همگام با۵۴۰ شهید صومعه‌سرا/ مردم این خطه سوابق درخشانی در دفاع مقدس دارند

خبرگزاری شبستان: مردم خطه ولایتمدار صومعه‌سرا دارای سوابق درخشانی در دوران دفاع مقدس هستند که ۵۴۰ شهید این شهرستان گویای حضور پررنگ نیروهای مردمی در جبهه بوده است.

خبرگزاری شبستان-صومعه‌سرا: دفاع مقدس تابلوی تمام نمای عشق و ایثار ملت بزرگ ایران و نمادی گویا از جلوه‌های غرورآفرین و افتخارآمیزی بوده که استقامت و پایداری دلیرمردان ایران را در برابر تجاوز ناجوانمردانه نیروهای بعثی به زیبایی به نمایش درآورده است.


ایمان و اعتقاد راسخ رزمندگان ایران به حقانیت انقلاب اسلامی و موج عظیم مردمی که در قالب «بسیج» برای دفاع از کیان نظام جمهوری اسلامی ایران طی 8 سال دایماً حضور خود را در جبهه حفظ کردند، بزرگترین سرمایه انقلاب و نظام بود و مهمترین نقش را در توقف ماشین جنگی عراق بر عهده داشت.

 

هر قشری و صنفی هرچه می‌توانست دریغ نمی‌کرد، عده‌ای جهاد مالی می‌کردند و عده ای دیگر، جهاد جانی و عده‌ای نیز جهاد فکری و فرهنگی. امّا همه در یک صف و یک خط بودند. تاریخ به یاد دارد آن زمانی که بچه دبستانی قلّک خود را پُر می‌کرد و به جای آنکه اسباب بازی کودکانه اش را بخرد، با فراخوان و بدون فراخوان تقدیم به جنگ می‌کرد.

 

هشت سال دفاع مقدس اوج ایثار، از خود گذشتگی، مقاومت و دین داری است و این مهم به عنوان سرمایه‌های سال‌های مقاومت باید به آیندگان منتقل شود.

 

در این میان نقش و سهم مردم خطه ولایتمدار صومعه‌سرا که دارای سوابق درخشانی در دوران دفاع مقدس هستند، بر هیچ کس پوشیده نیست و با آغاز جنگ تحمیلی مردم این خطه در قالب نیروهای مردمی ابتدا به صورت پراکنده و در قالب یگان‌هایی مختلف در مناطق عملیاتی حضور یافته و در خلق حماسه‌های جاویدان ایفای نقش کردند.

 

شهرستان صومعه‌سرا در دوران دفاع مقدس 540 شهید را تقدیم انقلاب کرد تا برگ زرینی برای همیشه در کارنامه خود داشته باشد و این آمار خود گویای حضور پررنگ نیروهای مردمی و بسیجی این شهرستان در دفاع مقدس است.

 

این شهرستان همچنین دارای 32 شهید جاویدالاثر،  یک هزار و 207 جانباز پنج تا 70 درصد است که از این تعداد جانباز 49 نفر آزاده هستند، تعداد شهدای جانباز این شهرستان 3 نفر و تعداد سرداران شهید 2 نفر است.

 

12 خانواده صومعه‌سرایی دارای دو فرزند شهید و هشت خانواده دارای تک فرزند ذکور بودند که به شهادت رسیدند.

 

زندگی‌نامه و وصیت‌نامه سردار شهید علیرضا خلوص دهقان‌پور

شهید والامقام علیرضا خلوص دهقانپور در سال 1338 در روستای ازگم این شهرستان در یک خانواده مذهبی چشم به جهان گشود. وی ضمن تحصیل برای کمک به خانواده خود در امر کشاورزی از زحمات طاقت فرسای خود در مزارع دریغ نمی‌ورزید. در همان دوران نوجوانی خویش بسیار فعال، پرتوان، چابک و در عین حال مودب بود.

شهید خلوص در تمامی فعالیت‌های انقلابی نقش فعال داشت و در تظاهراتی که بر پا می‌شد محال بود که وی در آن به چشم نخورد و پس از پیروزی انقلاب در تمامی تشکیلات انقلاب اسلامی "علی" اگر از بانیانش نبود از پیشگامانش بود.

