خبرگزاری شبستان: در دوازدهم تیرماه 1367 شمسی برابر با سوم ژوئیه 1988 میلادی، هواپیمای مسافری ایرباس ایران که از بندرعباس عازم دُبی بود، بر فراز آب های خلیج فارس و در نزدیکی جزیره "هنگام" مورد هجوم یگان های دریایی متجاوز آمریکایی مستقر در آب های خلیج فارس قرار گرفت و سقوط کرد. این هواپیما که با موشک ناو جنگی وینسنس مورد حمله عمدی نیروهای تجاوزگر و جنایت پیشه شیطان بزرگ قرار گرفت حامل 298 مسافر و خدمه بود که تمامی آنها اعم از مرد و زن و کودک و نوجوان و کهنسال با وقوع این جنایت فجیع به شهادت رسیدند. در میان سرنشینان هواپیما، 66 کودک زیر 13 سال، 53 زن و 46 تن تبعه کشورهای خارجی نیز بودند که کشته شدند. ساقط کردن هواپیمای مسافربری ایران از سوی جنایتکاران آمریکایی، در حقیقت یکی دیگر از مراحل رویارویی استکبار جهانی با جمهوری اسلامی ایران برای تقویت متجاوزان عراقی در جبهه های جنگ بود. پس از سقوط این هواپیما، مقامات آمریکایی برای توجیه این جنایت نابخشودنی، دلایل ضد و نقیضی عنوان کردند و کوشیدند این اقدام خصمانه را یک اشتباه قلمداد کنند. اما با توجه به مجهز بودن کشتی جنگی وینسنس به پیشرفته ترین سیستم های راداری و رایانه ای و همچنین مشخص بودن نوع هواپیمای در حال پرواز، مسلم شد که احتمال اشتباه وجود نداشته و این اقدام، کاملاً خصمانه بوده است. با این حال مقام های آمریکایی پس از چندی، در توهینی آشکار به ملت ایران، مدال شجاعت بر گردن ناخدای این ناو انداختند و بدین سان حمایت رسمی خود را از این جنایت اعلام نمودند. به هر تقدیر، این جنایت نیز در کنار جنایات بی شمار دولت آمریکا، در پرونده سیاه استکبار جهانی ثبت شد و لکه ننگ دیگری بر تارک آن جنایت پیشگان نقش بست. شرح حادثه: یک سال پس از تجاوز رژیم عراق علیه ایران در سال 1360 حمله به کشتیهای تجاری در خلیج فارس شروع شد و با اعلام مین گذاری سواحل بندر امام خمینی (ره) و حمله به دو کشتی تجاری در تاریخ 31 دی ماه 1360 امنیت خلیج فارس به وسیله عراق مختل شد و پس از آنکه فرانسه هواپیماهای سوپر استاندارد و موشکهای اگزوسه را به عراق تحویل داد، ابعاد این حملات افزایش یافت. در برابر این حملات که عراق به صراحت مسئولیت آن را بر عهده می گرفت، شورای امنیت عکس العمل مناسبی نشان نداد ولی در قبال انتساب به دور از واقعیت چند حمله، به ایران و شکایت شورای همکاری خلیج فارس، شورای امنیت در 11 خرداد 1363 مطابق با اول ژوئن 1984 میلادی مبادرت به صدور قطعنامه 533 کرد و در آن خواستار توقف این حملات شد. از آغاز جنگ تا 10 ژوئیه 1984 میلادی، 113 کشتی در خلیج فارس مورد حمله موشکی قرار گرفت. جمهوری اسلامی ایران در ژانویه 1985 میلادی به دبیر کل وقت سازمان ملل اعلام کرد که از هر گونه اقدامی برای تامین آزادی و امنیت کشتیرانی در خلیج فارس حمایت و استقبال خواهد کرد، اما حملات به کشتیها ادامه یافت. تا تیرماه 1366 حدود 5/8 میلیون تن کالا از محموله های کشتیها در خلیج فارس به زیر آب رفت. 41 کشتی کاملا نابود شدند و به 34 تن محموله کالا آسیب وارد شد و بیش از 300 تن از ملوانان کشورهای گوناگون به قتل رسیدند و به همین تعداد نیز مجروج شدند. بدین ترتیب عراق در هدف خود مبنی بر بین المللی کردن جنگ خلیج فارس تا اندازه زیادی موفق شد و قدرتهای غربی و در رأس آنها آمریکا حضور گسترده و تهدیدآمیزی در خلیج فارس یافتند و سرانجام کشتی های نفت کش کویتی با پرچم آمریکا در خلیج فارس حرکت کردند و اسکورت نظامی نفتکشها و کشتی های تجاری مورد نظر آمریکا در خلیج فارس آغاز شد. در 31 سپتامبر کشتی ایرانی مورد حمله نیروهای نظامی آمریکا قرار گرفت.
