به گزارش خبرگزاری شبستان؛ روزنامه "الاخبار" در مقاله ای به قلم "حسن حردان" نوشت: قدرت آمریکا برخلاف میل آن در حال سقوط است، اما همچنان مقابل حقایق قرار می گیرد، واقعیت های اقتصادی جدید جهان، پایان امپراطوری آمریکا بر عرش اقتصادی و سیاسی جهان را نشان می دهد، چرا که فقط با استقراض قادر به تأمین هزینه های اصلی خود می باشد.
چین و روسیه و دیگر کشورهایی که رقیب بزرگ «واشنگتن» به شمار می آیند، قدرت آن را تهدید کرده و به دلیل در هم پیچیدگی اقتصاد جهانی و عدم بی نیازی مالی و اقتصادی از ارتباط با بسیاری از کشورها به ویژه چین، توان مقاومت ندارد، به گونه ای که طبق تحلیل کارشناسان، آمریکا به چین وابسته بوده و از آن به عنوان شرایط سخت یاد می کنند.
در این زمینه، «جوزف نای»، استاد دانشگاه هاروارد به نقل از یک کارشناس چینی می گوید: «بسیاری از چینی ها معتقدند که چین پس از بحران مالی سال 2008 در حال صعود و آمریکا درحال نزول و سقوط است».
صرف نظر از این واقعیت که چین هنوز برای رسیدن به قله پیشرقت تجاری و سبقت از آمریکا در تمام زمینه ها به زمان نیاز دارد، اما کاملا مشخص است که چین به سرعت به سمت این قله گام بر می دارد و آمریکا از مسیر آن منحرف می شود.
در حال حاضر میانگین نرخ رشد اقتصاد چین در سال حدود 7٪ است اما آمریکا سال های متوالی است که در رکود اقتصادی به سر می برد و در بازارهای جهانی با رقابت اقتصادهای پیشرفته ای چون چین روبروست.
صادرات چین بسیار بیشتر از واردات آن است و تراز تجاری این کشور سالانه بالاتر از 60 میلیار دلار است؛ اما صادرات آمریکا کمتر از وارداتش می باشد و همین امر موجب پایین آمدن تراز تجاری آن پس از سال 1971 شده است.
بنابراین فاصله بین درآمد و هزینه های آمریکا زیاد شده و این کشور را برای پوشش کسری بودجه سالانه خود در باتلاق استقراض فرو برده است به گونه ای که آمریکا نخستین کشور بدهکار جهان است. همین موضوع نشان دهنده پایان استیلای قدرت اقتصادی و فروپاشی هیمنه آمریکا در جهان است.
واشنگتن خود به ناچار به این واقعیت اذعان داشته و می داند که امکانات و توان اقتصادی این کشور دیگر به آن اجازه رفتار به مثابه یک ابر قدرت در جهان را نمی دهد و باید برای حل مشکلات جهان تسلیم همکاری با روسیه و چین شود. این موضوع «دونالد ترامپ» را به تمرکز بر همکاری با روسیه و عدم ورود به جنگ های جدید سوق داده است تا جائی که می گوید: «اولویت او در سوریه مبارزه با داعش است نه سرنگونی بشار اسد». او همچنین بر بازنگری نسبت به دخالت آمریکا در سیاست جهانی شدن که به اعتقاد وی عامل سقوط اقتصادی و افزایش بیکاری و فقر است، تأکید دارد.
از آنجا که معیار قدرت هر کشوری در جهان بر پایه قدرت اقتصادی بنیان می شود، از این رو این روزها شاهد پیشرفت چشمگیری در نفوذ سیاسی چین و روسیه در مقابل افول نفوذ آمریکا در صحنه جهانی هستیم.
اخیرا به وضوح مشاهده کردیم که روسیه و چین در مقابل امریکا و متحدان غربی آن با استفاده از حق وتو در شورای امنیت مانع صدور قطعنامه های این شورا برای مجوز دخالت در سوریه جهت براندازی نظام این کشور شدند، نظامی که سلطه غرب را نپذیرفت و برای حفظ هیمنه خود در جهان و تشکیل دولت مشارکتی تلاش می کند.
بنابراین باید تأکید کرد آمریکا دیگر قدرت برتر جهان نبوده و در کنار کشورهای دیگری چون چین و روسیه فقط یکی از چندین کشور بزرگ است که در سراشیبی سقوط قرار دارد.
نظر شما