به گزارش خبرنگار کتاب شبستان ، «سید مجتبی هاشمی» در کتاب حاضر به عنوان یکی از معدود بازماندگان شهدای شیمیایی والفجر 10، از خاطراتش در دوران شکوهمند عشق و ایثار دفاع مقدس می گوید.
این خاطرات مربوط است به روزهای در انتظار عملیات ، زمانی که رزمندگان در مناطق مختلف پراکنده بودند تا شب عملیات فرارسد و انجام وظیفه کنند. روزهایی که این پرستوهای پرکشیده راه های مقدماتی سیر وسلوک و عرفان را با تهذیب و شب زنده داری خود طی نموده وپس از مدتی هم نشینی با جامانده ها پرکشیدند.
در قسمتی از کتاب حاضر می خوانیم :
«چند لشکری که مامور اجرای عملیات بودند نیروهای شان را در مقرهای مختلفی در شهر فاو مستقر کرده بودند. گردان ما (سیدالشهدا)نیز در آن سرمای زمستان با کمپرسی و مایلر شبانه به آن جا اعزام شد. وقتی رسیدیم نزدیک اذان صبح بود. لذا در ساختمان پاساژ نیمه خرابی که نزدیک مسجد فاو بود مستقر شدیم......
پس از آن به محله ی سابق و بافت قدیمی شهر رفتیم ، صحنه های غریبی بود. هنوز می شد صدای بازی بچه ها را از کوچه ها شنید. هنور درهای باز و نیمه سوخته آن محله شیعه نشین ، نشان از مهمان نوازی مردم ضعیف و جنوبی می داد. بوی نم و خاک ، خشت و گل ، عطر خاص به فضا داده بود که آرامشی غریب و دلتنگ کننده به ما می داد....»
گفتنی است کتاب «جا مانده» نوشته ی «سید مجتبی هاشمی» را انتشارات عماد فردا و در قطع رقعی منتشر کرده است.
نظر شما