود در بسیاری از جشن ها حضور داشته و عکس های متعددی از او منتشر شده است و شاید در فکر این باشد که یک عکس یادگاری با کودکانی بگیرد که در اثر بمب های خوشه ای و مین های زمینی دچار فلج و نقض عضو شده اند و در زیر آن بنویسد که در قدم بعدی خود را در جهت خلع سلاح و کاهش اقدامات ضدانسانی بردارد!
سهم بانکهای وال استریت در نسل کشی مکزیک
مدتی است که کاوشگران مکزیکی در حال کشف گورهای دسته جمعی هستند که در آن قربانیان جنگ سال 2006 میلادی قرار دارند، جنگی که کاخ سفید به بهانه مبارزه با قاچاق مواد مخدر آغاز کرد و منجر به کشته شدن هزاران مکزیکی بی گناه و همچنین سقوط اقتصادی و اجتماعی این کشور شد.
اگر چه واشنگتن پیش قراول آغاز جنگ علیه قاچاق مواد مخدر در مکزیک بود اما در طرف دیگر قضیه بانکهای وال استریت اصلی ترین عاملان تضمین کننده سود حاصل از قاچاق مواد مخدر برای قاچاقچی ها بودند.
همه بانکهای اصلی آمریکا به نوعی در پولشویی مبالغی معادل صدها میلیارد دلار در مورد سود حاصل از قاچاق مواد مخدر در مکزیک در یک دهه اخیر سهیم بوده اند.
در حقیقت دوزخی که مکزیک در آن گرفتار شد طرح مهندسی شده موسسه های سیاسی و مالی آمریکا بود که هر یک به نوعی حامی جنگ تمام عیار مرگبار در این کشور بودند که به هیچ فرد و هیچ مکانی رحم نکردند و لحظه ای را برای پیش بردن این جنگ خونین تلف نکردند.
در حالی که پنتاگون دولت مکزیک را به سلاح مجهز می کرد و آژانس سیاست گذاری در امور مربوط به مواد مخدر راه حلی نظامی برای از بین بردن معضل مواد مخدر را انتخاب کرد بزرگترین بانکهای آمریکا در حال دریافت، پولشویی و یا انتقال صدها میلیارد دلار به حسابهای قاچاقچی های مواد مخدر بودند که این پول صرف خرید سلاحهای مدرن و تجهیز گروه های تروریستی از سوی قاچاقچی ها می شد.
خشونت و آدمکشی در مکزیک زمانی آغاز شد که فیلیپ کالدرون در سال 2006 میلادی با حمایت دولت آمریکا و تقلب در انتخابات به مقام ریاست جمهوری رسید و طرح دیکته شده واشنگتن یعنی جنگ علیه قاچاقچی های مواد مخدر را به اجرا گذاشت.
براساس این استراتژی که از زمان بوش آغاز شد و به دنبال آن مورد حمایت قوی دولت اوباما قرار گرفت حدود 40 هزار سرباز مکزیکی به خیابانها ریختند و شهروندان مکزیکی به ویژه جوانان را به بهانه مبارزه با قاچاقچی های مواد مخدر مورد آزار و اذیت و توهین قرار دادند جنگ به شهرهای اصلی مکزیک گسترش یافت، تعداد کشته شدگان بیشتر و بیشتر شد و مکزیک کم کم به جهنمی تبدیل شد که دیگر هیچ فردی حاضر به گذراندن زندگی خود در آنجا نبود و به همین دلیل میزان مهاجرات از این کشور به شدت افزایش یافت.
باراک اوباما پس از به قدرت رسیدن در سال 2008 میلادی با ادامه سیاست های بوش حمایت خود از راه حل نظامی برای مبارزه با مواد مخدر در مرزهای مکزیک تاکید کرد و در راستای همین سیاست بیش از 500 هزار مهاجر مکزیکی که در آمریکا به سر می بردند بازداشت شده و از این کشور اخراج شدند و پس از آن گشت های مسلحانه مرزی برای جلوگیری از ورود مکزیکی ها به خاک آمریکا افزایش یافت.
از یک سو دولت آمریکا رژیم کالدرون را برای کشتن مردم به سلاح مجهز می کرد و از سوی دیگر کارخانه های تولیدکننده اسلحه و به صورت قانونی و چه به صورت زیرزمینی سلاح های خود را به قاچاقچی های مواد مخدر می فروختند و وزارت دادگستری آمریکا کمترین جریمه را برای افراد، یا نهادها و یا بانکهایی که با قاچاقچی همکاری می کردند در نظر می گرفت.
میزان همکاری بانکهای آمریکا با قاچاقچی های مکزیکی آنقدر گسترش یافت که بر دیگر فعالیت های اقتصادی سیستم بانکداری خصوصی آمریکا پیشی گرفت تا جایی که تنها یکی از بانکهای آمریکا به نام بانک واشوویا که اکنون توسط وازخارگو اداره می شود در فاصله زمانی بین اول می 2004 تا 31 می 2007 میلادی اقدام به پولشویی مبلغی حدود 378 میلارد و 300 میلیون دلار کرد.
بنابرگزارش اینفورمیشن کلیرینگ هاوس، می توان گفت که در یک سوی مبارزه با مواد مخدر بانکهای وال استریت، در سوی دیگر کاخ سفید و استراتژیت های نظامی و امپریالیستی آن و در مرکز حدود 90 میلیون مکزیکی و حدود 40 هزار نفر قربانی سیاست مبارزه با مواد مخدر قرار داشتند.
در حقیقت می توان بانکداران و حاکمان منفعت طلب امپراطوری آمریکا را مسئول مستقیم نسل کشی در مکزیک به بهانه مبارزه با مواد مخدر قلمداد کرد.
نظر شما