حجت الاسلام محمد رضایی در گفت و گو با خبرنگار حوزه مهدویت خبرگزاری شبستان با بیان اینکه انسان معاصر در برزخ آخرالزمان و انتظار قرار دارد، گفت: پيام نهائي علم و تمدن ديني حق محور دعوت به همگرائي بين كاركردهاي ملكي و ملكوتي در طبيعت و زندگي آدمي است تا در تركيب آنها بهشت زميني محقق شود مبناي اين دعوت هم وجود تركيبي آدمي است كه مركب از جسم و روح است و بديهي است در وجود مركب، تعالي و كمال جز با تعالي و كمال همه اجزاء و عناصر محقق نخواهد شد.
وی ادامه داد: ولي تجربه تاريخي تمامی تمدن هاي ديني دچار يك خلط و مغالطه تاريخي شده است، اين تمدن ها پس از جدائي از مسير حق (كه غالبا پس از ظهور ادیان بزرگ رخ مي داد) در يك تحريف بينشي و افراطي گري در دينداري، معتقد به آموزه هايي چون جبر گرائي در زندگي دنيوي، بي ارزشي زندگي دنيوي، جاي گذاري علم ديني در مقام علوم طبيعي و نداشتن چشم انداز آينده نگر و روشن به تمدن زميني و يا قائل نبودن رسالتي براي انسان و تلاش او در تحقق اين چشم انداز می شوند به همین خاطر تمامي تجربه هاي تاريخي تمدن هاي ديني كمتر به نهضت و شكوفايي علمي منجر شده است.
حجت الاسلام رضایی با بیان اینکه در آغاز پيدايش اديان بزرگی همانند مسيحيت و يا اسلام اين دين ها به واسطه ترويج ارزش هاي اخلاقي رشد جغرافيايي تبليغي و يا جهادي تصاعدي داشته اند، خاطرنشان کرد: ولي وقتي این ادیان به ثبات رسيده و به تمدن سازي مي پرداختند چون مبناي اين تمدن سازي بر نوعي تقدير و جبر گرايي و رضايت به وضع موجود و نگاه افراطي به ماوراء و غفلت از زندگي دنيوي بود ، ثمره تمدني آنها ركود و تكرار و در بلند مدت و انحطاط علمي ، تكنولوژيك و حتي اجتماعي بود.
این پژوهشگر مهدوی اظهار داشت: اصولا تمدن هاي ديني در طول تاریخ در برابر ميل فطري بشر توسعه و پیشرفت قرار داشتند؛ چرا كه ميل فطري بشر نگاه به آينده و تلاش براي پيشرفت و رشد و توسعه است ولي تمدن هاي ديني به واسطه آنحرافی که در آنها رخ می داد نگاهي سلفي و گذشته گرا همراه با آخرت گرايي افراطي را مطرح مي كردند.
وی افزود: در اين چند قرن تجربه حكومت هاي سياسي گوناگون كه هدف اصلي همگي آنها پيشرفت و رفاه اقتصادي بوده نه تنها نتايج درخشان نداشته، بلكه بحران هاي مالي و اقتصادي اروپا و آمريكا و خاور دور در سالیان اخیر در این مناطق كه به اصطلاح مناطق پيشرفته و صنعتي جهان معاصر هستند، همگي گواه ناكار آمدي نظام های اقتصادی سكولار در تامين حتي زندگي دنيوي بشر از جهت رفاه و رضايتمندي و ارتقاي كيفيت زندگي است.
حجت الاسلام رضایی با تعریفی جدید از آخرالزمان گفت: دوران آخرالزمان دوراني است كه با محوريت اقتصاد و ثروت و سرمايه، تمام ارزش و فضيلت ها تعريف مي شود، به همین خاطر اقتصاد و عمل اقتصادي و كسب ثروت از هر راهي معيار و مبناي زندگي آخرالزماني مي گرد،. اين پديده به معني نابودي دين، اخلاق، گرايش هاي زيبايي شناختي متعالي و در يك كلام روح و فطرت انساني است، در این وضعیت اگر دين و اخلاق و زيبايي اي حداقلي هم باشد همگي با محك دنيا و اقتصاد سنجيده و يا طراحي مي شوند.
این پژوهشگر مهدوی با اشاره به نگاه روایی به دوران آخرالزمان اظهار داشت: در روايات آينده نگر اسلامي كه درباره پيش بيني آخرالزمان است، تاكيد فراوان شده كه انسان هاي آخرالزماني به واسطه دنيا زدگي و اقتصاد محوري و ثروت زدگي به گونه اي مي گردند كه گويا مسخ شده اند. چرا كه همه نقش ها در آن دوران وارونه مي شود؛ زن ها نقش های مردانه دارند و مردان بالعكس، عالمان ديني كار عالمان دنيايي مي كنند و بالعكس، معيار اخلاق به در آمد بيشتر از راه طغيانگري و ستمگري (ضد اخلاق) است و انواع و اقسام مفاسد جنسي تبديل به صنايع پولسازي مي شوند.
