خبرگزاری شبستان: به قول امروزیها پول، پول می آورد، نه با کار، تلاش و هزار زحمت دیگر بلکه اگر پس اندازی داشته باشید، می توانید با سرمایه گذاری در بازار و سپردن پول بدست شخصی مطمئن سر ماه بنا بر توافق «اسکونت» آن را دریافت کنند، بله اسکونت همان ربای منفوری است که در اسلام از آن به عنوان جنگ با خدا یاد شده است، این اقدام را نه تنها در بازار بلکه در بعضی مجامع دیگر شاهد هستیم. میتوان با بررسی نحوه وام دهی نظام پولی بانکی فهمید که آیا بانکهای کشور ما که با عنوان نظام بانکداری اسلامی اداره می شود هم در این جنگ با خداوند شریک هستند یا خیر؟!
روایات اسلامی در باب نهی از ربا
با توجه به اینکه ربا از گناهان کبیره محسوب میشود، قرآن انجام این عمل زشت اقتصادی را جنگ با خداوند متعال و رسولش میداند و می فرماید:
« فَاِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَربْ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِه» اگر (از ربا) پرهیز نکنید، بدانید که به جنگ با خدا و فرستاده او برخاستهاید.
اما باید توجه داشت که ربا دادن و ربا خوردن حرام است و مالی که در آن ربا باشد یا برای آن ربا داده شده باشد، برکت ندارد و قرآن میفرماید که آن مال نابود میشود. بنابر سفارشهایی که در قرآن آمده است باید در نظر گرفت که اگر (از ربا) پرهیز نکنید، بدانید به جنگ با خدا و فرستاده او برخاستهاید.
باید توجه داشت که بنا بر این آیه شریفه خداوند می فرماید:« یمْحَقُ اللَّهُ الرِّبا وَ یرْبِی الصَّدَقات» خداوند از برکت ربا میکاهد و بر صدقات میافزاید.
وقتی که ربا جایز می شود
بنابر آیات و احادیثی که در مذمت ربا آمده است، باید در نظر داشت که اگر مصلحتی که مقدم بر مفسده ربا دادن باشد پیش بیاید، ربا دادن جایز است؛ نظیر اینکه آبروی او در مخاطره باشد؛ در این صورت میتواند برای حفظ آبرو قرض ربوی بگیرد. اما مصلحتی که مقدم بر مفسده رباگرفتن باشد که بتواند ربا بگیرد، بسیار کم است؛ نظیر اینکه اگر ربا نگیرد، از گرسنگی میمیرد (اکل در مخمصه). بنابراین بعضی از موارد ربا دادن جایز است؛ ولی باید در نظر داشت که در موردی که ربا خوردن جایز باشد، نیست یا بسیار نادر است.
ربا دوست و آشنا نمی شناسد
فرقی نیست که ربا دهنده راضی باشد یا خیر، بلکه اگر برای ربا دهنده سود کلانی هم داشته باشد، باز ربا دادن و ربا گرفتن حرام است. همچنین فرقی نیست که با هم بیگانه باشند یا خویش؛ بنابراین پدر و مادر از فرزند و بالعکس، زن و شوهر، دو برادر، دو خواهر، خواهر و برادر و مانند اینها نمیتوانند ربا بگیرند؛ ولی رباگرفتن مسلمان از کافر مانعی ندارد.
ربا بر لبه تیغ راه رفتن است
توبه از ربا دادن، پشیمانی از گذشته و ترک آن کار زشت، استغفار و انابه(توبه) به درگاه حق تعالی است. در توبه از ربا خوردن علاوه بر این امور باید آنچه را ربا خورده را پس دهد؛ بلکه اگر ربا خور بمیرد، آنچه از طریق ربا گرفته است به ورثه منتقل نمیشود؛ اگر مفلس بود، توبه او مقبول است ولی باید رضایت ربا دهندگان را جلب کند، اگر ممکن نباشد باید تصمیم داشته باشد که ابتدا آن را رد کند، اگر از دنیا برود، امید است خداوند رئوف، بستانکاران را در قیامت راضی کند و ربا گیرنده مورد عفو و رحمت خدای تعالی واقع شود.
احکام ربا
باید توجه داشت اگر فردی از روی نسیان و غفلت ربا خورد، گرچه گناه نکرده است ولی باید بعد از توجه آنچه را گرفته به ربا دهنده پرداخت کند؛ ولی اگر از روی جهل بود، بعد از علم لازم نیست آنچه را ربا خورده است، رد کند و از آن به بعد باید اطراف آن کار زشت که دنیا و آخرت ربا گیرنده و ربادهنده را تباه میکند، نگردد.
