اگر چه مخاطبان برنامه های گفت وگو محور رسانه های دیداری و شنیداری قضاوت درباره بحث برنامه را برعهده دارند اما این قضاوت با شناخت شاخصه های یک برنامه گفتگومحور و اقتضائات آن، دقیق و منصفانه تر می شود. یک برنامه رادیویی یا تلوزیونی در هر یک از ساختارهای مناظره، گفت وگو، میزگرد و ... که باشد، ساختار هندسی ثابتی دارد. ساختار مثلثی مردم، رسانه و مسئولان.
همواره در دو سوی این مثلث، میان رسانه و مسئولان گفت وگویی سر می گیرد که دامنه این گفت وگو زاویه دید مخاطب را بر موضوع بیشتر می کند.
در صورتیکه ویژگیهای ارزنده یک برنامه گفتگومحور رعایت شود، اینگونه برنامه ها قادر به حفظ همراهی چند ساعته مخاطب هستند. برنامه های گفتگو محور با هدف گرفتن آگاهی، نگرش و عملکرد مخاطب، بیشترین و فوری ترین تاثیر را بر مخاطب دارند. به همین سبب غالب برنامه هایی که در زمان حساس انتخابات از رسانه پخش می شود، رویکرد گفت وگو محور دارد.
بدیهی است صرفا آنچه از یک برنامه گفتگومحور دیده و یا شنیده می شود، برای قضاوت درباره موضوع برنامه کافی نیست و شناخت رابطه منطقی میان آیتمهای مختلف برنامه و بحث برنامه و حتی کاربرد موسیقی در خلال مباحث، راهگشای مخاطب جهت دریافت پیام از رسانه است.
برنامه های گفتگو محور چند قالب معین دارند. اولین آن، قالب مجله ای یا ترکیبی است که از گفتگو های زنده و تولیدی و نیز آیتمهای متنوع شکل گرفته است. محور تمام آیتمها و مباحث، گفتگو با مهمان حضوری برنامه است.
گونه دیگر برنامه های گفتگومحور، مناظره است. این ساختار برنامه سازی به جهت ضرباهنگ بالایی که در میان مباحث دارد، بیشترین مخاطب را داراست. مجری در این گونه برنامه ها بیشتر نقش هدایت کننده بحث را دارد و تلاش می کند با حداقل حضور و تاثیر در میان مباحث، طرفین مناظره را به درهمکنش و تولید پیام برای مخاطب بکشاند.
گونه دیگر برنامه های گفتگو محور، میزگرد است. این ساختار برنامه سازی، به دلیل تعمق در موضوع و بررسی و تحلیل آن از ابعاد گوناگون، زمانی طولانیتر از سایر برنامه ها دارد و گاه تا 3 ساعت طول می کشد. در این ساختار، طرح سوال و گفت وگو با هر میهمان ، مقدمه ای برای طرح سوال بعدی و گفت وگو با دیگر میهمان برنامه است.
برنامه های گفتگو محور در هر یک از چهار ساختار فوق، یکی و یا چند هدف که در ادامه مطرح خواهد شد را دنبال می کنند. اولین هدف، گردآوری اطلاعات برای تکمیل دانسته های مخاطب است. بیشتر برنامه هایی که رویکرد تاریخی دارند و به تبیین یکی از برهه تاریخ می پردازند چنین هدفی را دنبال می کنند.
هدف دوم برنامه های گفتگو محور، بیان عقیده و یا تشریح دیدگاهی است که در سیاستگذاری برنامه سازان پیش بینی شده است. در این شیوه نماینده یکی از طیفهای فکری در جامعه به برنامه دعوت می شوند و الزامی به حضور نماینده طیف فکری مقابل آن نیست. البته در قسمتهای بعدی این برنامه امکان دعوت از نماینده سایر طیفهای فکری جامعه نیز فراهم می شود.
یکی دیگر از اهداف برنامه های گفت وگو محور پاسخگویی است. این هدف غالبا در برنامه هایی دنبال می شود که در پی بروز یک رویداد و تحریک افکار عمومی و طرح سوالات متعدد در جامعه، یکی از مسئولان به استودیو برنامه دعوت می شود تا سوالات مبتلابه جامعه را پاسخ گوید.
با نگاهی تحلیلی تر به برنامه های گفتگو محور، روی دیگر سکه این گونه برنامه ها که از دید مخاطب پنهان است دیده خواهد شد. با بررسی روزهای آغازین فعالیت رسانه دیداری و شنیداری و نیز پخش برنامه های گفتگومحور، می بینیم که رادیوی پیشگام انگلیس در سالهای دهه 1930 با مشکل عدم وجود یک دستورالعمل معین در تولید برنامه های گفتگومحور مواجه بود. این معضل باعث بروز برخی ناهنجاری های کلامی می شد. چندین سال بعد از آن، دستور العملی از سوی اتحادیه ملی خبرنگاران (ung) به همه رسانه ها ابلاغ شد که بر اساس آن، مجریان وظیفه داشتند اصول اخلاقی و حرفه ای را بصورت کامل رعایت کنند، هرگز اخبار را بر اساس حدس و گمان تفسیر نکنند و در صورت بروز هر گونه اشتباهی، فورا عذرخواهی و تصحیح کنند.
بر اساس این دستور العمل، برنامه سازان از هرگونه بهره برداری از رانت اطلاعات بدست آمده قبل از پخش برنامه برحذر شدند. ممنوعیت تبلیغ کالا در راستای منافع شخصی نیز یکی دیگر از بخشهای دستورالعمل اتحادیه ملی خبرنگاران بود.
نگاهی به عملکرد برنامه های گفتگومحور رسانه ملی گویای این است که گزینش دقیق مجریان باعث کاهش انحراف در مسیر صحیح برنامه شده و از سویی دیگر برنامه ها در مرحله قبل از پخش توسط واحدهای ارزیابی و نظارت شبکه ها دروازه بانی می شود.
البته بررسی آمار تماسهای تلفنی شنوندگان و موضوعات این تماسها نشان می دهد که در برخی موارد اشتباهات صورت گرفته از سوی مجریان و یا برخی کارشناسان در ارائه آمار غلط، باعث اعتراض مخاطبان یا نهادهای ذیربط شده است. بررسی علل بروز چنین خطاهایی در دو بخش خلاصه می شود که اولین آن، تعلل برخی روابط عمومی های نهادها در معرفی کارشناس خبره برای حضور در برنامه بوده و علت دیگر، اقتباس بی پروای برخی برنامه سازان از اخبار درج شده در رسانه های مکتوب است که خطای آن رسانه را به رسانه دیداری و شنیداری تسری می بخشد.
مهدی زال زاده
نظر شما