همچنین حملات نظامی آمریکا به سکوهای نفتی ایران دخالت آشکار آن دولت در منطقه به نفع عراق و علیه جمهوری اسلامی ایران را به وضوح نشان داد. یکی از نتایج شوم تشنج آفرینی وسیع رژیم عراق و دامن زدن ایالات متحده به ناامنی درخلیج فارس حمله به هواپیما مسافربری جمهوری اسلامی ایران بود. در مورخه 13 تیر 1367 مطابق با 3 ژوئیه 1988 میلادی هواپیمای مسافربری که بر فراز آبهای سرزمین ایران و در آبهای حوالی جزیره «هنگام» حرکت می کرد به وسیله دو موشک از ناو آمریکایی ونیسنس که خود به آبهای سرزمینی ایران تجاوز کرده و در آن مستقر بود، مورد اصابت قرار گرفت. همه مسافران و خدمه هواپیما با وضع اسفناکی به شهادت رسیدند. متعاقب این تجاوز آشکار جمهوری اسلامی ایران در روز 14 تیر 1367 طی نامه ای به رئیس شورای امنیت خواستار تشکیل جلسه فوری شورا برای رسیدگی به موضوع شد. 35 تیر 1367 مطابق با 16 ژوئیه 1988 میلادی شورا تشکیل جلسه داد.(که منجر به تصویب قطعنامه616شورای امنیت شد که در ادامه ملاحظه خواهید کرد)
دلایل رد ادعاهای رسمی دولت امریکا در خصوص ادعای دفاع مشروع به دلایل زیر غیر قابل قبول بود زیرا:
1ـ قطعات متلاشی شده هواپیما و اجساد سرنشینان آن در سطح وسیعی از آبهای سواحل جنوبی جزیره هنگام, درست در داخل آبهای ایران پراکنده شده بودند. این محل درست در زیر مرکز دالان هوایی بینالمللی بندرعباس دوبی (آمبر56) قرار دارد و نشان میدهد که هواپیما درست در مسیر پیشبینی شده درحال پرواز بوده است و همانطورکه چهارسال بعد روزنامه «نیویورک تایمز», در گزارشی که حاوی چندین نکته تازه بود, گفت که ناو وینسنس در آبهای فلات قاره ایران بوده است نه در آبهای بینالمللی و پنتاگون (وزارت دفاع آمریکا) در آن زمان بر این حقیقت سرپوش گذاشته است. همچنین دریاسالار «ویلیام کراو» رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح آمریکا در دوره زمامداری ریگان در گفتگو با شبکه «بی بی سی» تأکید کرد, ناو وینسنس بدون هیچ دلیل روشنی با وجود برخورداری از توپها و موشکهای دوربرد به کمانه آبهای ایران آمده بود. این نشان دهنده آن است که ناو به عمد برای عمل سوء آماده شده بود.
2ـ هواپیمای مسافربری ایرباس از نظر حجم, شکل, اندازه و توانایی پرواز کاملاً با هواپیمای F-14 متفاوت است.
3ـ با توجه به ارتباط کلامی و ارتباط ناوبری هر هواپیمای بازرگانی و مسافربری, ناو آمریکایی میتوانست به راحتی با شنیدن مکالمات خلبان به ماهیت هواپیمای مسافربری پیببرد.