ربا در قرآن و سنت
معنای لغوی ربا، بحث نسبتا مفصلی راجع به «کیفیت تشریع حرمت ربا درقرآن» ارائه شده است. برخی براین عقیدهاند که تحریم ربا به صورت تدریجی بوده و چند مرحله را شامل شده است. البته در تعداد این مراحل نظرهای مختلفی وجود دارد و بعضی آن را سه مرحله، برخی چهار مرحله و گروهی پنج مرحله میدانند. نظریه تحریم تدریجی ربا با وجود فریبندگی ظاهری با حقایق تاریخی و سیاق آیات قرآنی و آرای مفسران همخوانی ندارد. به همین دلیل با طرح یکایک آیات و بیان زمان و شأن نزول و سخنان مفسران درباره آنها مسلک تدریج مورد بررسی قرار گرفته است؛ در ذیل آیه یکصد و سی سوره مبارکه آل عمران است که باعث ایجاد تردید و شبهه درباره ربای حرام گردیده و به راه گریزی برای تجویز برخی از انواع ربا در اقتصاد کشورهای اسلامی تبدیل شده است.
انواع ربا در فقه اسلامی
این بخش به طور کلی از مباحث فقهی استدلالی تشکیل شده و به طور مبسوط، انواع ربا را بیان کرده و شرایط تحقق و محدوده هر کدام را معین ساخته است. ربا در فقه شیعه به دو نوع اصلی: «ربای معاملی»و «ربای قرضی»است.
فرار از ربا
این بخش به حیلهها و استثنائات ربا اختصاص دارد و مباحث آن غالبا فقهی- استدلالی است. بررسی موضوع «فرار از ربا» و جواز استفاده از حیلههای مرسوم یا استثنا قائل شدن در کلیت تحریم آن، بحثی مهم و زنده است و نتیجه اش میتواند اثر بزرگی بر اقتصاد جامعه اسلامی داشته باشد. اگر راههای حیله جایز شمرده شود و مردم آنها را به کار گیرند، در بسیاری اوقات می توان به راحتی ربای حرام را در قالب شرعی دریافت کرد. در چنین حالتی تفاوت حقیقی بین اقتصاد سرمایه داری و اقتصاد اسلامی از جهت تجویز و تحریم بهره وجود ندارد و اختلاف تنها به الفاظ عقود و قراردادها منحصر خواهد گشت؛ ولی اگر هر نوع حیلهای برای فرار از ربا ممنوع باشد این ویژگی مهمترین وجه افتراق بین اقتصاد سرمایه داری و اقتصاد اسلامی خواهد بود و به قول امروزی ها می توان از کلاه شرعی در هر کاری استفاده کرد.
باید برای دستورات الهی اقتصادی ارزش قائل شد
در اقتصاد اسلامی و نظام پولی بانکی کشور برای سود، بهره و ربا تعریفهای مختلفی در نظر گرفته شده که نه تنها با آنچه امروز شاهدش هستیم، متفاوت است؛ بلکه اگر این شیوه در اقتصاد و زندگی مسلمانان رعایت شود میتوان به جرأت گفت که دیگر فقیری در جهان اسلام باقی نخواهد ماند.
اقتصاد اسلامی را بیاموزید
باید در نظر داشت که بر طبق ارجاع نحوه محاسبه سود تسهیلات از سوی بانک مرکزی به شورای نگهبان حکایت از آن دارد که این مسأله حتی برای دستاندرکاران نیز مبهم و ناشناخته است. احکام معاملات ربوی روشن است. وظیفه خبرگان پول و بانک این است که عملیات بانکی را ذیل این احکام تعریف کنند. در این صورت نیاز به هیچ استفساری (بیان کردن خواسته) نیست. تنها در صورتی که خواسته باشند «مجوز» انجام پارهای از معاملات ربوی را بگیرند. تشکیک در ربوی بودن نحوه محاسبه سود (بهره) تسهیلات پس از ربع قرن کارکرد قانون بانکداری بدون ربا ریشه در ابهامات ذهنی وسیعی درمورد مفاهیم سود، بهره و ربا دارد.
مشارکت های اقتصادی اسلامی
در این قسمت باید به شرایط انواع مشارکت اقتصادی در این قسمت پرداخت که عبارتند از:
بهره
«بهره» عبارت است از سهم یا اجرت سرمایه از حاصل تولیدی که این سرمایه در آن ذیمدخل بوده است.در اقتصاد، بهره متعلقه به سرمایهگذاریهای تولیدی و تجاری را اصطلاحا بهره طبیعی و در متون فنیتر آن را کارآیی نهایی سرمایه مینامند. بهره متعلقه به وجوه نقد افراد را بهره پولی میگویند.
ربا
«ربا» عبارت است از بهره از پیش تعیین شده، اگر پول یا مالی به کسی قرض داده شود و شرط گردد که وامگیرنده در سر وقت، مبلغ یا درصد معینی علاوه بر اصل را تأدیه کند، استقراض ربوی انجام شده و مطابق نثر صریح قرآن کریم، این معامله حرام و باطل است.
از این رو، بهرهای که از پیش تعیین نشده باشد، غیرشرعی نیست و در اسلام پذیرفته شده است. تمامی نظام بانکداری فعلی کشور بر همین مفهوم مستقر است. سود علیالحساب یا به عبارت درستتر بهره علیالحساب که بانکهای ما به سپردههای مردم میپردازند و از وامخواهان اخذ میکنند بدان معنا است که بهره غیرثابت موردنظر بوده و به دلیل اینکه از قبل تثبیت و تعیین نشده، از نظر شرعی بدون اشکال است.
سود
«سود» سهم کارفرمایی است. دستمزد خدمات و خطرات کارفرمایی سود نامیده میشود. لذا نباید آن را با بهره که سهم سرمایه است اشتباه کرد. اما، به دلیل ذهنیت منفی و نامساعدی که از ابتدای انقلاب نسبت به واژه بهره وجود داشت، در متن قانون عملیات بانکی بدون ربا و بخشنامههای بانکی، واژه سود به جای بهره بکار برده شد. سپردههای مردم نزد بانکها را مشمول سود دانستند، درحالی که به سپردههای مردم بهره (علیالحساب) تعلق میگیرد. متقاضیان تسهیلات بانکی نیز باید در ازای استفاده از تسهیلات به بانکها سود بپردازند، درحالی که آنچه آنان پرداخت میکنند چیزی جز بهره نیست. نظام بانکی کشور باید به جای کمک به این خلط مبحث که ناشی از عوامزدگی بود، مفاهیم اقتصاد را به روشنی توضیح میداد که آنچه در اسلام تحریم شده، رباست که مترادف با بهره از پیش تعیین شده است. بهرهای که میزان آن از قبل شرط نشده باشد به لحاظ شرعی خالی از اشکال است.
فرق سود وبهره
باید توجه داشت که دستاندرکاران محاسبات ملی به خوبی میدانند که یکی از روشهای محاسبه تولید ملی، روش درآمد است. در این روش، چهار درآمد عوامل تولید یعنی مزد و حقوق (درآمد نیروی کار)، سود (درآمد کارفرمایان)، بهره (درآمد سرمایه) و اجاره (درآمد موجران) با هم جمع میشود تا کل تولید یا درآمد ملی معلوم شود. در اینجا، مفاهیم سود و بهره به خوبی از هم تفکیک شده است. مهم هم نیست که کارفرما خود سرمایه را فراهم کرده باشد یا آن را استقراض کرده باشد. در هر دو صورت، سهم سرمایه (یعنی بهره) برآورد و جدا از سهم کارفرمایی (یعنی سود) در محاسبات وارد میشود. این روش محاسبه هماکنون درهمه کشورهای جهان و ازجمله کشور ما مورد عمل است و خلط مبحث سود و بهره در این عرصه وجود ندارد و محاسبان ملی به خوبی از تفاوتهای این دو مفهوم آگاهند. در توضیح تفاوتهای میان بهره و سود بهتر است به این نکته اشاره کنیم که بر خلاف یک عقیده رایج ، سرمایه، از نظر اسلام فاقد اصالت نیست و سهم آن، یعنی بهره (تاکید میکنیم که منظور بهره از پیششرط نشده است)، باید پرداخت شود.
