خبرگزاری شبستان - سرویس قرآن و معارف: در واقع وقتی عمیق تر به موضوع نشاط اجتماعی می پردازیم می بینیم که درجه ایمانی آدم ها که در جامعه هم متجلی می شود نقش بارزی در این امر دارد. آدم هایی که ایمان محکم و باورهای عمیقی دارند در برابر مصایب و دشواری ها و سختی ها صبورترند و با اندک جریان مخالفی قافیه را نمی بازند بنابراین این افراد سرباری بر شانه های نشاط اجتماعی محسوب نمی شوند بلکه این شانه ها را به سهم خود سبک می کنند. رسول مکرم اسلام می فرماید: "إنكم لن تسعوا الناس بأموالكم فالقوهم بطلاقة الوجه وحسن البشر / شما که نمی توانید با اموال خود به همه مردم گشایش دهید پس با چهره باز و رویی خوش با آن ها برخورد کنید." این سخن رسول الله (ص) نیز از چند منظر قابل بررسی است. این که عموما تصور ما از انفاق این است که کسی از مال و دارایی و مکنت خود چیزی به دیگران ببخشد. اگرچه این نوع اتفاق هم در واقع یک ارزش محسوب می شود و می تواند در جهت تقویت نشاط اجتماعی باشد به این معنا که زمینه شکاف اجتماعی را در جامعه کم می کند و با کاسته شدن از شکاف طبقاتی و تفاوت سطح برخورداری ها انرژی های منفی حاصل از شکاف طبقات اجتماعی را کم می کند اما نکته ای که رسول خدا (ص) بیان می کند این است که سطح و جنس انفاق بسیار بالاتر از بخشیدن اموال است یعنی مثلا کسی که مالی برای بخشیدن ندارد گمان نکند که نمی تواند کاری را انجام دهد چون آن فرد وقتی با روی گشاده و چهره باز با همسر و فرزندان و خانواده و همسایه ها و همکاران خود رفتار می کند در واقع در رده انفاق کنندگان قرار می گیرد و سرمایه بزرگی برای تولید نشاط اجتماعی در جامعه است .
نشاط اجتماعی که امروز بسیاری از متفکران، اندیشمندان و فعالان اجتماعی از آن سخن می گویند متکی بر ارزش های اخلاقی است. بسیاری از افراد صرفا چشم به مظاهر بیرونی نشاط اجتماعی می دوزند در حالی که این سرمایه بیشتر معطوف و متکی به ارزش های اخلاقی است که در درون هر فرد شکل گرفته است.
به این سخن امام علی علیه السلام که در حکمت 325 نهج البلاغه آمده توجه کنید: "المؤمن بشره فی وجهه و حزنه فی قلبه ... / شادی مؤمن در چهره اش و اندوه او در قلبش پنهان است. " کافی است اندکی در این حکمت امیرالمؤمنین تأمل داشته باشیم. کسی که خود را به گونه ای تربیت کرده و هرس نموده و به این معرفت رسیده که شادی را در چهره اش پدیدار کند و اندوه را در قلبش بپوشاند، چنین فردی با چنین مشخصاتی یک سرمایه بزرگ برای نشاط اجتماعی نیست؟ برعکس کسانی را تصور کنید که کاملا در نقطه مخالف این موضوع رفتار می کنند. یعنی اتفاقات مثبت و شادی آور زندگی شان را می پوشانند و حتی آن ها را به گونه ای وارونه جلوه می دهند و به دیگران که می رسند مدام ناله می کنند و حال و احوال آن ها را هم عوض می کنند. این گونه آدم ها را همه در زندگی مان دیده ایم. آدم هایی که انرژی دیگران را با غر زدن ها و نالیدن های مداوم و لاینقطع می گیرند. افرادی که با اندک غمی که به آن ها می رسد از زمین و زمان گلایه می کنند و صبوری ندارند و مزاحم دیگران می شوند.
در واقع وقتی عمیق تر به موضوع نشاط اجتماعی می پردازیم می بینیم که درجه ایمانی آدم ها که در جامعه هم متجلی می شود نقش بارزی در این امر دارد. آدم هایی که ایمان محکم و باورهای عمیقی دارند در برابر مصایب و دشواری ها و سختی ها صبورترند و با اندک جریان مخالفی قافیه را نمی بازند بنابراین این افراد سرباری بر شانه های نشاط اجتماعی محسوب نمی شوند بلکه این شانه ها را به سهم خود سبک می کنند.