 

او در مقابله با گروهک‌های ملحد و منافق نقش فعالی داشت و در درگیری با منافقین مجروح گردید. بسیاری از منافقین از او وحشت داشتند و وجودش خار چشم کجروندگان بود. او با آغاز جنگ تحمیلی پس از فراگیری آموزههای رزمی و تاکتیکی راهی جبهه‌های نبرد شد. شجاعت و دلاوری‌های وی در حملات علیه دشمن نظر فرماندهان را به خود جلب کرد و در عملیات کربلای 21 پس از 60 ساعت که در محاصره دشمن بودند، او فرماندهی دسته‌ای را به عهده داشت که پس از این مدت با شهادت نیروها را از محاصره در آورد.

 

وی در عملیات رمضان به شدت مجروح شد او از آنجایی که بسیار شیفته جهاد و مبارزه بود برای آنکه بازهم وارد صحنه عملیات شود از بیمارستان با همان لباس بیماری به قصد جبهه بدون اجازه و اطلاع پزشکان معالج، خارج گردید. او در اکثر عملیات‌ها شرکت فعالی داشت و بارها مجروح شده بود.

 

در عبادتش عمیق بود و به نماز شب بسیار اهمیت می‌داد و در  حال عادی و روزمره کمتر دیده می‌شد که بی‌وضو باشد. کمتر حرف می‌زد و بسیار به حرف‌ها گوش می داد. مخصوصا به کودکان بسیار بها و شخصیت می‌داد. به همه انان سلام می کرد و آنان را بسیار دوست می داشت و در بسیاری از موارد که در کوچه کودکان او را می یافتند گرداگرد او حلقه می زدند.

در طول چندسال جنگ تحمیلی او دوستان بسیاری را هدیه انقلاب اسلامی کرد که جدایی از انها را بسیار مشکل می دید او در وجودش عشق و ایثار بود. از مصادیق بسیار بارز " اشداء علی الکفار و رحماء بینهم" بود. چرا که دوستان از وجودش در شهر و هرجای دیگر بسیار خوشحال و خشنود و دشمنان بسیار مایوس و ناخشنود بودند.

 

علی در سال 61 با یک خانواده مذهبی وصلت کرد که حاصل این وصلت میمون و مبارک دو فرزند به نام های اسماعیل و زینب است که بنا به وصیتش نام اسماعیل همچون اسماعیل حضرت ابراهیم(ع)برای قربانی به پیشگاه احدیت بر وی نهاده بود و زیتب را غمخوار و عزادار...

 

آری سرانجام پس از سال‌ها مجاهدت و مبارزه در راه حق و نبرد در میادین رزم در تاریخ 25 خرداد شصت و هفت در یک عملیات در ارتفاعات غرب کشور( ماووت قله قامیش) دوستان خبر مفقودالاثر بودنش را به اطلاع خانواده‌اش رساندند.

 

پیکر پاک و مطهر این شهید پس از سالها بر دستان مردم شهیدپرور صومعه‌سرا تشییع و در مسجد جعفری این شهرستان آرام گرفت.

 

خاطراتی از شهید علیرضا خلوص دهقانپور

بیست و پنجم تیر 1366 بود. بعد از مراسم شهید راستگو، ساعت 11 شب بود که دیدم آقا علیرضا به همراه 14 نفر از برادران بسیجی برای شرکت در مراسم عروسی‌ام آمده اند. با دیدنشان انگار خدا دنیا را به من داده به طرفشان رفتم، بعد از روبوسی و کلی خوش و بش مرا سوار بر پشتش کرد و به نوعی ( کولی ) داد من که لباس دامادی پوشیده بودم در اوج خوشی و خرمی به سر می بردم که یک دفعه شهید دهقانپور مرا از بلای سرش پرت کرد پایین و ضد حال بدی خوردم.

همه بچه ها زدند زیر خنده و گفتند بفرما این هم کادوی دامادی شما!//نقل از دوست شهید

 

به ولایت فقیه اهیمت زیادی می داد. در حرفها و وصیتنامه‌اش تاکید می کرد که بچه هایم را طوری تربیت کن که پیروز خط امام و ولایت فقیه باشند. دخترم زینب را طوری به بار بیاور که الگویش حضرت زهرا(سلام الله) و حضرت زینب(سلام الله) باشند.