ربا در اسلام به قلم شهید بهشتی
موضوع «ربا در اسلام» مجموعه تفسیری آیات 275 تا 181 سورهی بقره است که شهید بزرگوار «آیت ا... دکتر بهشتی» با برخوردی روشن بینانه آن را به شکل بسیار ارزنده مورد بحث و دقت قرار داده است. پرداختن به این مسأله ظریف اقتصادی حاکی از احاطه علمی ایشان به مطلب است که با وجود دشواری و پیچیدگی ابعاد آن، چنان ساخته و پرداخته شده است که فهم آن را برای عموم علاقهمندان به این مباحث شیرین و آسان مینماید. از آنجا که جامعه کنونی ما به تبیین عمیق این مباحث بسیار نیازمند است، میبایستی فعالیت دستگاههای دولتی و غیر دولتی مشغول در حوزه اقتصاد مبتنی بر مسایل شرعی باشد، گوشههایی از کتاب ارزنده «ربا در اسلام» است که در این کتاب« آیت ا... بهشتی (ره) »، پس از طرح و ترجمه آیات ربا، اقتصاد ربوی را در محیط حجاز و جامعه ما اینچنین توضیح میدهد و در ادامه تفاوت مفهوم «بیع» و «رب» را بسط داده و به صورت اجماع نیز فرقهای اساسی آن دو را به شکل ذیل برمیشمرد:
1. اساس بیع بر سود بردن از سرمایه نیست، بلکه برگرفتن دستمزد و حق العملی است که در ازای کار توزیع، مانند کار تولید که برای هر نوع جامعهای ارزنده، لازم و ضروری است، حکایت میکند.
2. در همان بیعی که خارج از میزان، برای سرمایه سود در نظر گرفته شده باشد و غیر منصفانه، تجاوزکارانه و مکارانه باشد، نیز به تحرک و فعالیتى، همچون به خطر انداختن خود و سرمایه نیاز دارد؛ در حالیکه ربا عکس این است، در آنجا تقریباً سرمایه به جایی که غالباً امنتر است فرستاده میشود!
3. بیع زیرکانه و غیر منصفانه ای که حتی بتواند شبکه ای دنیایی به وجود آورد، سرعت و میدان گسترش با گسترش «رب» تفاوتی اساسی دارد، نمیتوان این دو را با هم مقایسه نمود؛ به گونه ای که اگر ربا را از دنیای سرمایه داری امروز، حذف کنیم و تمام تجاوزات دیگر اقتصادیاش را سر جایش بگذاریم، شاید بیش از پنجاه درصد از نابه سامانیها، فقط با حذف ربا از بین برود.
در بحث نقش واقعی سرمایه به مباحثى؛ همچون نرخ گذاری عادلانه و ملاکهای آن در توزیع و نیز برخی فعالیتها مانند اجاره، مضاربه، مزارعه، مساقات و مسأله پول میپردازد.
ربا /اجاره پول و دغل کاری
در ادامه آیت ا... بهشتی»(ره)، به ماهیت پول، بهرهکشی بیجا و دو طرفه پرداخته و این چنین می نویسد: «اجاره گرفتن بابت پول، وقتی به معنی وسیعش حساب کنید و از قله اقتصاد به آن بنگرید؛ یعنی یک اجاره دغل، این یعنی هم از توبره و هم از آخور خوردن، است! اقتصاد علمی و تحلیل اقتصادی در دنیا منشأ بحران و خسارت و ضرر برای تولید کننده و مصرف کننده بوده است».
بنابراین، صرف نظر از استهلاک و چیزهای دیگری که گفته خواهد شد، اصلاً بهره پول گرفتن؛ یعنی پول را به اجاره دادن، یک دروغ است، یک خلاف واقع است، یک دغل است، دو جانبه از کاری استفاده کردن است که این بهرهگیری دو جانبه با حساب تصاعدی اقتصاد، به جای دو جانبه، گاهی به دو هزار جانبه سر میزند، برای اینکه در سیستم ربایى، نوبت اول دو جانبه است، سود آن پول دوباره پولزا میشود و تبدیل به سه جانبه میشود. دوباره آن سود پولزا میشود، تبدیل به چهار جانبه میشود تا میرسد به دو میلیون جانبه و همین طور بالاتر! حتی گاهی مثل خانه شطرنج با تصاعد هندسی بالا میرود.
پول به خودی خود نباید سود زا باشد
بنابراین مسأله این است که استفاده نمودن از پول، قبل از آنکه به عنوان وسیله مبادله و سند به کسی داده شود و در مقابل هم کالایی گرفته شود، خود این سند، حق ندارد سودزا و ربح زا باشد، چون دروغ است. بنابراین فرق اساسی بیع و ربا و همچنین اجاره، مضاربه، مساقات، مزارعه و همه این معاملات با «رب» مشخص میشود که اصلاً یک فرق بنیادی و یک فرق اقتصادی علمی است! وقتی قرآن قبل از اینکه اساساً اقتصاد دنیا متوجه این فرمولهای پیچیده بشود، بدون اینکه وارد فلسفه موضوع شود که در آن موقع اینگونه مسایل قابل فهم نبود، این سؤال و اعتراض را با لحن قاطع رد می کند.