4ـ مقامات ناو آمریکایی ادعا کردهاند که سه اخطار روی باند نظامی فرستادهاند ولی پاسخی دریافت نکردهاند. مسلماً اخطار نظامی ارسال شده به گوش خلبان 655 نرسیده است, ولی سه اخطار روی باند غیرنظامی (اضطراری) را هیچ منبع غیرنظامی دریافت نکرده است و از آنجا که کلیه خلبانان دو منطقه همیشه در این باند به گوش هستند, این ادعایی واهی مینماید. مقامات آمریکایی (که سرنگونی یک هواپیمای مسافربری کرهجنوبی در سال 1362 را «بربریت» نامیدند و خواستار تحریم بینالملل خطوط هواپیمایی شوروی سابق شدند.) پس از ارتکاب حمله به هواپیمای مسافربری ایران، سعی کردند با طرح ادعاهایی, فاجعه را کوچک و کشتار 290 انسان را (که در نوع خود در تاریخ هواپیمایی غیرنظامی بیسابقه است) امری عادی جلوه دهند.
خدمه ناو وینسنس بعدها در پاسخ به این اقدام، ادعا کردند که علایم ایرباس ایرانی را با علایم راداری یک اف- 14 که در حال فرود آمدن بر روی ناو هواپیمابر فورستال که در حدود 160 کیلومتر دورتر از وینسنس بود اشتباه گرفتهاند.
این ادعا زمانی مضحک به نظر میرسد که بدانیم، وینسنس مجهز به سیستم راداری «ایجیز» (Agies) بوده که یکی از معروفترین و پیشرفتهترین سیستمهای راداری در تمام جهان محسوب میشود. به نحوی که برخی کارشناسان نظامی آن را متعلق به جنگ جهانی سوم میدانند.
این سیستم در واقع، سیستم تشخیص دشمن از دوست است تا در صورت انتشار امواج غیرقابل قبول از سوی مهاجم احتمالی، سیستم دفاع موشکی وارد عمل شود. ادعای فرمانده ناو وینسنس در اشتباه پنداشتن ایرباس از اف- 14 به این معنی است که مدرنترین سیستم جهان قادر به تشخیص یک هواپیمای مسافربری از هواپیمای جنگی نیست. در حالی که گفته میشود قدرت سیستم راداری ایجز به حدی است که همزمان چند هدف را کشف و مورد رهگیری قرار میدهد.
چرا ایرباس ایرانی به اخطار آمریکایی ها توجه نکرد ؟
سوالی که همه جا معمولآ مطرح می شود و متآسفانه در کمتر جایی پاسخ صحیح آن را شنیده ام ، موضوع اخطار است . خیلی ها می پرسند چرا خلبانان با تجربه ایرانی به اخطار های هشدار دهنده ناو جنگی آمریکا توجه نکردند ؟ در مقابل هستند کسانی که معتقدند ، آمریکایی ها برای انتقام گیری از تحقیری که توسط مردم ایران شده بودند ، همان گونه که مقررات بین المللی حضور در آبراه های قانونی کشور را نادیده گرفته بودند ، به همان راحتی هم قوانین اخطار پیش از شلیک را انجام نداده و با قلدری تمام و نا جوانمردانه به سوی هواپیمای مسافربری ما شلیک کرد ... شما چه فکر می کنید .. ؟
آیا آن ها به ایرباس ما اخطار داده بودند؟
واقعیت امر این است که مسئولان ناو جنگی آمریکایی قبل از شلیک سه بار اخطار به هواپیمای ما داده بودند .. اما چرا کاپیتان محسن رضائیان به آن توجه نکرده بود .؟ واقعیت این است اخطار آمریکایی ها روی موج فرکانس هواپیماهای نظامی پخش می شده است . خوب یادم است در زمان جنگ وقتی ما به هر دلیلی وارد آب های خلیج فارس می شدیم یا در پایگاه های نزدیک به منطقه پرواز می کردیم .. اغلب با اخطار های آمریکایی ها مواجه می شدیم .. مخصوصآ خلبانان شکاری که بیشتر از ما ها با این نوع اخطار ها سر و کار داشتند .. ولی از آن جا که ایر باس یک هواپیمای غیر نطامی است ، طبیعی است آن بنده خدا ها هیچ گاه اخطار آن ها را دریافت نکرده بودند .. ضمن این که هنوز در منطقه خودمان بودند.
آیا راهی برای اخطار وجود نداشت ..؟
چیزی که کارشناسان مسایل صنعت هوانوردی جهان را متعجب کرده و شاید هم دل هر انسان آزاده ای را به درد آورده است ، استفاده نکردن از شیوه های مرسوم دیگر بوده است .. به نظر من ، بهترین شیوه در این گونه مواقع این است که با شلیک منور های مخصوص " آلرت " که در هر هواپیمای قراضه نظامی هم یافت می شود ، خیلی راحت می توانستند نظر خلبان را به خود جذب نمایند .. که در این صورت مرحوم محسن رضائیان حتمآ برای مانیتورینگ ماجرا سریع می رفت روی فرکانس 121.5 Mhz تا از آن طریق از پیغام بین المللی آگاه شود . لازم است به اطلاع برسانم این فرکانس بین المللی است و به آن IAD هم می گویند که مخفف ( International Air Defence ) است . و مرحوم رضائیان اگر به نحوی که اشاره کردم آگاه می شد ، صد در صد از این طریق اخطار آن ها را متوجه می شد . راه دیگر این بود با به پرواز در آوردن چند هواپیما از روی ناو ، او را وادار به ترک از منطقه می کردند !! ( منطقه ای که خاک خودش محسوب می شود )
نظر فرمانده نیروی هوایی ایران
فرمانده نیروی هوایی ایران اعلام کرد: «حمله ناو دریایی آمریکا به هواپیمای مسافری ایران، عمدی بوده است. اولین و آخرین پرواز نبوده که هواپیما از یک فرودگاه بین المللی بلند شده تا در دالان هوایی بین المللی پرواز کند. حق بیمه گذاران بین المللی نیز منطقه تنگه هرمز و بندرعباس را غیر جنگی می دانند و لاشه هواپیما نیز که در داخل دالان پروازی بوده، در آب های متعلق به ایران سقوط کرده است».
چرا اغلب جنازه ها لخت بودند ؟
تعداد اندکی از جنازه شهدا بدست آمد . و اغلب آن ها هم بدون لباس بوده و یا با لباس های پاره شده پیدا شدند. علت این مسئله این است که از آن جا که داخل کابین هواپیما موقع پرواز برای تنفس بهتر و مواجه نشدن با کمبود اکسیژن " پرشرایز " می شود ، به محض وارد آمدن ضربه ای سخت که منجر به سوراخ در بدنه هواپیما شود ، تمام فشار داخل آن به شدت خارج شده که همین امر سبب پاره گی لباس ها می شود.
پیگیری حقوقی
متعاقب این تجاوز آشکار، جمهوری اسلامی ایران در روز 14 تیر 1367، طی نامه ای به رئیس شورای امنیت، خواستار تشکیل جلسه فوری شورا برای رسیدگی به موضوع شد. 25 تیر 1367، مطابق با 16 ژوئیه 1988، شورا تشکیل جلسه داد. از سوی جمهوری اسلامی ایران علی اکبر ولایتی وزیر امور خارجه وقت و از جانب آمریکا بوش معاون وقت رئیس جمهوری درجلسه حضور داشتند.
قطعنامه 616 شورای امنیت (1988)
شورای امنیت پس از استماع سخنان ولایتی و جورج بوش در جلسه شماره 2821 خود درتاریخ20 ژوئیه 1988 ( 29/4/1367) قطعنامه ای را تصویب کرد. متن قطعنامه به شرح زیر است:
شورای امنیت، با بررسی نامه مورخه 5 ژوئیه 1988 جانشین نماینده دائم جمهوری اسلامی ایران خطاب به رئیس شورای امنیت و با استماع بیانات نماینده جمهوری اسلامی ایران، وزیر امور خارجه ( علی اکبر ولایتی ) و سخنان نماینده ایالات متحده آمریکا ( معاون رئیس جمهوری جورج بوش )، با ابراز تاسف عمیق از این که یک هواپیمای غیرنظامی ایران ایر در پرواز برنامه ریزی شده بین المللی 655، در پرواز بر فراز تنگه هرمز به وسیله موشک شلیک شده از ناو جنگی ایالات متحده آمریکا ( وینسنس) منهدم گردید، با تاکید بر ضرورت تبیین حقایق سانحه توسط بازرسی بی طرفانه، با اضطراب عمیق از تشنج دائم التزاید در منطقه خلیج فارس:
1- تأسف عمیق خود را از ساقط ساختن هواپیمای غیرنظامی ایران به وسیله موشکی که از یک ناو جنگی آمریکا شلیک شده و تسلیت عمیق خود را به خاطر از دست رفتن غم انگیز جان انسانهای بی گناه ابراز میدارد.
