به گزارش خبرنگار سینمایی شبستان، «پوران درخشنده» کارگردان سینمای ایران شنبه ۴ اردیبهشت ماه با حضور در کارگاه «دارالفنون» جشنواره جهانی فیلم فجر در سخنانی خطاب به جوانان گفت: در دوره ای که ما کارمان را آغاز کردیم چنین فرصت هایی برایمان پیش نمیآمد که از تجربیات پیشکسوتان استفاده کنیم، حرف بزنیم و سوال بپرسیم و همه این روند را به صورت تجربی طی کردیم، به همین دلیل این فرصت را به شما تبریک میگویم و امیدوارم از آن نهایت استفاده را بکنید.
فیلمسازی عرقریزان روحی میخواهد
وی با اشاره به اینکه فیلمسازی حرفه بسیار سختی است، بیان کرد: فیلمسازی عرقریزان روحی میخواهد تا بتوانید لحظه ای را طراحی، تولید و به دنیای پیرامون معرفی کنید. فیلمسازی یک زایش است. زایشی که سختی های خود را دارد. فیلمسازی پنجرهای رو به بیرون است. پنجره ای که قرار است شما آن را باز کنید باید پنجرهای باشد که قبلا کسی آن را ندیده باشد. پنجرهای باز می کنید برای اینکه بگویید دنیایی که در آن زندگی میکنید چگونه دیده می شود؟ آیا آفتابی است یا تیره و گرفته. به چه تغییراتی نیاز دارد تا آدم هایی که قرار است در آن زندگی کنند آرامش بیشتری داشته باشند.
درخشنده در مورد سوژه یابی در فیلمسازی گفت: اینکه چطور سوژه پیدا میکنیم، چقدر در مورد آن پژوهش می کنیم و چقدر این سوژه مهم است. در ادامه با این سوال روبرو میشوید که اگر این حرف را نزنم چه اتفاقی میافتد و آن وقت است که احتمالا به این نتیجه میرسید که این حرف باید گفته شود چون نیاز جامعه است. می خواهم در مورد سینمای اجتماعی صحبت کنم. سینمایی که مورد علاقه ام است و مردم دوست دارند. در کنار این مردم زندگی می کنم و نمی توانم نسبت به مسائلی که مردم با آن درگیرند بی تفاوت باشم.
باید به خط قرمزها احترام گذاشت
وی با طرح سوال "معیار اهمیت یک سوژه چیست؟ و چطور آن را پیدا می کنید؟" ادامه داد: برای من این طور اتفاق میافتد که همیشه در ارتباط با مسائلی که می خواهم در فیلم هایم بیان کنم به صورت بدون واسطه با موضوع ارتباط برقرار میکنم. برای مثال عبور از غبار و زمان از دست رفته اولین ساخته هایم بود که با محور موضوعات اجتماعی ساخته شد و هیچ وقت از قبل سوژه را مطرح نکردم چرا که موضوع فیلم های اجتماعی از دل جامعه اتفاق می افتد. آدمها با یک سری مسائل روبرو هستند. یک سری مسائلی که اتفاق میافتد و کمتر می توانیم راجع به آن حرف بزنیم و فکر می کنیم این ها را نمی توان گفت. هر حرفی را می توان زد اما چگونه گفتنش مهم است، هر کشوری خط قرمزهایی دارد و باید به آن احترام گذاشت.
کارگردان «بچه های ابدی» گفت: به طور مثال قرار است راجع به ناشنوایی کار کنم. موضوعی که من انتخاب نکردم، فقط سر راهش قرار گرفتم. در جامعه ای که زندگی می کنم متوجه می شوم که افراد ناشنوا از سهم زندگی شان بی بهرهاند. اکثر این بچه ها با مشکلاتی روبرو هستند که در روانشان رخ میدهد. اینجا جایی است که سوژه، من را انتخاب می کند و من در مسیری قرار می گیرم که به دنبالش بروم. در ارتباط با مشکلاتی که طی تحقیق با آن روبرو می شوم به وجود می آید بچه ها خودشان اولین گزینه من هستند من باید نمونه داشته باشم.
