به گزارش خبرگزاری شبستان، احمد مسجدجامعی، عضو شورای اسلامی شهر تهران در یادداشتی بیان داشت: این روزها سرگرم بازبینی تولیدات سینمایی کشور هستم، تلخ ترین و شادترین صحنه ها، همیشه جایی است که پای یک کودک، مستقیم و غیر مستقیم، به میان میآید. حتی در ارزیابی فیلمهای موفق ایرانی، رویکرد منتقدان جشنواره های داخلی و خارجی، به نحوه تلقی و نگرش پدید آورندگان به موضوع کودک است. نمونه های آن را در «خانه دوست کجاست»، «رنگ خدا»، «بچه های آسمان» و ... شاهد بودیم.
اینها همگی در دنیای خیالین سینما بوده است. اما اگر در صحنه واقعی، جفایی به کودکان صورت گیرد، طبیعتا تاثیر و تلخی آن هیچگاه از کامها زدوده نخواهد شد.
دو-سه روز پیش، جامعه جهانی به تصادف شاهد یکی از تلخ کامیهای دردناک روزگار عسرت انسان و انسانیت بود و در آن جنازه کودک سه ساله ای که کفشهایی مشکی بر پا و لباسی به رنگ قرمز در تن داشت، در ساحل دریای شوم و شور مدیترانه امروز پیدا شد و شاید نشانه ای نمادین از سیاه دلی جنگ افروزان و سرخ گونگی خون مظلومان بود، که صدها نفر آن ها بی آن که سلاحی در دست گرفته و خونی ریخته باشند در همین دریای مدیترانه برای همیشه ناپدید شدند.
پاس دار حضور معنا دار عکاسی باشیم که هیچ راهی جز بیان واقعی این شقاوت فاجعه بار نیافت؛ که اگر او نبود هیچ نشان و نشانه ای در هیچ کجای عالم از کودک خردسالی نمی ماند که برادر پنج ساله اش نیز، حتی در غربت و تلاطم امواج سیاه مرگ، او را تنها نگذاشت.
ستایشگر فضای رسانههایی باشیم که این بیداد را فریاد کردند و جریانی جهانی از لطف و انسانیت در برابر ظلم و شقاوت ساختند و اشک بریزیم بر سرنوشت کسانی که قربانی نظام های متحجر و جریان های زیاده طلب و تمامیت خواه سیاسی و مثلا دینی شده اند، که راه زندگی عادی را بر مردم بسته و زمینه ساز مرگ های مظلومانه و خاموش در گوشه و کنار عالم گردیده اند.
بی شک این روند باطل در همین جا متوقف نخواهد ماند و اگر برای پایان بخشیدن به آن فکری نشود، حتی ریشه به اصطلاح فاتحان امروزین را برخواهد کرد.
دور و دیر نیست که سوگ مندانه شاهد تکرار این رویداد ها در گوشه ای دیگر از همین جهان کمیت زده باشیم و صورت دیگری از برآمدن ایدئولوژی های خشونت طلب و خلق الساعه را در همین کشورهای پشتیبان تروریسیم امروز ببینیم. این را تاریخ می گوید.
نظر شما