2- همدردی صمیمانه خود را به خانوادههای قربانیان سانحه غم انگیز و دولتها و کشورهای آنان اعلام میدارد.
3- از تصمیم سازمان بین المللی هواپیمایی کشوری در پاسخ به درخواست جمهوری اسلامی ایران مبنی بر ایجاد گروه تحقیق برای بررسی تمام حقایق موجود همچنین از اعلام ایالات متحده آمریکا و جمهوری اسلامی ایران مبنی بر تصمیمشان برای همکاری با برسی سازمان هواپیمایی کشوری استقبال میکند.
4- از تمامی اعضای کنوانسیون 1944 شیکاگو، درخواست میکند که در همه شرایط، مقررات و رویههای سلامت هوانوردی کشوری به ویژه ضمائم آن کنوانسیون به منظور جلوگیری از چنین پیشامدهایی را دقیقاً مراعات نمایند.
5- لزوم اجرای فوری و کامل قطعنامه 598(1987)، شورا را به عنوان تنها مبنای حل جامع، عادلانه، شرافتمندانه و پایدار، منازعه میان ایران و عراق ابراز و پشتیبانی خود را از دبیر کل برای اجرای این قطعنامه اعلام و خود را ملتزم به همکاری با دبیر کل برای تسریع در اجرای طرح اجرایی او مینماید.
جرج دابلیو بوش پدر، معاون رونالد ریگان، رئیس جمهور وقت آمریکا در آگوست 1988 گفت "من هرگز از طرف آمریکا عذرخواهی نمیکنم، من اهمیتی نمیدهم که چه کاری انجام داده است. من اهمیت نمیدهم حقیقت چیست ".
جو آن روزگار بر ضد ایران بود و نیز امریکا بر مجامع جهانی، فشار وارد میکرد؛ از این رو صرف تصویب یک قطعنامه بر ضد امریکا، یک موفقیت به حساب میآید؛ ولی نکاتی در قطعنامه وجود دارد که تذکر آنها لازم است:
1. در این قطعنامه به جای آوردن عنوان « خلیج فارس» فقط از عبارت «خلیج» استفاده شده است.
2. در قطعنامه میان مسألۀ جنگ و ساقط ساختن هواپیمای ایرانی، ارتباط ایجاد شده است.
3. در این بیانیه، طرف متجاوز، محکوم نشده است.
4. دربارۀ محکوم کردن عامل فاجعه و جبران خسارات وارده سخنی به میان نیامده است.
جمهوری اسلامی ایران علاوه بر شورای امنیت و شورای ایکائو، شکایت خود را در دیوان بین المللی دادگستری لاهه نیز مطرح کرد. عنصر تخصصی سازمان ملل متحد یعنی ایکائو (سازمان هواپیمایی کشوری بین المللی) نیز از مسائل سیاسی به دورنمانده وبه جای بررسی فنی و ارائه طریق به شورای امنیت به ابراز تاسف و تسلیت به بازماندگان سانحه پرداخت.
ایران، در این باره از شورای ایکائو (آژانس مسئول امنیت و سلامت پروازهای بین المللی) که یک مرجع فنی و تکنیکی است، درخواست کرد که جلسه تشکیل دهد و به موضوع، رسیدگی کند. با کمال تأسف این هیئت بین المللی نیز از سیاسی کاری مصون نماند و تنها به صدور یک بیانیه اکتفا کرد. در این بیانیه از بروز این جنایت، ابراز تأسف و همدردی شده است و نیز بر اصل پرهیز از زور علیه هواپیماهای غیرنظامی تأکید می کند. این بیانیه با آنکه از یک مرکز تخصی صادر شد، ولی ضعیفتر از بیانیۀ شورای امنیت بود.
