به گزارش خبرنگار مسجد و کانون های مساجد خبرگزاری شبستان: ساخت مستند در حوزه مسجد و پرداختن به ویژگی های معماری شان به ویژه مساجد ایرانی کاری بس مشکل است از این جهت که محقق و مستندساز باید علاوه بر ویژگی های معماری آن مسجد در مورد تاریخچه آن نیز اطلاعات جامعی را به مخاطب ارایه کنند. البته این مهم در کشور ما که از نظر دارا بودن مساجد تاریخی حقیقتا غنی است شاید چندان دور از دسترس نباشد اما واقعیت آن است که مستندسازان برای ساخت مستندهایی با موضوع مسجد با مشکلات متعدد مالی مواجه اند. ما برای بررسی این مساله با هوشنگ میرزایی به گفت و گو نشسته ایم که تجربه ساخت چندین مستند در حوزه مسجد را در کارنامه دارد. آنچه که می خوانید حاصل این گپ و گفت است:
بگذارید قبل از اینکه وارد موضوع اصلی بحث شویم نگاهی داشته باشیم به جریان مستندسازی در ایران و رویکرد مثبتی که اغلب فعالان عرصه فیلم سازی به آن دارند. ببینید! همیشه وقتی با یک کارگردان و فیلم ساز صحبت می کنیم اگر در کارنامه شان ساخت مستند داشته باشند آن را سخت ترین تجربه و در عین حال ارزشمند ترین می دانند، علت چیست؟ چرا همواره مستندسازی را جزو دشوارترین ها محسوب می کنند؟
بستگی دارد که با چه نگاهی به فیلم مستند نگاه کنیم، واقعیت این است که چون یک نگاه سطحی در فیلم های مستند در ایران باب شده است و اصطلاحا این شاخه را تجاری کرده و در نتیجه مستندهای تجاری را باب کرده اند در نتیجه شرایط برای مستندسازان واقعی یا کسانی که با علاقه و آگاهی وارد این عرصه شده اند سخت شده است. فیلم سازان و مستندسازان باتجربه همیشه این شاخه را سخت ترین شاخه می دانند.
البته از سوی دیگر این نگاه تجاری که نسبت به مستندسازی وجود دارد باعث شده است تا مخاطب یک موضع انفعالی داشته باشد. ریشه این مشکلات آنجاست که ما نگاه مان به مستند تحلیلی و ساختاری نبوده است.
اکنون حتی اگر نگاهی احمالی به مستندهای سایر کشورها داشته باشیم می بینیم که آنها بیش ترین بودجه را به ساخت مستند اختصاص می دهند و شاید بودجه آن مستند برابری کند با یک فیلم هالیوودی ، برای مثال فیلم مایکل مور با عنوان فارنهایت مستندی بود که در جشنواره کن به نمایش درآمد و اتفاقا نخل طلا گرفت.
بنابراین نگاه آنها به سینمای مستند نگاه سطحی و پیش پا افتاده نیست، نگاه به سینمای مستند در ایران سطحی است وحتی مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی که بنیاد سینمای مستند در ایران است نگاهی صد درصد کارشناسانه و دقیقی به سینمای مستند ندارد.
هوشنگ میرزایی/مستند ساز
البته مساله بودجه هم اهمیت بالایی دارد به ویژه در مورد موضوعات خاصی مثل مسجد که شما هم در کارنامه خود تجربه ساخت مستند در این حوزه را دارید
بله، برای مثال نهایت بودجه ای که تلوییزن برای یک مستند فاخر می دهد 100 تا صد و پنجاه میلیون است در حالی که این بودجه نسبت به بودجه هایی که در غرب برای سینمای مستند هزینه می شود بودجه خنده داری است. مرکز گسترش می گوید منابع مالی ما محدود است ، بخش مستقل هم که در واقع تحرکی ندارد و به معنای دیگر ما تهیه کننده مستقل در سینمای مستند ایران نداریم. در نتیجه می ماند همین حامیان دولتی مثل تلویزیون و مرکز گسترش که عمدتا نگاه شان دقیق و محتوایی نیست. در کشور ما اگر مستندی هم ایجاد شود حاصل پشتکار، علاقه و عشق سازنده اثر است. مثلا اینکه برخی مدعی هستند که مستند ساختن سخت تر از کار داستانی است واقعیت دارد، از این جهت که بعضی وقت ها یک مستد ساز مجبور است همه کارهای فیلم را خودش انجام دهد و چون منابع مالی مشخصی ندارد و حتی برخی اوقات کارهای تداکرات و پیش تولید را به تنهایی انجام می دهد در نتیجه کار آن طور که باید خوب از آب در نمی آید.
بنابراین مساله بودجه یکی از مهمترین بخش های کار است که متاسفانه در حوزه مستندسازی حمایت چندانی نسبت به این مساله وجود ندارد و شخص با علاقه و عشق خود می رود و مستندی را تولید می کند در حالی که در مقایسه با کار داستانی مستندسازی شرایط دشوارتری دارد چون در فضای داستانی روایت داریم و بازیگر حرفه ای و فشا آماده است و در عین حال کل کار بین یک تیم پنجاه نفری تقسیم می شود ولی در مستند و البته در ایران چنین نیست.
