خبرگزاری شبستان - سرویس قرآن و معارف: "ما همان قدر که برای سلامتی جسمی و بهداشت جسمی جامعه اهمیت ویژه ای قائل هستیم و بهداشت جسمی را جدی می گیریم به این معنا که وقتی ویروسی وارد جامعه می شود زنگ های هشدار به صدا درمی آید و اعلامیه ها صادر می شود و واکسن متناسب با آن ویروس تهیه می شود و گاهی قرنطینه در نظر گرفته می شود در مسایل و موضوعات بهداشت معنوی و سلامت ذهنی - فرهنگی و روحی جامعه نیز ما به چنین حساسیت و مدیریتی نیاز داریم اما شما می بینید که این مخاطرات معنوی و روحی اغلب برجسته نمی شود. گاهی ممکن است در همین رسانه های خودمان برنامه ها و فیلم هایی پخش شود که مانع رشد معنوی فرزندان ما باشد. به طور کلی ما به یک مدیریت کلان برای رشد سلامت معنوی جامعه نیاز داریم و همان طور که وزارتخانه ها و سازمان ها برای بهداشت جسمی و مقابله با ویروس های ضد سلامت جسمانی، تربیت و تجهیز و توجیه شده اند ما نیاز داریم که دستگاه های فرهنگی و رسانه ای ما هم به چنین آمادگی و توجیهی برسند و این مخاطرات را جدی بگیرند، یعنی همچنان که وقتی هوای کلانشهرها کیفیت اش را از دست می دهد سریع اقدامات و تدابیری به کار بسته می شود وقتی هوای فرهنگ و معنویت هم آلوده می شود ما باید چنین واکنش هایی را اتخاذ کنیم. پس در این حوزه هم با وجود این که تلاش های زیادی صورت می گیرد ما با ضعف در مدیریت اجتماعی و فرهنگی روبرو هستیم و اگر می خواهیم که اصلاحات جدی در این زمینه صورت گیرد باید به نقش خانواده ها و نهادهای مؤثر مثل مدرسه و رسانه، فضای مجازی و ماهیت روابط اقتصادی و سیاسی و فرهنگی توجه بیشتری نشان بدهیم. "
حجت الاسلام دکتر ابوالفضل ساجدی، عضو هیئت علمی مؤسسه امام خمینی، فارغ التحصیل از آمریکا و دانش آموخته خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم، کارشناس در حوزه فرهنگ سازی نماز و صاحب تألیفاتی در این باره است. وی نویسنده کتاب "آثار نماز" و "روش های فرهنگ سازی نماز در محیط کار" است. گفتگوی گروه قرآن و معارف خبرگزاری شبستان با این کارشناس به حوزه فرهنگ سازی نماز برمی گردد و به ابعاد و وجوهی در این باره می پردازد. بخش دوم و پایانی این گفتگو را می خوانید.
در بخش پیشین گفتگو و در بعد فرهنگ سازی نماز به دو وجه "خواست فردی" و "محیط مساعد بیرونی" اشاره کردید. در واقع مثل این می ماند که از طرفی هم خاک مساعد در اختیار باشد و هم آن قدرت رشد در بذر نهفته شده باشد. آیا عوامل دیگری هم در این زمینه مداخله می کنند؟
عوامل متعددی وجود دارد اما همه این عوامل زیر چتر همان دو بُعد قرار می گیرند، یعنی وقتی بخواهیم مهم ترین عوامل را احصا کنیم از عوامل شناختی و خانواده تا دوستان و محل کار و فضای اجتماعی و نظام اقتصادی - سیاسی می بینیم که در این دو گروه عوامل درونی و بیرونی قرار می گیرند. در همان کتابی هم که تألیف کرده ام و به فرهنگ سازی نماز در محیط های کار می پردازد به این امر پرداخته شده که زمانی ما به یک نتیجه مثبت در این زمینه می رسیم که هم خود فرد تلاش کند و هم محیط بیرونی با آنچه فرد به دنبالش می گردد هماهنگی داشته باشد. البته اگر فرد تلاشی در این زمینه صورت ندهد و مایل به طی این راه نباشد، به آن هدف نخواهیم رسید، حتی اگر محیط بیرونی مساعد باشد. اما اگر آن بُعد شناختی و عاطفی در فرد محقق شود و محیط بیرونی هم مستعد و آماده باشد، فرد زودتر به آن هدف و مقصود خود می رسد.
در کنار این ما باید بر یک سیری موانع شناختی و شبهات هم توجه داشته باشیم که گاهی به صورت جدی اجازه تداوم نماز خواندن را به فرد نمی دهد. همچنان که اشاره شد امروز با توجه به تغییراتی که در سبک زندگی ما روی داده افراد ساعات طولانی و پیوسته ای در محیط های کار حضور دارند و همین اتفاق امکان برنامه ریزی برای هدایت شناختی را برای ما فراهم می کند و می توان از این فرصت در جهت رشد و شکوفایی درونی افراد جامعه بهره برد.
