به گزارش خبرگزاری شبستان، به نقل از کتابخانه مجلس شورای اسلامی، فرهنگ ساختاری واژگان پارسی در دو جلد فراهم شده است. جلد اول یا خود فرهنگ الفبایی است و در جلد دوم برای آنکه خواننده به سادگی بتواند از این فرهنگ استفاده کند، نکتهها و گزارشها و پیشآگاهیها و راهنماییها آورده شده است. این فرهنگ با واژههای سرۀ پارسی یا «سراسر پارسی» فراهم شده، مگر آنکه گفتاری از کسی بازگو شده باشد که ناگزیر خود آن نوشتار بی هیچ کم و کاست آورده شده است.
دکتر ضیاءالدین هاجری انگیزۀ خویش را از فراهمآوری «فرهنگ ساختاری واژگان پارسی» چنین میداند: «به یاد دارم که میان سالهای ۱۳۴۰ تا ۱۳۴۵ خورشیدی روزانه چندین پنگان به سنجش میان دستور زبانهای فارسی، انگلیسی، فرانسوی و تازی سرگرم بودم و از همان زمان بود که پیوسته با این کار آرامآرام بهسویِ کامه و آرمان خود گام برمیداشتم. از همان روزگار با خود میاندیشیدم که چرا زبان پارسی ما به این بیسروسامانی کشانده شده است. چرا ما هم مانند برخِ کشورها نباید فرهنگی یا واژهنامهای رسا و روشمند برای شناسایی واژگانمان داشته باشیم؟ پس، بر آن شدم که هر جور است تا جایی که در توش و توان دارم، بدین کار بپردازم. پس از انجام دادن سخنرانیها و نگارش جستارها و فراهم کردن فرهنگهای گوناگون (فرهنگِ نامهها، فرهنگِ وندهای زبان فارسی، فرهنگ ساختاری واژگان فرانسه، فرهنگ بیستهزار و…) سرانجام آرامآرام خود را آماده کردم تا آنچه در درازنای زندگی در این زمینهها پژوهش و بررسی کردهام، همگی را گردآوری کنم و برای فراهم ساختنِ «فرهنگِ ساختاری واژگان پارسی» بکوشم و آن را در دسترس همگان بگذارم».
هاجری سپس درباره روش کار خویش میافزاید: «آنچه از سالیان پیش خوانده و در کنار هر رویه نکتههایی را یادداشت کرده بودم، برای آنها برگیزههایی فراهم ساختم. چون پایه و مایهی کارم همان «سانیزِ» سراستاد محمود حسابی، همانا (۱۵۰۰ ریشه، ۶۰۰ پسوند، ۲۵۰ پیشوند) بود، بدینروی، با همین سانیز نامدار، کار را آغازیدم. در سال ۱۳۷۷ خورشیدی از ۸۵۰ وند، چیزی نزدیک به ۷۵۰ تا از آنها را در «فرهنگِ وندهای زبان فارسی» آورده بودم. در آن سال چون کامهام پارسینویسی نبود، تنها پیشگفتارِ آن فرهنگ را به پارسی نوشتم. آرامآرام از همان سال ۱۳۷۷ خورشیدی، بیدرنگ پس از چاپ فرهنگ وندها و فرهنگ ساختاری واژگان فرانسه، پیوسته برگیزههای بایسته را فراهم میکردم. با دستیابی به دبیزههای تازه، توانستم تا آنجا که در توش و توانم بود به دنبال ۱۵۰۰ ریشۀ زبان پارسی باشم. در این زمینه جستوجوهای بایسته را انجام دادم، برگیزههای فراهمشده را به سامان الفبایی، برای ریشهها و برای وندها جداگانه چیدم».
نویسنده در پایان میگوید: «به پندار و باور من، بیگمان از راهِ بازیابی و زنده کردن واژگانِ پارسی و کوشایی در بازگوییِ برداشتهای دانشی، تخشایی، هنری، پیشهیی، فرهنگی، هازمانی، کدیوری، به زبانِ پارسی، آن هم به گونۀ یکسان در همگیِ زمینهها، کارِ پیشبردِ دانش و پژوهش، در این روزگارانِ والایش و سرافرازیهای دانشی، بسیار آسان و سادهتر خواهد شد».
نظر شما