اگر ربا از بین برود...
اگر ربا در اقتصاد دنیا تحریم شود و نرخگذاری صحیح در دنیا و در جامعه به وجود بیاید، اصلاً با مشکلاتی که موجب پیدایش سیستم اقتصادی مارکسیستی شده، روبهرو نخواهیم بود و چه عالی است تحریم ربا در همه ادیان آسمانى، چون این تحریم مخصوص اسلام نیست. قرآن، قوم یهود را مذمت میکند و می فرماید: «شما با اینکه ربا برایتان حرام بود، رباخوار بودید». چون امروز هم بزرگترین رباخواران دنیا یهود هستند، در زمان پیامبر اکرم(ص) هم در مدینه یهودی ها یکی از کارهایشان رباخواری بود.
«إنّما البَیْعُ مِثلُ الرّبو» ؛ ربا را با بیع مقایسه کردند، چون بحث آنها در مورد بیع بود. پاسخ مفصل این مطلب را قبلاً دادیم که این «إنّمَا الْبیعُ مِثلُ الرّبو» را روی چه حسابی میگفتند و همان ربای دینی را میگفتند و علاوه بر آن در اینجا میخواهم نشانه ی روشنی ارائه بدهم بر اینکه این آیات مستقیماً «به ربای دینی» مربوط است و اگر در روایات ما بر «ربای بیعی» تطبیق شده، تعبیر و تطبیق است و هیچ اشکالی ندارد، اما تطبیق است، نه اینکه معنی مستقیم آیه، ربای بیعی باشد.
اینکه می گوید: «یا أیّهَا الّذینَ آمَنُوا اتّقُوا اللّهَ وَ ذَرُوا ما بَقِیَ مِنَ الرِّبا إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنینَ»؛ «ای کسانیکه که ایمان آوردهاید، از خدا پروا کنید؛ اگر مؤمنید، آنچه از ربا باقی مانده است واگذارید».
پاسخ شهید بزرگوار آیت الله بهشتی(ره) به برخی سؤالات در زمینه ربا:
اگر پولی در بانک سپرده شد و خود بانک به ما یک سود داد، آیا گرفتن آن سود، بدون درخواست ما از بانک ربا است یا خیر؟
در چنین شرایط کنونى، هرجا بانک های بدون ربا وجود دارد، اصولاً دیگر این عذر پذیرفته نیست. با تحریم ربا، پولهای پس انداز، یا سپرده ثابت همه کسانی که پایبند مسایل اسلامی هستند، باید در بانکهای بدون ربا سپرده شود، دیگر عذری نیست. البته باز هم تکرار میکنم که هرگز ما این نظر را نداریم که ایجاد بانکهای بدون ربا، راه حل اساسی مشکلات اجتماعى یا اقتصادی ماست. بنابراین ایجاد کلیه این واحدهای روبنایی از جمله صندوقهای قرض الحسنه بدون ربا اولاً: نباید بازدارنده از کارهای زیربنایی باشد و به شرط هوشیاری ما میتواند بازدارنده نباشد.
ثانیاً: مایه دلگرمی بیشتر و جذب نیروهای بیشتر به سوی آن نظام زیربنایی است که صندوق قرض الحسنه بدون ربا، یکی از تجلیات کوچک آن است. پس با بودن این صندوقها دیگر مسأله سپردن پسانداز، یا سپرده ثابت به بانکها برای کسی که واقعاً نخواهد ربا بخورد، نمیتواند مفهوم و مجوزی داشته باشد.
ثالثاً: در آن جایی که این امکان وجود ندارد، در واقع یک نفر ناچار میشود برای نگهدارى، پولش را به بانک بدهد، باید بداند که این ناچاری او، باید واقعاً «ناچاری» باشد. چون دادن پول به بانک رباخوار؛ یعنی امکانات رباخوار را بالا بردند.