اگر بخواهید به تجربه حدود چهار دهه فرهنگ سازی درباره نماز نگاهی بیندازید چه نقاطی برجسته خواهد شد. به هر حال در این سال ها رسانه ها و نهادهای رسمی و تبلیغاتی کارهایی در این زمینه انجام داده اند. مهم ترین عواملی که در این زمینه نقش دارند و شاید به یک معنا ما با تغافل از کنارش رد شده ایم چیست؟
ببینید، اگر بخواهیم از بین مهم ترین عوامل دست به انتخاب بزنیم مهم ترین آن ها خانواده خواهد بود. خانواده نقش بی بدیلی در آماده سازی فرزندان ما از نونهال، نوجوان و جوان برای بهره مندی از لذت معنوی دارد. اما موضوع این جاست که خانواده ها در این جهت مدیریت و همکاری لازم را ندارند. حتی اگر رسانه ها در این باره برنامه هایی هم داشته باشند اما در نهایت خانواده است که دست به انتخاب می زند. چون رسانه این طور نیست که فقط برنامه تبلیغی برای نماز داشته باشد رسانه برنامه های طنز و سرگرمی و فوتبال و مسابقه دارد بنابراین وقتی ذائقه خانواده ها به سمت این برنامه ها باشد سراغ آن برنامه تبلیغی و فرهنگ سازی نماز نمی روند. پس یک بخش مهم خانواده ها هستند و به رغم این که انقلاب ما انقلاب اسلامی است اما خانواده ها هنوز به این سمت روی نیاورده اند. از طرف دیگر ما امروز با خانواده هایی روبرو هستیم که بسیار با بی پروایی در کنار برنامه های ماهواره ای قرار می گیرند و اجازه می دهند که فرزندان شان با بی پروایی از این برنامه ها استفاده کنند که گاه هم راستا با بی بند و باری های اخلاقی است. بنابراین یک عامل مهم در این باره ضعف کارکرد خانواده است. شما ببینید حتی غذای جسم که در خانواده تهیه می شود این که آن غذا چطور تهیه شده و آن لقمه از چه کسب و کاری می آید، در ذهنیت و روحیه فرزندان اثر می گذارد. ارتباط همسران با همدیگر و دوستان در شکل گیری و جهت دهی به نگاه فرزندان اثر دارد بنابراین هرچقدر کانون خانواده به الگوی اسلامی سبک زندگی نزدیک باشد بچه ها آمادگی بیشتری برای رشد معنوی پیدا می کنند.
الان شما وقتی نگاه می کنید می بینید در همین برنامه های ماهواره ای بیشترین سرمایه گذاری به سمت خانواده هاست چون می دانند که الگوها در همین خانواده ها شکل می گیرد و اگر می خواهند الگویی را تغییر دهند باید از خانواده آغاز کنند بنابراین اگر می خواهیم در این باره اتفاقی بیفتد نگاه ما اول از همه باید بر روی خانواده ها باشد.
درباره مدیریت فرهنگی جامعه و رابطه آن با فرهنگ سازی نماز چه دیدگاهی دارید؟
خب آنچه محرز است این که در این سال ها فعالیت هایی صورت گرفته و به نوعی می شود گفت همه دلسوز این امر بوده اند اما نکته این جاست که ما همان قدر که برای سلامتی جسمی و بهداشت جسمی جامعه اهمیت ویژه ای قائل هستیم و بهداشت جسمی را جدی می گیریم به این معنا که وقتی ویروسی وارد جامعه می شود زنگ های هشدار به صدا درمی آید و اعلامیه ها صادر می شود و واکسن متناسب با آن ویروس تهیه می شود و گاهی قرنطینه در نظر گرفته می شود در مسایل و موضوعات بهداشت معنوی و سلامت ذهنی - فرهنگی و روحی جامعه نیز ما به چنین حساسیت و مدیریتی نیاز داریم اما شما می بینید که این مخاطرات معنوی و روحی اغلب برجسته نمی شود. گاهی ممکن است در همین رسانه های خودمان برنامه ها و فیلم هایی پخش شود که مانع رشد معنوی فرزندان ما باشد. به طور کلی ما به یک مدیریت کلان برای رشد سلامت معنوی جامعه نیاز داریم و همان طور که وزارتخانه ها و سازمان ها برای بهداشت جسمی و مقابله با ویروس های ضد سلامت جسمانی، تربیت و تجهیز و توجیه شده اند ما نیاز داریم که دستگاه های فرهنگی و رسانه ای ما هم به چنین آمادگی و توجیهی برسند و این مخاطرات را جدی بگیرند، یعنی همچنان که وقتی هوای کلانشهرها کیفیت اش را از دست می دهد سریع اقدامات و تدابیری به کار بسته می شود وقتی هوای فرهنگ و معنویت هم آلوده می شود ما باید چنین واکنش هایی را اتخاذ کنیم. پس در این حوزه هم با وجود این که تلاش های زیادی صورت می گیرد ما با ضعف در مدیریت اجتماعی و فرهنگی روبرو هستیم و اگر می خواهیم که اصلاحات جدی در این زمینه صورت گیرد باید به نقش خانواده ها و نهادهای مؤثر مثل مدرسه و رسانه، فضای مجازی و ماهیت روابط اقتصادی و سیاسی و فرهنگی توجه بیشتری نشان بدهیم.
نظر شما