وی برای آگاهی نسبت به گستردگی این مساله توضیح داد: چطور باید بدانم این موضوع گسترده است و مربوط به یک نفر نمی شود. پس با بچه های ناشنوا صحبت می کنم. برای اینکه زبان اشاره شان را یاد بگیرم، سرکلاس شان مینشینم تا بدانم چطور باید با او رابطه برقرار کنم. از طرفی فکر می کنم این پسر یا دختر با خانواده زندگی میکند. پس سراغ خانواده هایشان میروم. علت پرخاشگری چیست و چرا این کودکان در خانه نا آرامند. پس باید برای تمام این چراها به جواب برسم. واقعیت این است که جامعه به او فرصت نمی دهد، امکان نمی دهد، وقت نمی دهد تا مثل بقیه سهمی ببرد. در خانواده هم جوابی به سوالاتش نمیدهند. آدم شنوا راحت به خواسته هایش در خانواده می رسد اما یک ناشنوا به خواسته هایش نمی رسد. بنابراین نسبت به این موضوع حساسیتم را از دست نمی دهم و می گویم من انتخاب شده ام تا این موضوع را پیش ببرم.
این فیلمساز با اشاره به مرحله بعدی که انتخاب بازیگر است، اظهار کرد: در حالی که بازی نقش فرد ناشنوا برای بازیگران حرفه ای یک فرصت است تصمیم می گیرم از یک نابازیگر ناشنوا کمک بگیرم. توانمندی هایش را می سنجم. هزینه فیلم سینمایی خیلی زیاد است و باید آگاهانه جلو بروم چرا که باید پول فیلم برگردد پس باید در انتخاب بازیگر دقت کنم. پس از یک انتخاب خیلی سخت با بیش از ۲۰۰نفر مصاحبه کردم و در نهایت یکی از رانده شده ترین ناشنوایان را انتخاب کردم. سوژه اجتماعی که انتخاب می کنید باید از یک محدوده وسیع تری انتخاب شود. اگر سوژه مورد نظر محدوده کوچکی دارد، پس اگر درمورد آن فیلم نسازید هم اتفاقی نمی افتد.
وی در ادامه با بیان اینکه فیلم «هیس! دخترها فریاد نمی زنند» هم سوژه ای بود که «زیر پوست شهر» ادامه داشت، گفت: این موضوع در همه جای دنیا در حال اتفاق است. کودک آزاری مساله مهمی است به این دلیل که خیلی از محدودیت ها ما را وادار می کند که سکوت کنیم اما من آدمهای مرده متحرکی را می دیدم که در کنار ما زندگی می کنند اما مرده اند. پس تصمیم گرفتم در این زمینه فیلم بسازم.
مرز باریکی بین شعاری شدن و نشدن سوژه وجود دارد
درخشنده درباره شعاری شدن و نشدن سوژه نیز بیان کرد: مرز بسیار باریکی وجود دارد. ابتدا سعی می کنم باور پذیری را برای خودم ملاک قرار دهم. انقدر این موضوع باید باورپذیر و گسترده باشد تا مخاطبان آنرا درک کنند و شعار نشود. اگر شعار شود هیچ وقت موفق نخواهد بود. مردم شعار نمیخواهند مردم واقعیت ها را بدون واسطه می خواهند. مهم ترین فاکتور این است که فیلمساز باید بدون واسطه و بدون اینکه خودش را سانسور کند تمام کند موضوع را مطرح کند. مخاطب زمانی به سمت شما می آید که احساس کند سوژه واقعی است و خودِ خود زندگی است. جدایی نادر از سیمین برای این مورد توجه قرار می گیرد که بازیگرانش نقش آدم هایی را بازی می کنند که در اطرافمان دارند زندگی می کنند.
وی به فیلم های فمنیستی و فیلمهایی که راجع به زنان ساخته می شود نیز اشاره و تصریح کرد: اگر داریم به موضوعی که زن قهرمان داستان است می پردازیم فمنیستی است. اما وقتی از نابرابری ها حرف می زنیم این نابرابری ها به معنای فمنیستی نیست. اگر از حقوق یک انسان دفاع می کنیم که آن انسان زن است، اسمش فمنیست نیست. در ساخت فیلم های اجتماعی، فاکتور اصلی واقعیت و گستردگی آن است.
تا با سینما زندگی نکنید، نمی توانید روی مردم تأثیر بگذارید
پوران درخشنده در پایان سینما را زندگی خواند و گفت: تا با سینما زندگی نکنید، نمی توانید روی مردم تأثیر بگذارید. پس از تحقیق در مورد موضوعات اجتماعی باید زبانی پیدا کنید که با رعایت خط قرمزها بتوانید حرفتان را بزنید. در این زبان باید حرمت جامعه را رعایت کنید و انتخاب این زبان برعهده کارگردان و نویسنده است. پیدا کردن این زبان کار بسیار مهمی است که تنها لازمه آن عشق است. اگر کارگردان عاشق باشد می تواند به بهترین شکل موضوع را مطرح کند.
نظر شما