به گزارش خبرنگار قرآن و معارف خبرگزاری شبستان، بیستوپنجمین جلسه از سلسله مباحث آموزههای وحی الهی با موضوع «شرک و مصادیق آن» با سخنرانی حجتالاسلام والمسلمین محمدعلی کوشا؛ پژوهشگر و مترجم برجسته قرآن، شب گذشته در بیت وی برگزار شد.
حجتالاسلام والمسلمین کوشا در ابتدای این جلسه با قرائت آیه 13 سوره لقمان گفت: خدای متعال در این آیه از زبان لقمان حکیم، نقل میکند که فرزندش را نصیحت و موعظه میکرد و پند و اندرزش این بود که به خدا شرک نورزد زیرا که شرک، ظلم بزرگی است.
وی در تبیین جمله «إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ» در آیه 13 سوره لقمان افزود: در این جمله، «إِنَّ»، لام در «لَظُلْمٌ» و «نوع جمله» که اسمیه است دال بر تأکید هستند، این سه تأکید برای این است که انسان به خدای متعال شرک نورزد زیرا شرک، آینده بسیار خطرناکی دارد.
این مترجم قرآن بیان کرد: خدا در آیه 116 سوره نساء میفرماید خدا شرک ورزیدن به خود را نمیآمرزد، اما برای هرکسی که شایستگی داشته باشد گناه مادون شرکش را میآمرزد و کسی که به خدا شرک بورزد به گمراهی دور و درازی افتاده است.
وی در مورد شرک در ذات اظهار کرد: مراد از شرک را باید در تقسیمات شرک جستجو کرد، یک شرک در ذات داریم که یعنی خدای واحد را متعدد بدانیم، مثل اعتقاد به دو یا چندخدا داشتن.
حجتالاسلام والمسلمین کوشا در مورد شرک در صفات گفت: دوم شرک در صفات است مثلاً یکی از صفات خدا، علم است و اگر این صفت خدا را جدای از ذات او و زائد بر ذاتش تلقی کنیم این هم نوعی شرک است.
وی در مورد شرک در افعال بیان کرد: یکی از انواع شرک، شرک در افعال است، یعنی اگر افعالی که در نظام هستی به وجود میآید را به غیرخدا نسبت بدهیم، نوعی شرک در افعال به حساب میآید مثلا شرک در افعال این است که بگوییم خالق چندتا هستند یا رازق چندتا هستند یا افرادی را از غیرخدا به عنوان رازق یا خالق خودمان تلقی کنیم.
این کارشناس دینی در مورد شرک در عبادت اظهار کرد: یک نوع شرک داریم که شرک در عبادت است و خیلی تأکید شده است آنهایی که ایمان میآورند دچار این نوع شرک نشوند. ممکن است کسی معتقد به خدا باشد، اعمالش را نیز انجام بدهد اما دچار شرک در عبادت شود، آنگاه این شرک، موارد و مصادیق فراوان دارد، مثلاً هر نوع ریاکاری یک نوع شرک است، هرنوع تملق یک نوع شرک است، هرنوع دروغگویی نوعی شرک است و لذا از امام صادق(ع) روایت شده است شرک ناپیداتر از حرکت مورچه است.
وی افزود: خلاصه اینکه قائل شدن به هر نوع تأثیری مستقل از مشیت و اراده خدا، نوعی شرک به حساب میآید و لذا فلاسفه مسلمان میگویند در نظام وجود، هیچ مؤثری جز خدای متعال نیست. صاحب کتاب مکارم الاخلاق؛ حسن بن فضل طبرسی، از رسول خدا روایت میکند که پیامبر(ص) به یکی از اصحابشان فرمودند از شرک ورزیدن به خدای متعال حتی به اندازه یک چشم بهم زدن بپرهیز، حتی اگر تو را اره کنند نباید شرک بورزی، یا اگر قطعه قطعهات کنند یا تو را به صلیب بکشند یا تو را با آتش بسوزانند، در تمام این خطرات نباید به خدای متعال، شرک بورزی.