گزارش گروه حقیقت یاب ایکائو
هواپیمای ایرباس A300 متعلق به هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران در ساعت 10:17 به وقت محلی با حدود بیست دقیقه تأخیر از فرودگاه بندرعباس به مقصد دوبی برخاست. در ساعت 10:24 خلبان هواپیما گزارش داد که هواپیما به ارتفاع 3600 متری رسیده است. هواپیما در ساعت 10:28 در ارتفاع بیش از چهار هزار متری با موشک زمین به هوای رزمناو وینسنس سرنگون شد. در جلسه فوق العاده شورای ایکائو (سازمان بین المللی هواپیمائی کشوری) در روز 14 ژوئیه 1988 تصمیم گرفته شد که یک تیم حقیقت یاب برای بررسی عواملی که منجر به نابودی هواپیما شده است، تشکیل شود. نمایندگان ایران و آمریکا آمادگی خود را برای همکاری با تیم تحقیق اعلام کردند. در گزارش این کمیته در مورد اتفاقات منجر به سرنگونی آمده است:
هفت دقیقه پس از بلند شدن از فرودگاه بندر عباس، 11 مورد اخطار از سوی کشتیهای جنگی ایالات متحده به هواپیمای ایرانی اعلام شد. 7 مورد توسط ناو جنگی وینسنس بر روی فرکانس 243 مگاهرتز، یک اخطار توسط ناو سایدز بر روی همین فرکانس و 3 اخطار دیگر بر روی فرکانس اضطراری 121/5 مگاهرتز به هواپیمای ایرباس داده شد. از این 11 مورد، 7 مورد بر روی طول موج 243 مگاهرتز بود که مخصوص هواپیمای نظامی است و ایرباس تجهیزات لازم برای شنیدن آن ها را نداشت (طبق دستور ایران ایر همه هواپیماها باید در مدت پرواز در منطقه خلیج فارس بر روی فرکانس 121/5 مگاهرتز به گوش باشند). در این هنگام بحث زیادی میان بخشهای اطلاعات جنگی سه ناو آمریکایی وینسنس ، مونتگمری و سایدز درگرفت. گزارش تیم تخصصی ایکائو مشخص میکند که در دقایق آخر حمله به هواپیما، عدهای هواپیما را یک هواپیمای مسافری و عدهای دیگر یک هواپیمای جنگی مهاجم تلقی نمودند. دو دقیقه بعد کارکنان مرکز گزارشی را مبنی بر اینکه هواپیمای مزبور اف-14 میباشد، دریافت کردند. در همین حال کارکنان ناو سایدز فریاد زدند: هواپیما تجاری است، صبرکنید. در همین زمان یکی از افسران وینسنس نیز گفته است که هواپیما احتمالا تجاری است. در همان حالی که گفتگوهای میان 3 ناو ادامه داشه ناخدای وینسنس تصمیم میگیرد که موشک خود را پرتاب کند.
شلیک به هواپیمای مسافری کره جنوبی، یک بام و دو هوا
دولت آمریکا، همیشه در قبال حوادث و فجایع، برخوردی دوگانه در پیش گرفته و می گیرد. هیچ کس نحوه برخوردآمریکا با سرنگون ساختن هواپیمای مسافری کره جنوبی توسط روس ها، در شهریور سال 1362 را فراموش نکرده است. در آن ماجرا، این هواپیما با 269 سرنشین از مسیر عادی خود منحرف شد و 500 کیلومتر داخل خاک شوروی رفت که توسط سیستم دفاعی موشکی روس ها سرنگون شد. به دنبال وقوع این حادثه، کاخ سفید موضع بسیار شدیدی اتخاذ کرد و از آن، به عنوان یک جنایت و یک عمل شنیع ضد انسانی یاد کرد و دست کم شش ماه هیاهوی تبلیغاتی وسیعی برضد شوروی سابق به راه انداخت؛ در حالی که خود، از آن سوی کره زمین آمد و هواپیمایی را که به قلمرو هیچ کشوری وارد نشده و در آب های بین المللی به حرکت خود ادامه می داد، مورد هدف قرار داد و به هیچ وجه مسؤولیت این عمل ننگین را هم برعهده نگرفت.
