ماه رجب و شعبان فرصتی برای میهمان کردن خدا در قلب های شکسته

رمضان، ماه میعاد و گاه یاد است. میعاد با رستخیز دوباره جان و گاه حضور در همیشه ای از نور؛ ماه مبارک رمضان ماه میهمانی خداست ولی بهتر است میهمانی ماه رمضان دوطرفه باشد.

خبرگزاری شبستان: سلام بر ماه همایون پارسایان، ماه روشن دیدار در شب بی کرانه انسان، ماه یقین، ماه کتاب مبین. سلام بر ماه شورِ شوکتِ ایمان و روحِ رحمتِ رحمان. سلام بر ماه خجسته جان، سلام بر رمضان. رمضان، ماه میعاد است و گاه یاد. میعاد با رستخیز دوباره جان و گاه حضور در همیشه ای از نور؛ ماه شکیب تن و شادی جان.
رهنمودهای تعدادی از علما و مراجع راجع به چگونگی آمادگی برای ورود به میهمانی خدا در واپسین روزهای ماه شعبان مطمئنا در حضور با بصیرت در این میهمانی الهی موثر است. 
آنچه در ذیل می آید بخشی از سخنان آیت الله جوادی آملی در پایان درس خارج فقه خود است.

 

میهمانی ماه رمضان باید دوطرفه باشد
مستحضرید که برای ماه رجب دستورهای فراوانی دارند. ماه رجب و شعبان برای آن است که انسان در مسئله ضیافت پروردگار جزء مهمان‌های خوانده شده ذات اقدس الهی باشد که ضیف خود را در نهایت اکرام پذیرایی می‌کند.
این دعاها برای آن است که مضایفه، میهمانی دوطرفه باشد نه تنها ضیف یک جانبه؛ ضیف یک جانبه این است که انسان به وسیله حج یا عمره و مانند آن به سرزمین وحی می‌رود و آنجا که رفت، جزء ضیوف الرحمان است و یا بدون مقدمات ماه رجب و شعبان وارد ماه مبارک رمضان می‌شود و جزء ضیوف الرحمان است. در ماه مبارک رمضان از لحاظ زمان مهمان خدا است و در سرزمین وحی از نظر مکان مهمان خدا است. اما به ما گفتند که شما هم مهمانی بدهید. مضایفه بهتر از ضیف یک جانبه است. شما هم خدا را مهمان کنید.

 

میهمان کردن خدا در مرتبه وجه الله
خب مستحضرید که وقتی می‌گویند شما خدا را مهمان کنید، ما در فصل سوم سخن می گوییم نه در فصل اول یا دوم. فصل اول و دوم منطقه ممنوعه هستند که کسی به آنجا راه ندارد. فصل اول هویت مطلقه ذات اقدس الهی است و کسی به مقام ذات راه ندارد؛ نه مهمان او می‌شود نه او مهمان کسی است. فصل دوم که اکتناه صفات ذاتی است که عین ذات است، آنجا هم نه مهمان کسی می‌شود و نه کسی مهمان او می‌شود. اما فصل سوم مقام وجه الله است و فیض الله است که تمام بحث های عرفانی در همین فصل سوم است؛ فیض خدا، رحمت مطلقه خدا، وجه الله و امثال ذلک.
خب ما با وجه الله کار داریم. حالا چون وجه الله و فیض خدا در حوزه امکان است، هم ما می‌توانیم مهمان او باشیم (که البته وجه الله به الله متکی است) و هم وجه الله مهمان ما باشد. این مضایفه برکات فراوانی دارد. بیان نورانی امام سجاد(ع) هم در صحیفه این است که او «دان فی علوه و عال فی دنوه». او در عین حال که در ربّ العرش است و اسْتَوی عَلَی الْعَرْشِ الرَّحْمنُ بر او صادق است، هو مَعَکُمْ أَیْنَما کُنْتُمْ هم هست؛ در عین حال که عالی است دانی است و در عین حال که دانی است عالی است.
 