حجتالاسلام والمسلمین کوشا گفت: مرحوم کلینی در کتاب الکافی از امام صادق(ع) نقل میکند که امام فرمودند بنیامیه آموزش ایمان را برای مردم آزاد گذاشتند اما آموزش شرک را آزاد نگذاشتند تا اگر آنان را به شرک بکشانند مردم متوجه نشوند. بنیامیه میگفتند ایمان بیاورید اما بحث از شرک نمیکردند، مصادیق شرک را نمیگفتند تا مردم نفهمند و کورکورانه از آنان اطاعت کنند لذا اطاعت از طاغوت یک نوع شرک است، اطاعت از آدم زورگوی جبار، یک نوع شرک است.
وی افزود: آیه 106 سوره یوسف، تکاندهنده است چراکه میفرماید بیشتر مؤمنان مشرک هستند، چطور میشود کسی که ایمان دارد؛ خدا، قیامت، نبوت، جانشینان پیامبر(ص)، عدل و دیگر صفات خدا، فرشتگان و غیب را قبول دارد، شرک بورزد؟ این شرک چه نوع شرکی است؟ شرک در عقیده که نیست پس مراد یا شرک در اخلاقیات است یا شرک در عمل است، مثلاً کسی که حسادت میورزد یا دلش پر از بغض و کینه مؤمن است، دچار شرک اخلاقی است. همچنین کسی که چاپلوسی میکند یا دروغ میگوید و خلف وعده میکند، دچار شرک عملی است.
این قرآنپژوه بیان کرد: از امام صادق(ع) در تفسیر عیاشی نقل شده است که اگر کسی بگوید: «اگر فلانی نبود من بیچاره میشدم»، دچار نوعی شرک شده است زیرا خدا را در نظر نگرفته است بلکه باید بگوید: «اگر عنایت الهی به وسیله فلانی بر من ظاهر نشده بود من از بین رفته بودم»، نه اینکه مستقیماً فلانی را در عرض خدا قرار بدهد.
وی افزود: همچنین امام صادق(ع) فرمود: کسی که بگوید: «اگر فلانی نبود من به فلان گرفتاری و مصیبت دچار شده بودم»، یا بگوید: «اگر فلانی نبود اصلا خانواده من از بین رفته بود»، نیز دچار شرک شده است. باید توجه شود که خدای متعال، شریکی در ملک، رازقیت و... ندارد و ما نباید طوری حرف بزنیم که انگار دیگری را در رزق، سلامتی و موفقیت، همانند خدا مؤثر میدانیم.
حجتالاسلام والمسلمین کوشا بیان کرد: راوی میگوید به امام صادق(ع) گفتم پس اگر کسی بگوید: «اگر خداوند به واسطه فلانی بر من منت نمینهاد، از بین میرفتم» چگونه است؟ فرمود اینجور حرف بزند اشکالی ندارد. بنابراین شرک گاهی در فرمانبری است، اینها انواع و اقسامی است که در قرآن و روایات آمده است که ما موحد باشیم؛ هم موحد در اعتقاد، هم موحد در اخلاق و هم موحد در عمل باشیم و اگر انسان به این مرحله از توحید برسد آنگاه است که در همه شرایط از دیگران نمیترسد.
وی گفت: نقل است که عالمی، تفسیری بر قرآن نوشت و به سلطان زمانش آن تفسیرش را اهدا کرد و این تفسیر، تفسیر خوب و مبسوطی نیز بوده است و آنگاه، چشمداشتی داشت که سلطان به او کمکی کند ولی سلطان کمکی نکرد، این فرد شروع به گله و شکوه کرد که من یک عمر کار کردم و این تفسیر را نوشتم و به تو اهدا نمودم ولی تو به من توجهی نکردی و در مقابلش کمکی به من روا نداشتی، آن سلطان نیز که آدم زرنگی بوده است، گفت تو اینهمه تفیسر نوشتی در ذیل آیه «ایّاکَ نَعْبُدُ وَ ایّاکَ نَسْتَعین»، چه نوشتی؟
حجتالاسلام والمسلمین کوشا در پایان سخنانش تصریح کرد: ما خوب سخن میگوییم و خوب مینویسیم اما در مقام عمل، به شرک میافتیم، «ایّاکَ نَعْبُدُ» یعنی فقط تو را عبادت میکنیم و «ایّاکَ نَسْتَعین» یعنی فقط از تو کمک میخواهیم، اگر انسان به این مرحله توحید برسد موحد واقعی میشود.
نظر شما