غرامت
بحث پرداخت غرامت به بازماندگان قربانیان حادثه، از نخستین روزهای وقوع آن از سوی جمهوری اسلامی ایران مطرح بود. سرانجام یکی از اعضای هیأت نمایندگی آمریکا در اجلاس شورای «ایکائو» که سازمانی تخصصی و وابسته به سازمان ملل و سازمان هواپیمایی کشوری است، اظهار داشت که آمریکا خود را مسؤول حادثه نمی داند، امّا حاضر است به عنوان کمک انسانی، مبلغی به بازماندگان حادثه و نه به دولت ایران، بپردازد. ازاین رو، دولت آمریکا مبلغ 55 میلیون دلار برای خانواده های قربانیان و نیز مبلغ 40 میلیون دلار برای غرامت ناشی از سقوط هواپیمای مسافربری پرداخت (برخی می گویند از این مبلغ فقط 55 میلیون دلار آن پرداخت شده است) و به این ترتیب، ضمن ختم غائله، از زیربار مسؤولیت این حادثه شانه خالی کرد.
پرواز شماره655 ایران ایر
در سوم جولای سال 1988، ناو وینسنس، پرواز شماره 655 ایران ایر را با دو موشکSM-2MRسرنگون کرد. پرواز 655 ایران ایر که 290 مسافر را حمل میکرد، بهمدت هفت دقیقه درحال پرواز بود که این دو موشک با فاصله تقریباً 8 مایل(13کیلومتر) از ناو وینسنس به این هواپیما اصابت کرد. این هواپیما درخلیج فارس در 5/6 مایلی (5/10 کیلومتری) جزیره هنگام سقوط کرد. در زمان وقوع این حادثه، ناو وینسنس داخل آبهای ایران بود.
دیوید کارلسون، افسر سرفرماندهی ناو یو.اس.اس سایدز (Uss Sides)، دومین کشتیای که در زمان وقوع این حادثه تحت کنترل تاکتیکی راجرز بود، شخصاً از وی انتقاد کرد و او را بسیار پرخاشگر نامید. کارلسون ادعا کرد که سرنگونکردن پرواز شماره 655 ایران ایر ناشی از به اوج رسیدن روح وحشتناک ستیزهجویی ناخدا راجرز بود که اولین بار چهار هفته قبل از این ماجرا دیده شد. کارلسون به وقایع روز دوم ژوئن 1988 اشاره کرد که مدعی شد راجرز، ناو وینسنس را که در تعقیب یک کشتی فلهبر بود، به یک ناو محافظ ایرانی بسیار نزدیک کرد. اینکه او با پرواز دادن هلیکوپترش آن را به فاصله بسیار نزدیکی از قایقهای کوچک ایرانی برد و همچنین به جای هدایت کشتی دیگر برای شلیک بهسوی کشتیهای ایرانی، بهسوی چند قایق کوچک نظامی ایرانی شلیک کرد. کارلسون با اشاره به هزینه بالای این رزمناو در ارتباط با ناوهای محافظ وابسته به گروه رزمی، با تصمیم راجرز مخالفت کرد. «چرا میخواهی یک رزمناوAegis بهسوی قایقها شلیک کند؟ این کار عاقلانهای نیست.»
ناو وینسنس که همچنان راجرز فرمانده آن بود، مدت باقیمانده از مأموریت خود را به اتمام رساند و در 25 اکتبر 1988 به پایگاه دریایی سندیهگو بازگشت. راجرز تا 27 می سال 1989 فرمانده ناو وینسنس بود. در سال 1990، جورج بوش پدر به راجرز به خاطر عملکرد خارق العاده او بهعنوان افسر فرمانده، نشان لژیون لیاقت اعطا کرد. این مدال بهخاطر دوران تصدی او به عنوان فرمانده ناو وینسنس از آوریل 1987 تا می 1989داده شد و هیچ اشارهای به سرنگون کردن پرواز شماره 655 ایران ایر نکرد.
پایان پیام/
نظر شما