 

خدا میهمان قلب های شکسته
خب ما مهمان خدا باشیم طبق این روایاتی که در حال حج عمره یا در حال ماه مبارک رمضان حاجیان و معتمران یا صائمان را جزء ضیوف الرحمان می‌دانند درست است، اما خدا مهمان ما باشد یعنی چه؟ اولا ما چه داریم که او را مهمان کنیم؟ و ثانیا چه وقت او مهمان ما می‌شود؟ در حدیث قدسی که آمده است «انا عند المنکسرة قلوبهم»؛ یعنی خدای سبحان مهمان دل‌های شکسته است و آن انکسار و فقر و خضوع و خشوع و بندگی خالص را خدا می‌پذیرد. این «انا عند المنکسرة قلوبهم» جزء مصادیق مهمان شدن خدا نسبت به دلها است و آن «وَ هُوَ مَعَکُمْ أَیْنَ ما کُنْتُمْ » که در سوره مبارکه «حدید» است مال همه است. خدا به وجود مبارک موسی و هاورن (سلام الله علیهما) فرمود شما بروید با فرعون سخن کنید «إِنَّنی مَعَکُما أَسْمَعُ وَ أَری» من هم با موسی هستم، هم با هارون و هم با فرعون. «إِنَّ رَبَّکَ لَبِالْمِرْصادِ» این است دیگر. اما این که فرمود «انا عند المنکسرة قلوبهم» به وصف رحیمیت، وصف عفوّ بودن، به وصف ستار و غفار بودن و به وصف رئوف و عطوف بودن است. با این وصف خدا مهمان آدم می‌شود.
دعاهای ماه رجب و شعبان فرصتی برای میهمانی و میهمان داری خدا
این دعاهای ماه رجب و شعبان برای آن است که انسان را هم شایسته کند که مهمان خدا بشود و هم شایسته کند که مهمان دار خدا بشود. در این معامله سود کلاً مال انسان است؛ چون گاهی خدای سبحان مبایعه و خرید و فروش می‌کند. با انسان گفتگو دارد؛ چه اینکه در مناجات شعبانیه همین است.


بخش وسیعی از دعاهای ماه مبارک رمضان مال وجود مبارک امام باقر (ع) است

بخش وسیعی از دعاهای ماه مبارک رمضان مال وجود مبارک امام باقر (ع) است. در دعاهای سحر این «اللهم انی اسئلک من بهائک» از وجود مبارک امام باقر (ع) است و آن دعای نورانی ابوحمزه ثمالی از وجود مبارک امام سجاد(ع) است. اما ماه پربرکت رجب زمینه ای است که انسان وارد شهر النبوه بشود که محفوف به رحمت است و این دو ماه زمینه برای ضیف الرحمان شدن صائم است. بخشی از آن دعاها از وجود مبارک امام صادق(ع) است.

 

تحقیقی در دعای ماه رجب
شما در صحیفه‌صادقیه این بیان نورانی امام صادق(ع) را می‌بینید. این دعای «یا من ارجوه لکل خیر» از وجود مبارک امام صادق(ع) است و ظاهر این دعا این است که از همان اول حضرت دست مبارک را روی چانه شریف گذاشتند. این مربوط به لحیه پ(ریش) نیست. انسان وقتی مضطر شد دست به چانه می‌زند که حالت اضطراب است. از همان اول دست به چانه گذاشتند و این دست را حرکت دادند که حالت نگرانی و اضطراب و پریشانی و امثال ذلک باشد، نه این که وقتی به آن جمله آخر رسیدند (یا ذاالجلال و الاکرام)دست را گذاشته باشند.
در صحیفه‌صادقیه(ع) دعا این است که حضرت «فی کل یوم من رجب صباحاً و مساءً و فی اعقاب الصلوات» دعا رامی خواندند. پس این دعا در هر شب و روز و در همیشه حالات ماه مبارک رجب و در تعقیبات نمازهای پنج‌گانه هست. این جمله‌های معروف «یا من ارجوه لکل خیر، و امن سخطه عند کل شر» در اینجا دارد که «ثم مد ابوعبدالله یده الیسری فقبض علی لحیته».
خب این دعا را زن‌ها را هم می‌توانند بخوانند. پس عمده چانه است. در تعبیرات عرفی ما هم همین است که وقتی می‌خواهیم عذرخواهی کنیم دست به چانه می‌زنیم و می‌گویم ما را ببخش. لذا جوان هم می‌تواند بخواند زن هم می‌تواند بخواند. «و دعا بهذا الدعا و هو یلوذ بسبابته الیمنی ثم قال بعد ذلک یا ذا االجلال و الاکرام یا ذا النعماء و الجود یا ذاالمن و الطول حرم شیبتی علی النار» یعنی این دعای یا من ارجوه را حضرت از همان اول دست به چانه شریفشان گذاشتند و این دست سبابه دست راست را حرکت می‌دادند. این دعا را خواندند تا به یا ذا الجلال و الاکرام رسیدند که کمی اضافه کردند، نه این که این حالت مربوط به خصوص آن جایی باشد که یا ذاالجلال و الاکرام مطرح است.
 