شما در کارنامه تان دو مستند در مورد مسجد دارید، یکی سپیدار و دیگری تفتان، در مورد مشکلاتی که پیش روی ساخت این مستندها وجود داشت بگویید، به هرحال گفتید ساخت مستند در چنین فضایی سخت است، چه شد که به دنبال ساخت مستندی با موضوع مسجد رفتید؟
ساخت این مستند برخاسته از علاقه شخصی من بود. برای ساخت مستند سپیدار که بیانگر جریان ساخت مسجد چوبی نیشابور بود طی دو مرحله ساخت آن را پیگیری کردم؛ یک بخش از کار مستند من برمی گردد به وقتی که مهندس مجتهدی زنده بود و بخش دیگر بعد از فوت مهندس مجتهدی(سازنده مسجد چوبی) بود. سال 94 با همیاری و کمک همسر و فرزند مرحوم مجتهدی کار ادامه ساخت مستند را پی گرفتم و آنها کمک شایانی در جریان ساخت این مستند داشتند.
اما در مورد بخش دیگر سوال شما در مورد وضعیت مستندهای دینی در کشور که باید بگویم نسبت به سینمای دینی جایگاه مستندهای دینی کمرنگ تر است. یعنی بیشتر به سینمای دینی توجه می شود ودر تقسیم بودجه نیز شرایط همین طور است.
نمایی از سیر ساخت مستند سپیدار(مسجد چوبی نیشابور)
همواره تاکید داشته اید که پژوهش در مورد تاریخ و جایگاه معماری فاخر اسلامی از جمله علاقه مندی های شما بوده است و یکی از دلایلی که به سمت ساخت مستند در مورد مسجد رفتید همین مساله بود، سوال من این است که چه شد از میان این همه مسجد تاریخی که اتفاقا معماری های فاخری هم دارید سراغ مسجدی رفتید که قدیمی هم نبوده و در دوره معاصر ساخته شده است، چرا مسجد چوبی نیشابور را انتخاب و نهایتا حاصل آن را در قالب مستند سپیدار ارایه کردید؟
شاید قبل از پاسخ به این سوال لازم باشد مقدمه ای را عنوان کنم. واقعیت آن است که برای من معماری اسلامی از دوران دانشجویی به عنوان یک موضوع جدی در آمده بود و به آن علاقه داشتم و ریشه این علاقه یکی از اساتیدم به نام خانم دکتر مظاهری بود . ایشان در دانشکده به ما تاریخ و هنر اسلامی و معماری اسلامی را درس می داد. همان دوران دانشجویی بود که ما دانشجویان را به مسجد جامع ورامین برد که تاریخ آن به دوره ایلخانیان بازمی گشت. او با علاقه در مورد محراب،کتیبه ها و شبستان و تمامی جزئیات معماری آن مسجد سخن می گفت و احساس می کنم که این علاقه از آن زمان در وجودم ایجاد شد و تصمیم گرفتم در حوزه معماری اسلامی ایرانی کارهایی را در سطوح مختلف داشته باشم این است که در یک دوره حدود پنجاه و دو مسجد را بررسی کردم که این کار پژوهشی تحت عنوان «مساجد ایرانی» از شبکه خبر پخش شد.
مساله دیگر اینکه همواره برایم سوال بود که چرا معماری گذشته در معماری مساجد امروز ما دیده نمی شود به نوعی همه مساجد شکل مدرن و امروزی را گرفته اند و گویی روح ندارند. این مساله برای من دغدغه شده بود و در سیر پژوهش هایم با دو مسجد متفاوت مواجه شدم که اتفاقا هم ابتکار معماری داشتند و هم به نوعی معماری اسلامی در آنها دیده می شد. یکی از مسجدی بود که از سنگریزه ساخته شده بود و دیگری همین مسجد چوبی نیشابور که شما سوال کردید. این مسجد ساخت آن برایم بسیار جالب بود. اینکه شخصی بعد از سال های زندگی در آمریکا عزم بازگشت به وطن کند و شروع به ساخت مسجدی از چوب درختان کند.
در این مسجد فارغ از رعایت کلیه اصو معماری، زیبایی خاصی حکم فرما بود و به اندازه ای ظرافت و زیبایی کار بالا بود که به تدریج مردم این مسجد را به نام مسجد چوبی نیشابور شناخته اند. من سراغ مسجد چبی نیشابور رفتم به این دلی که روح معنویت معماری اسلامی در آن دیده می شد و در عین حال ویژگی های معماری مدرن نیز در آن دیده می شد. در واقع تلفیقی از این دو ویژگی که در ساخت این مسجد از سوی مرحوم مجتهدی رعایت شده بود.
مسجد چوبی نیشابور
نظر شما