رسول مکرم اسلام می فرماید: "إنكم لن تسعوا الناس بأموالكم فالقوهم بطلاقة الوجه وحسن البشر / شما که نمی توانید با اموال خود به همه مردم گشایش دهید پس با چهره باز و رویی خوش با آن ها برخورد کنید."
این سخن رسول الله (ص) نیز از چند منظر قابل بررسی است. این که عموما تصور ما از انفاق این است که کسی از مال و دارایی و مکنت خود چیزی به دیگران ببخشد. اگرچه این نوع اتفاق هم در واقع یک ارزش محسوب می شود و می تواند در جهت تقویت نشاط اجتماعی باشد به این معنا که زمینه شکاف اجتماعی را در جامعه کم می کند و با کاسته شدن از شکاف طبقاتی و تفاوت سطح برخورداری ها انرژی های منفی حاصل از شکاف طبقات اجتماعی را کم می کند اما نکته ای که رسول خدا (ص) بیان می کند این است که سطح و جنس انفاق بسیار بالاتر از بخشیدن اموال است یعنی مثلا کسی که مالی برای بخشیدن ندارد گمان نکند که نمی تواند کاری را انجام دهد چون آن فرد وقتی با روی گشاده و چهره باز با همسر و فرزندان و خانواده و همسایه ها و همکاران خود رفتار می کند در واقع در رده انفاق کنندگان قرار می گیرد و سرمایه بزرگی برای تولید نشاط اجتماعی در جامعه است .
هم افزایی رفتار غیر قابل انکار است
آن ها که درباره تحولات اجتماعی سخن می گویند و تحقیق می کنند می دانند که در جامعه واقعیتی به نام "هم افزایی رفتارها" وجود دارد. به این معنا که وقتی شما مثلا صبح با یک حالت خموده و ناراحت و ابروهای گره شده از خانه بیرون می آیید و در راه به همسایه ها و مردم عادی برمی خورید، خواه ناخواه آن ها از وضعیت چهره شما متأثر می شوند. شاید کسی به صورت خودآگاه حواسش به این هم افزایی نباشد، اما این اتفاق روی می دهد. مثل زمانی که کسی در یک محیطی شروع به کشیدن خمیازه های متعدد می کند، ناخودآگاه خمیازه های او به افراد دیگری هم تسری پیدا می کند و دیگران هم به او می پیوندند. این هم افزایی رفتارها چه رفتارهای منفی و چه مثبت واقعیت غیر قابل انکاری است. وقتی یک همکار، اول صبح با شوخی و خنده و رویی متبسم وارد محیط کار می شود یک تأثیر و انرژی از خود به جای می گذارد تا همکاری که اول صبح با شانه های خمیده و حال نزار و پژمرده حال وارد اتاق می شود و جواب سلام همکارش را هم به زور می دهد.
برادرت را با چهره باز ملاقات کن
پس تأمل در این حدیث از حضرت رسول (ص) می تواند برای بسیاری از ما درس آموز باشد که گمان نکنید انفاق کردن و کمک حال بودن برای دیگران صرفا به واسطه مال بخشی اتفاق می افتد. چه بسا دیگران بخشش های بزرگی به ما می کنند و ما از آن ها بی خبریم. چه بسا کسی با یک حرکت با یک لبخند گرم با گوش دادن فعالانه به حرف های ما جهت گیری یک روز ما را تغییر می دهد.
امام باقر علیه السلام می فرماید: روزی مردی خدمت رسول خدا (ص) رسید و عرض کرد: مرا نصیحت کن. از جمله وصایای پیامبر به ان مرد این بود که: "الق اخاک بوجه منبسط / برادرت را با چهره باز ملاقات کن و در برخورد با او گشاده رو باش."
علمای اخلاق هم همواره بر این امر تأکید داشته اند که خوشرویی عامل مهمی در کسب محبت، مودت و قرب به خدا است. همچنان که امام باقر علیه السلام می فرماید: "البشر الحسن و طلاقه الوجه مکسبه للمحبه، و قربه من الله، و عبوس الوجه و سوء البشر مکسبه للمقت و بعد من الله / خوشرویی و چهره گشاده وسیله کسب محبت و سبب نزدیک شدن به خداست و ترشرویی سبب نفرت مردم و دوری از خدا می شود."
نظر شما