 

با دعا آرامش را از خدا هدیه بگیریم
خب این دعا و امثال این دعا برای آن است که انسان را جزء ضیوف الرحمان بکند. وقتی مهمان خدای سبحان شد او غیر از نعمت‌های خاصه‌ای که عطا می‌کند یک چیزی را که صاحب بقا باشد، عطا می‌کند. چون «وَ ما عِنْدَ اللّهِ خَیْرٌ» یک چیزی می‌دهد که خیر باشد. این خیر از بین رفتنی نیست و نگهدار و نگهبان آدم است.

دنیا جز وسوسه و دسیسه و لهو لعب غوغا چیز دیگری نیست. اگر کسی بخواهد در این دنیا آرام باشد، باید به وسیله به همین برکات آرام باشد. این برکات انسان را آرام می‌کند.
مردان الهی هیچ کینه ای در دل ندارند
در بعضی از روایات دارد که این مردان الهی که در دنیا هستند، گویا اصلاً اهل دنیا نیستند. چرا؟ برای این که در سوره حشر درباره بهشتیها دارد: «وَ نَزَعْنا ما فی صُدُورِهِمْ مِنْ غِلِّ». بهشتی‌ها نه بیراهه می‌روند و نه راه کسی را می‌بندند، راحت راحت‌اند.
مردان الهی برابر آیات سوره مبارکه حشر همین را از خدا می‌خواهند و می‌گویند «لا تَجْعَلْ فی قُلُوبِنا غِلاًّ لِلَّذینَ آمَنُوا»؛ آدم وقتی کینه کسی را نداشت، راحت راحت زندگی می‌کند. بالأخره یک کسی بیراهه می‌رود، آدم او را به خدای خودش واگذار می‌کند، آن وقت چه جایی است که ما این غده (کینه) را اینجا (قلب) جا بدهیم. فلان کس آدم بدی است؛ بسیار خب بد است، کینه آنها را به عنوان تبرّی آدم دارد. در صورتی که کافر باشند این تبرّی آسیبی به آدم نمی‌رساند، اما کینه برادر مسلمان یک غده است.
در دعاهایی که مؤمنان برابر آیات سوره «حشر» دارند به خدا عرض می‌کنند که پروردگارا «لا تَجْعَلْ فی قُلُوبِنا غِلاًّ لِلَّذینَ آمَنُوا». راحت راحت زندگی می‌کنند. حالا جامعه می‌شود جامعه متحد. خیر یکدیگر را بخواهند، دعا نسبت به یکدیگر بکنند. اگر کسی مشکلی داشت، با دعا مشکل را حل می‌کند، نه با کینه هم مشکل خودش را اضافه کند هم مشکل او را. چنین جامعه‌ای می‌شود جامعه امام زمان، چنین جامعه‌ای می‌شود جامعه علوی، چنین جامعه ای عقلانی می‌شود.

 

جامعه ظهور جامعه عقلانی
در روایات هست که وقتی حضرت (ع) ظهور می‌کند عقل مردم کامل می‌شود «وضع الله یده علی رئوس العباد» به برکت خود حضرت، ذات اقدس الهی دست حضرت را یا دست بی دستی خودش را روی سر مردم آن جامعه می‌کشد، عقل مردم می‌آید بالا. الآن ما که در ایران 70 میلیونی به سر می‌بریم، یک صدم مردم دنیاییم. الآن دنیا هفت میلیارد بشر زندگی می‌کند و ما یک صدم هستیم. تازه اگر همه ما صالح بشویم، می شود یک صدم. مگر با یک صدم جهان اصلاح می‌شود؟
الآن آنچه که جهان را می‌تواند منتظر ظهور حضرت کند عقلانی بودن مردم است. عقل مردم که کامل شد در چنین فضایی 313 صحابی و شاگرد مثل امام برای حضرت (ع) فراهم می‌شود. اصلاح شدن چنین جامعه‌ای دشوار نیست.

 

 

کد خبر 54249

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha