هوشنگ جاوید، پژوهشگر موسیقی آئینی درباره آیین های شب چله (یلدا) در فرهنگ ایرانی به خبرنگار فرهنگی شبستان گفت: یلدا در گذشته تاریخی ما بوده و با تولد مسیح پیوند خورده است ، به خاطر این به آن یلدا می گویند، در دوره پهلوی دوم بر روی این واژه حساب باز کرده بودند و یلدا می گفتند که فرنگی مابی را ترویج دهند، ولی اگر اصل ایرانی آن را در نظر بگیریم شب چله است، روز زایش خورشید که پس از شب بلند است ، فلسفه تاریخی شب چله این است که از روز بعدش حضور خورشید اندکی در آسمان بیشتر می شود، ساعت غروب کردنش عقب تر می رود. به خاطر همین این روز را با شب چله شناخته بودند،و
وی خاطر نشان کرد: آیینی که ایرانیان در شب چله داشته اند همانند آیین نوروز است که برای آن خانه تکانی انجام می دادند، چرا که پس از آن 50 روز از خانه نمی توانستند بیرون بیایند؛ چون آن موقع امکانات مثل الان نبود که همه چیز در دسترس باشد؛ برای زمستان آماده می شدند ، حتی برای شب چله سبزه سبز می کردند که ببینند در سال آینده کدام بذر رشد می کرده است؛ بر اساس تحقیقات دکتر جمشید صداقت کیش در کنار این ما می بینیم که ایرانی ها در دیرباز تاریخ در زمانی که دین پیش نیامده بود و ایرانی ها دنبال کیش های ارتباط جو بودند، در دوره میترائیسم آنچه در این شب به عنوان نعمت هایی که خدا در اختیار آنها قرار داده بود در از میوه های تازه تا مغزها را بر سر سفره می گذاشتند به اضافه شربت ها و تنقلات، پیش از آنکه امروز به آن «شب چره» بگویند در شب چله نعمت هایی که طبیعت در اختیار آنها قرار می داد شکرگذاری می کردند؛ با آمدن ادیان این رسم تبدیل شد به رسم دینی و شکرگزاری از خداوند، یعنی نعمت ها را می گذاشتند می خوردند و بعد شکرگزاری می کردند، هم اکنون زرتشتیان ایران این کار را می کنند.
هوشنگ جاوید اظهار داشت: از نظر ستاره شناسی شب چله شب خاصی است، تقارن ستاره و ماه را در این شب با اصطرلاب اندازه می گرفتند در محل چهارطاقی ها و میل ها و از روی زیجی که می دیدند می گفتند آسمان سال آینده پرباران است یا خشکسالی است؛ یعنی دانش ایرانی در آن روزگار به این شکل بوده است، چهارطاقی نیاسر در کاشان یکی از محل های هواشناسی دوران باستان است که کاربرد خاصی دارد. بعد از این همان جان نیایش آهنگین انجام می دادند؛ اگر ستاره شناسان خبر خوب می دادند نیایش های شاد می کردند و اگر خبر بد می دادند نیایش های حزن انگیز می کردند. برخی از این نیایش ها در مناطق گوناگون به شکل بازی آیینی درآمده است (آیینه چله زری) در ملایر ترانه دارد و می خواندند. وقتی من نگاه می کردم این آیین دگرگونه شده آیین در دیرباز تاریخ است که به فرم امروزی درآمده است.
این پژوهشگر تصریح کرد: در شب چله نهال سبزی را می آوردند و سر سفره می گذاشتند به عنوان درخت زندگی یا درخت خورشید؛ بعدها اروپایی ها 200 سال پیش این درخت را از ایرانی ها گرفتند، آن رسم را از ایران گرفتند؛ اولترال در قرن 18 این را به عنوان رسم شب کریسمس درآورد. در کتاب شب یلدای دکتر صداقت کیش هم این آمده است از آنجا اگر نگاه کنیم از قرن 18 تاکنون دویست و اندی سال در مسیحیت چنین چیزی نبوده است،آنها این آیین را از ایرانی ها گرفتند و بومی اش کردند؛ این دلیلی ندارد در زمان حاضر ما از آنها تقلید کنیم.من می خواستم تذکر تاریخی بدهم که آنها از فرهنگ ما این را گرفته اند باید توجه داشته باشیم.
هوشنگ جاوید تاکید کرد: آنچه از ابتدا برای ایرانی ها در چنین آیین هایی مهم بوده است وحدت در اندیشه و همدلی و همزبانی در بین جوامع بوده است. وقتی همه موظف می شوند به بازدید بزرگ تر ها بروند این باعث نزدیک شدن دل هاست؛ همین نقطه معنوی این آیین بوده است نه تنها آیین شب یلدا، آیین نوروز، آیین مهرگان و روز سپندارمزد هم اینگونه بوده است.جشن های فصلی ایرانی برای هم رای همزبانی و همدلی جوامع ایجاد شده است برای ایجاد فضای معنوی در روح بشر ارزش داشته است که مردم یاد بگیرند شکرگزار نعمت ها بشوند، توجه به شکرگزاری و همدلی در چنین فصلی فضای معنوی ایجاد می کرده است؛ این فضا در دل و ذهن مردم تاثیر گذار است.
نظر شما