وی با بیان اینکه البته اين وضعيت تا بي نهايت نمي تواند ادامه بيابد چرا كه دو مانع بزرگ طبيعي پيش روي خود دارد، خاطرنشان کرد: اول فطرت دروني و ساختار وجودي آدمي است و دوم طبيعت بيروني و سنت هاي حاكم بر طبيعت است.
حجت الاسلام رضایی افزود: عامل اول باعث مي شود كه انسان با وجود مسخ شدن نتواند در ساختار گناه و بي عدالتي به رضايت و رشد و كمال و رفاه از وضع موجود برسد و عامل دوم باعث مي شود كه با وجود تمامي پيشرفت هاي علمي و تكنولوژيك نه تنها بشر بر طبيعت مسلط نشده بلكه در برابر شاهد فزوني بلايا و ابتلاءات و آسيب ها و بيماري ها، آسيب هاي زيست محيطي و دست ساخت بشر هم فزوني يابد.
این پژوهشگر مهدوی با بیان اینکه دوره آخرالزماني در مقايسه با تجربه هاي گوناگون انحطاط تمدن هاي تاریخی، بشر را به سوي عميق ترين و جهاني ترين و منحط ترين سقوط و نابودي به پيش مي برد، گفت: نهايت اين انحطاط خود نابودگري هاي گسترده تكنولوژيك است كه در زمانه پايان پدیدار خواهد شد. مواردی كه در روايات آينده نگر از آن تعبير به جنگ ها و بيماري ها و بلاياي گسترده آخرالزماني شده است كه نسل بشري را با وجود فراواني چند میلياردي به شدت كاهش خواهد داد.
وی اظهار داشت: با اين تبييني كه از انسان شناختي اقتصادي جاري و معاصر بشر ارائه شد، بر مبناي انسان شناسي فطري، سند چشم انداز اقتصادي انسان منتظر مشخص خواهد شد؛ چرا كه انسان و جامعه منتظر از يك سو بايد بداند كه حفظ جامعه حداقلي حق در طول تاريخ يك سنت الهي و آسماني است البته اين جامعه حق هر چه آخرالزمان به پيش مي رود دچار هجوم ها و فشارهاي بسيار زياد خواهد شد.
حجت الاسلام رضایی با بیان اینکه همانگونه كه فطرت آدمي از بين رفتني نيست، ارزش هاي فطري انساني كه معطوف به زندگي اقتصادي باشد هم از بين رفتني نيست، گفت: ارزش هايي همانند عدالت، آرامش و رضايتمندي از زندگي، رشد و پيشرفت، البته همه اين ها به شرطي است كه در بستر آگاهی جامع و كامل به ابعاد وجودي آدمي باشد؛ چرا كه آدمي فطرتا درك مي كند ثروت و رفاه بدون معنويت و عبوديت اگر چه سرگرمي ساز است ولي آرامش بخش و رضايت آفرين نيست .
این پژوهشگر مهدوی با اشاره به رسالت منتظران در این اوضاع جهانی تاکید کرد: بدين جهت رسالت منتظران این است كه در جامعه كوچك و يا بزرگ خود با همديگر و هم چنين با ديگران در رفتار اقتصادي بر الگوي تاريخي مدينه النبي و الگوي آينده نگر مدينه المهدي عمل كرده و مبناي عمل اقتصادي آنها تلاش حداكثري مبتني بر علم و دانش (مبتني بر مباني اسلامي و توحيدي) با هدف توليد فراوان، بهره مندي متعارف و عرضه فراوان اجتماعي با هدف تعالی بخشی به ارزش ها باشد.
وی ادامه داد: در اين جامعه نرم افزار عمل اقتصادي، معنويت و اخلاق فطري/ ديني و فقه اقتصادی است تا هيچگاه عمل اقتصادي نه در فرد عامل و نه در گستره جامعه دچار افراط و تفريط و آسيب زائي نگردد و از سويي ديگر در نهضت تمدني و علمي و تكنولوژيك، انسان مسلمان ضمن اينكه رسالت دارد در بهره گیری از دانش حد و مرز نشناسد ولي در نحوه هزينه كرد اين دانش و تكنولوژي و تخصصي بايد نيازمندي زماني و جغرافيايي جامعه حق را معيار قرار دهد و در واسطه بين امام غايب و تلاشگرِ پنهان و معصوم؛ خود و جامعه منتظر را به بالاترين درجات از جهت علمي و تخصصي رسانده تا عمل اقتصادي او داراي بيشترين و كيفي ترين توليد بوده تا رفتار اقتصادي او ضمن تامين نياز جامعه حق، جاذبه علمي و الگويي براي جامعه آخرالزماني ايجاد كند.
نظر شما