به گزارش خبرنگار کتاب شبستان، کتاب «حالا حالاها وقت هست» مجموعه داستانی از «ای.ال. دکتروف »است که به تازگی از سوی انتشارات مروارید منتشر شده است.
دکتروف درباره ی این مجموعه داستان می گوید:«این داستان ها مجموعه ای بسیط و گسترده را تشکیل می دهند. این داستان ها سراسر امریکا از نیویورک تا حومه ، جنوب، غرب و میانه وغرب دور را در بر می گیرد. یکی در اروپا و دیگری در ناکجا ابادی که نمی توان تشخیصش داد،رخ می دهد. شک دارم که تمامی داستان های گرد آمده در یک مجموعه به ناچار باید نشانه ای واحد در بر داشته باشند،ردیابی که همه ی آن ها را با هم مرتبط می سازد. لیکن اگر این داستان ها از لحاظ جغرافیایی منسجم نیستند و اگر در یک بازه ی زمانی به فراخی قرن نوزدهم تا لحظه ای در آینده رخ می دهند و اگر الحان متفاوتی دارند، از جمله اعتراضی، دانای کل، یا بعضا به طور فریبناکی دچار سیالیت ذهن می شوند، اما عنصری وحدت بخش آنان را به هم پیوند می دهد و آن از خود گسیختگی درونی قهرمانانشان است. قالب داستان کوتاه طلب می کند تا به سراغ افرادی بروی که به دلایلی از پیرامونشان متمایزند. افرادی که به نوعی با جهان مسلط پیرامونشان در کشاکش اند.
این داستان ها در طول سالیان متمادی نوشته شده است. هر کدامشان بینش و روشنایی خاص خودش را دارد که بی شک از مخاطب انتظار دیدن ان را ندارم. گویی من وضع ذهنی خود را در زمان نگارششان به آنان تابانده ام و یا حس و حال هرجایی که در زمان به روی کاغذ اوردنشان بوده ام را در انان بر جای گذاشته ام. لیکن داستان ها را با ملاک ذهنی یکسانی گرد هم اورده ام، قاعده ای نظام مند دال بر اینکه هیچ کدام از داستان ها بر دیگری رجحان ندارد.»
در قسمتی از این کتاب می خوانیم :
«حتما مردم خواهند گفت که زنم را ترک کرده ام و بی شک هم همینطور است. اما در اقع باید پرسید ایا هیچ عمدی در کار بوده است؟ من به هیچ عنوان قصد ترک کردن او را نداشتم. یک سری اتفاقات عجیب و غریب باعث رفتن من به اتاق زیر شیروانی پارکینگ خانه مان که پراز اسباب و اثاثیه ی کهنه و فضولات راکون بود شد ، بله اینطور بود که ترکش کردم...»
در قسمت دیگری از این کتاب آمده است:
« بدیهی است که تحولات بنیادی درونی برای هر کسی ممکن است اتفاق بیفتد آن هم بعد از مدت ها زندگی مسئولانه و قانونمند، یعنی یک مرد نمی تواند روزمرگیهایش را بتکاند و با شنیدن صدایی از حیاط پشتی حواسش پرت شود و مسیرش را از دری به در دیگر تغییر دهد و اولین گام برای تحول زندگی اش را بردارد و نگاه کنید چه تحولی در من و زندگی ام رخ داد....»
«ای. ال. دکتروف » در ۶ ژانویه ۱۹۳۱ در «برانکس »نیویورک به دنیا آمد. مادرش «رز» و پدرش «دیوید ریچارد» نسل دوم مهاجران یهودی روس بودند. آنها بر اساس نام ادگار آلن پو نام پسرشان را« ادگار» گذاشتند. ادگار در مدرسه عمومی و دبیرستان علوم برانکس درس خواند. او که چندان علاقهای به ریاضی نداشت بیشتر اوقاتش را در دفتر مجله ادبی مدرسه سپری میکرد. اولین آثار ادبی وی در همین نشریه منتشر شد. دکتروف به کالج «کنیون» در «اوهایو »رفت و فلسفه خواند.
او پس از فارغالتحصیلی در سال ۱۹۵۲، به مدت ۱ سال در دانشگاه کلمبیا در رشته نمایش انگلیسی تحصیل کرد. پس از آن به نیروی زمینی ایالات متحده آمریکا پیوست و به عنوان سرجوخه در سالهای ۱۹۴۴–۱۹۴۵ در آلمان تحت اشغال متفقین خدمت کرد. اولین رمان خود را با عنوان«به عصر سختیها خوش آمدید» در سال ۱۹۶۰ منتشر کرد. پس از کارهای ویراستاری و انتشاراتی دکتروف در سال ۱۹۶۹ ترجیح داد که نویسنده تماموقت باشد و بنابراین تمام توجه خود را به نوشتن معطوف کرد و بهعنوان نویسنده مقیم به دانشگاه کالیفرنیا، ارواین رفت و در سال ۱۹۷۱ رمان کتاب دانیل را تکمیل کرد. او رمان بعدیاش را که اکنون مشهورترین اثرش است در سال ۱۹۷۵ با عنوان «رگتایم» روانه بازار کرد. دکتروف در ۲۱ ژوئیه ۲۰۱۵ براثر عوارض ناشی از سرطان ریه در«منهتن» نیویورک درگذشت.
کتاب «حالا حالاها وقت هست» توسط انتشارات مروارید به قیمت 15500 تومان منتشر و روانه ی بازار شده است.
نظر شما