به گزارش خبرگزاری شبستان به نقل از طلیعه، موضوع تحول در علوم انسانی وارداتی و دستیابی به نسخه ای که بتواند معضلات جامعه اسلامی را برطرف کند فقط با تدریس واحدهای آموزشی مبتنی بر نگرش دینی در مجامع علمی به دست نمی آید، بلکه ریشه این تاکیدات در حل معضلاتی همچون ولنگاری فرهنگی است، مقوله ای که باعث ایجاد ناهنجاری هایی در سطح جامعه است. از این رو و نیز بررسی چرایی نداشتن راهکارهای بومی و عملکرد عوامل موثر در رسیدن به این مهم، ما را برآن داشت تا با دکتر ابراهیم فیاض، استاد مردم شناسی دانشگاه تهران گفت و گو کنیم که ماحصل آن را در ادامه می خوانید:
ابراهیم فیاض گفت: معضلات ما در سطح جامعه از لحاظ مشکلات عدیده ای که با آن دست به گریبانیم، مثل ویژه خواری، مفاسد اقتصادی و اجتماعی اعم از بی حجابی، آمار بالای طلاق، ازدواج سفید، گسستگی های روابط و…. همگی متاثر از اقتصاد باز و لیبرالی است که متاسفانه در جامعه رواج گرفته است. این اقتصاد باز و بی قید و بند به تبعیت خود جامعه را باز خواهد کرد و نباید با این طریقی که ما در اقتصاد پیش گرفته ایم توقع دیگری از جامعه داشت.
وی اقتصاد را یک ظرف دانست و اظهار کرد: باقی امور در این ظرف تعریف می شوند. متاسفانه، دیدگاهی که هم اکنون در سطح جامعه پیاده می شود همان دیدگاه های لیبرالی هستند که حول سرمایه داری و اشرافی گری می چرخد. این دیدگاه در آمریکا هم مطرح است. نظامی که در آن مدیرانش پولهای کلان می گیرند و خواهان امتیازات ویژه نیز هستند.
فیاض بیان کرد: متاسفانه ما در ایران از نظر لیبرالی از کشورهایی مثل آمریکا نیز پیشی گرفته ایم، آمریکا در جهان و در درون خود دو نوع دموکراسی دارد، یکی دموکراسی (پدرخواندگی) و دیگری دموکراسی (فرزندخواندگی). در دموکراسی پدرخواندگی سرمایه داران بزرگ مورد نظر هستند و در دموکراسی فرزندخواندگی به کارگزاران و مدیران توجه می شود، یعنی دریافت های بالا و دستمزدهای کلان را به مدیران و مسئولان خود توجیه می کنند.
مولف کتاب «مردم شناسی دینی توسعه در ایران» با ابراز تاسف از اقتصاد متکی به نفت در کشور بیان کرد: اقتصاد نفتی ما را به سمت مصرف گرایی که مخالف عقلانیت است هدایت کرده است. متاسفانه، فساد در جامعه ما از آمریکا بیشتر است، ما به جای تولید که عقل آن را توجیه می کند به سمت واردات و مصرف گرایی صرف رفته ایم و در جوانبی از غرب هم سبقت گرفته ایم. «ماکس وبر» می گوید: بانکداری و سرمایه داری ربوی همه تمدن غرب است. حالا در ایران شاهد هستیم بانک ها سودهای بالا می دهند و می گیرند؛ در کجای دنیا با تولید و جامعه این طور که بانکهای ما رفتار می کنند، رفتار می شود؟!
وی تاکید کرد: متاسفانه، نفت می رود و سرمایه داران پول دریافت می کنند. ما به علت مصرف گرایی و عدم توازن در لایه های اجتماعی دچار مشکلات عدیده ای شدیم، وقتی فقط منافع شخصی لحاظ شود و رانت خواری و فساد گسترش یابد، نظام ارزشی از بین می رود و مقوله ای به نام امر به معروف و نهی از منکر بی معنا می شود. این دیدگاه لیبرالی بعد از جنگ هشت ساله و شروع بازسازی و با روی کار آمدن دولت کارگزاران تا هم اکنون نیز ادامه دارد و هر دولتی در برحه خود دچار فساد شد. نمونه اش آقای کرباسچی در دولت سازندگی، آقای جزایری در دولت اصلاحات، آقای زنجانی در دولت عدالت گرا، و چپاول ثروت ملت در فیشهای حقوقی در دولت فعلی!
مولف کتاب «سیاست، دین و فرهنگ» با بیان اینکه در بحث علوم انسانی، نه به علوم انسانی اسلامی دست یافتیم و نه توانستیم علوم انسانی موجود را عملیاتی کنیم، ابراز کرد: متاسفانه، رکود و رخوت بزرگی چه در حوزه و چه در دانشگاه دیده می شود. دانشگاه اسلامی فقط به مقوله مدرک نگاه می کند و دانشگاه اجتماعی ما در اجتماع هیچ دخالتی ندارد. همه منابع به حاشیه بر اندیشه های دیگران مثل (هگل) و (ماکس وبر) تبدیل شده است. دانشگاه اسلامی به تبلیغ و تبیین دین کاری ندارد. در حوزه نیز علی رغم تاکیدات متعدد رهبری بر نظریه سازی اسلامی، متاسفانه هیچ کار درخور توجهی صورت نگرفته و در برابر جامعه نیز منفعل عمل می کنند.
وی با بیان اینکه با این معضلات جامعه به سمت انفجار پیش می رود، گفت: در بحث علوم انسانی یک خلأ بزرگ دیده می شود. چرا باید به فرهیختگان و اندیشمندان علوم انسانی کم توجهی شود؟!، امثال بنده با این سابقه در تالیف کتاب و نوشتن مقاله و تحقیق و تحصیل در دانشگاه و حوزه به حال خود رها شدیم، نه از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی و نه از سوی مسئولان دولتی و حکومتی اهتمامی به صاحبنظران این حوزه نمی شود. آقایان با انصار و اعوان خود مشغولند و توجهی به دیدگاه های دیگر ندارند که این موجب یاس و ناامیدی در اساتید خواهد شد.
فیاض تصریح کرد: بنده در گذشته و در گفتگوهای متعدد حادث شدن فاجعه علوم انسانی را گوشزد کردم، با غفلت و ولنگاری در علوم انسانی بود که ما دچار آشفتگی و ولنگاری فرهنگی شدیم. متاسفانه معلوم نیست بودجه علوم انسانی کجا و به چه صورت هزینه می شود. در تهران و قم شاهد خرید ساختمان ها و کاخ های بزرگ در بخش علوم انسانی هستیم ولی در بخش تولید، چقدر کتاب و مطلب تولید کرده ایم. بیشتر کارهای ما در بخش علوم فنی است و در بخش های دیگر افول کرده ایم البته باید اذعان کنم که متاسفانه در طول این چند سال گذشته و نه تنها این دوره این غفلت ها صورت گرفته و معلوم نیست، منابع علوم انسانی کجا و چگونه صرف می شود.
نظر شما