پس در موردی میتوان این کار را کرد که واقعاً هیچ امکان دیگری نباشد و هیچ راه دیگری وجود نداشته باشد و موجب ناراحتی بشود، ضرورت باشد. ولی سودی که به شما میدهند، به هر حال رباست و این سود را نمیتوانید به رباخوار بازگردانید یا بگویید، مثلاً آقای کارمند بانک خود آن را بردارد. چون هر کار کنید؛ بالاخره رباست و شما در آن تصرف کردهاید.
در این صورت تنها راه این است که با این پول، معامله پولهای بدون مالک بشود. اگر دهنده آن ربا مشخص نیست که معمولاً هم نیست و رساندن این ربا به او میسر نیست که معمولاً در بانکها میسر نیست.
اما در مورد جایزه حسابهای پس انداز بانک ها، خود جایزه دادن اشکال ندارد، همانطور که الآن صندوق های قرض الحسنه هم، جایزه میدهند، ولی جایزهای که بانکهای موجود میدهند، اشکال دارد، برای اینکه این جایزهها جز اختصاص دادن مقداری از رباهای گرفته شده به اشخاص دارای پس انداز به صورت قرعه چیز دیگری نیست.
بنابر گفته شهید بهشتی(ره) امروزه کم نیستند، افرادی که برای خرید منزل از وام های هیجده میلیونی بانک مسکن استفاده میکنند در این باره باید دید که علما چه نظراتی دارند.
اما و اگر های نظام بانکی
به گفته «حجت الاسلام علی اصغر هادی نیا»، استادیار پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در گروه اقتصاد، سودهای حاصله از وامهای بانکی از نظر اسلامی مورد ارزیابی قرار گرفته و در واقع این وامها مورد تصویب شورای بانکداری است.
وی معتقد است: از لحاظ شرعی این کار درست انجام میشود تا بحث مشارکت مطرح و در واقع بانکها را شریک میکنند تا از لحاظ شرعی و فقهی هم این مسأله را در پارهای از نقاط شامل مسائل اخلاقی است که نظام بانکداری این اشکالات پذیرفته و به یک سری از اصلاحات تن داده است.
حجت الاسلام هادی نیا، با اظهار بی اطلاعی از این تغییرات گفت: مشخص نیست که نظام بانک ایرانی اسلامی به چه حد به نظام فقه شرعی در این مورد تن خواهد داد.
این استادیار پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در گروه اقتصاد، با تأکید بر اینکه در صورتی که این مسأله از لحاظ فقهی حل شده است، گفت: مشتری وقتی به این افراد مراجعه میکند قراردادی را امضا می کند که پذیرش این قرارداد از لحاظ فقهی هم حل شده است.
سود وام های بانکی ایرادی ندارد
«ع.سبط نبی»، کارشناس دینی در دفتر « آیت الله مکارم شیرازی» درباره نحوه وام دهی و اخذ چند برابری مبلغ اولیه این وام ها از جمله وام مسکن معتقد است: نحوه وام دهی و بازپرداخت این نوع بانکها هیچ ایرادی ندارد، آن هم به این دلیل که این وامها مشارکتی و با توافق به فرد میرسد.
وی افزود: دراصل وامهای مشارکتی به این منظور است که بانک به شما پول بدهد و در عوض شما هم زمینی به فرد ارائه میدهید یا مسکن می خرید به این ترتیب شما صاحب مسکن می شوید.
به گفته سبط نبی، به دلیل اینکه بانک با شما در خرید یا ساخت مشارکت میکند هیچ ایرادی ندارد و ربا یعنی اینکه فرد پولی بدهد و به ازای پولی که قرض داده است مبلغ اضافه تری را طلب کند.
اشکال داشته باشد هم نمی توان کاری کرد؟!
در پایان طی تماس با دفتر «آیت الله نوری همدانی»، مرجع تقلید، کارشناس مسائل دینی این مرکز درباره سیستم نظام بانکی گفت: این وام است و به تبع باید مبلغی بر روی آن بکشند و خلاصه اگر اشکالی هم داشته باشد باز هم باید فرد وام گیرنده مبلغی را علاوه بر پول دریافتی پرداخت و در اصل این کار ایراد دارد ولی چه باید کرد...!
حرف آخر...
با توجه به مطالب فوق درباره اخذ وام بانکی باید توجه بیشتر از خود نشان دهیم، خودتان قضاوت کنید آیا پول یا وام هجده میلیونی که بانک ماهانه 250 هزار تومان آن هم به مدت 12 سال از متقاضی طلب می کند و در اصل سه برابر پول اولیه را از مشتری تحویل می گیرد درست است؟
پایان پیام/
نظر شما