 

دو نفر از نیروهای گردانش به نام‌های شهید سید معروف ایرانی و بشری به شهادت رسیده بودند. ایشان مرا سوار ماشین کردند و گفتند برویم و یک سری به خانواده هایشان بزنیم. علاقه خاصی به شهید سید معروف ایرانی داشت.

 

از ابتدای سوار شدن به ماشین نوار مداحی گذاشت. کار همیشگی اش بود یا نوار مداحی یا نوار قرآن گوش می داد. بعد نوار صدای شهید سید معروف ایرانی را گذاشت و گفت: سید بعد از تو من شهید می شوم؟ خیلی ناراحت شدم گفتم: چرا این حرف را می زنی؟ گفت:تا کنون می گفتم که شهادت برای قلبم ضرر دارد اما الان دیگر به آن حد رسیده ام که به شهادت فکر کنم و به استقبالش بروم.//نقل از همسر شهید

شهید دهقانپور علاوه بر دوستان و همرزمانش در بین بچه های کوچک نیز از محبوبیت خاصی برخوردار بود. زمانی که از منطقه بر می گشت آنها را در تویوتای سپاه سوار می کرد و به پارک می برد و همان جا با انها به بازی کودکانه مشغول می شد و برایشان تنقلات و خوردنی می خرید و بعد از یکی دو ساعت تفریح آنها را می برد دم در خانه هایشان و پیاده می کرد.

الان همان بچه ها کسانی هستند که در مراسماتش حضور فعال دارند.//نقل از دوست شهید

 

وصیت نامه شهید علیرضا خلوص دهقانپور

ای اسلامیان بر خروشید و به رهبری این امام کبیر پرچم اسلام را در سرتا سر جهان برپا کنید.

" إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِهِ صَفًّا كَأَنَّهُم بُنيَانٌ مَّرْصُوصٌ "

ما همه پاسدار اسلامیم، رفتار و حرکات ما باید آنچنان اسلامی و الهی باشد که بر دشمنان قسم خورده اسلام هم اثر بگذارد و آنها را از چنگال استکبار نجات دهد تا شاید خداوند از این عمل حقیر ما که خدمتی به اسلام است ما را بیاموزد.

همسرم:

آرزویم این است که روزی تمام مستضعفان از یوغ و زیر ظلم ظالمان و مستکبران رهایی یابند. تو خوب می دانی که من فقط جهت رضای خدای بزرگ فعالیت می کردم و صرفا به خاطر جامع عمل پوشاندن این گفته خود به جهاد رفته بودم. اگرچه که چیزهایی که لازم یک زندگی ساده و بی آلایش بود آن را هم باز برایت فراهم نکردم ولی مطمئن باش که در آن دنیا سعادت تو را از خداوند بزرگ آرزو می کنم و تو ای همسرم ای دختر روح الله، ای زاده زهرای اطهر، نمازت را به موقع بخوان و خدا را فراموش مکن.

نکند این مصیبت به ظاهر تو را از همه چیز عقب بیندازند و غافل بسازد بر قرآن بیندیش و عمل کن.

خط ولایت فقیه را فراموش مکن، هرگز خود را جدا از این خط الهی و خدائی ندان که بدان هر کس از این خط خارج شود هلاک می شود و آمرزیده نمی شود و این خط جز خط روحانیت به رهبری خمینی عزیز و بزرگ نیست که من تو را در ماندن و استمرار دادن در این خط سفارش می کنم.

و این پیامم را به جوانان آنجا برسانند و به گوش جوانان دنیا برسانید که نکند ای جوانان در رخت خواب ذلت بمیرید که امام شما، حسین(علیه السلام) در میدان رزم به شهادت رسید.

مبادا در خواب جهالت و نادانی بمیرید که امام ششم حضرت صادق(علیه السلام) رئیس مذهب و دانش بود.

مبادا در امر عبادت کوتاهی کنید که مولایمان علی(علیه السلام) در محراب عبادت به شهادت رسید.

پس از شهادتم بر تابوتم عکس امام را بزنید و در کنار عکس امام عکس کوچک مرا بزنید تا انهایی که مخالف اسلام و امامند بدانند که من شهید پیرو امام و خط امام بودم.

 

کد خبر 538213

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha