اگر گناهی به یادمان آمد،  گناه است و توبه لازم است؟

خبرگزاری شبستان:از کلام حضرت علیه السلام که می فرماید: پس این توبه ام را چنان کن که.... دریافته می شود که چون گناه به خاطر آید، تجدید توبه لازم نباشد.

خبرگزاری شبستان - سرویس قرآن و معارف: "متکلمان در این که آیا هنگامی که مکلف از گناهی توبه کند لیک پس از مدتی آن را به خاطر آورد، باید دوباره توبه کند یا خیر، در اختلاف افتاده اند. در این باره، محقق طوسی می فرماید:  در وجوب تجدید (توبه) نیز اشکال است.  علامه - رضوان الله علیه - در شرح تجرید می فرماید  ابوعلی گفته است: آری! (یعنی با یاد آوردن گناه، توبه واجب می شود) بر این مبنا که مکلف قادر، هیچ گاه از دو ضد به دور نیست: یا فعل و یا ترک، پس چون معصیت را به یاد آورد یا از آن پشیمان است و یا بر آن مصر. مصر بودن، فعلی است قبیح؛ پس واجب است پشیمان باشد. و ابوهاشم گفته است: توبه واجب نیست، چه جایز است که شخص قادر، بر آن دو ناتوان باشد.
بنابراین، ممکن است شخص تائب، گناه را به یاد آورد و از آن پشیمان نباشد، لیک بر آن اشتها و ابتهاجی نیز نداشته باشد.  در کتاب ریاض السالکین، در روضه سی و یکم در ذیل روایت پس این توبه ام را چنان کن که نیاز به توبه ای دیگر نیفتد آمده است:  از کلام حضرت علیه السلام که می فرماید: پس این توبه ام را چنان کن که.... دریافته می شود که چون گناه به خاطر آید، تجدید توبه لازم نباشد."

علامه استاد حسن زاده آملی کتابی  به نام "الأوبه الی التوبه من الحوبه" دارند که محوری ترین بحث این کتاب درباره توبه است. توبه از جمله مهم ترین و جذاب ترین مباحث در حوزه معارف و اخلاق اسلامی است، آنچه در ادامه می آید گزیده هایی از این بحث از کتاب مذکور است.

وجوب توبه از گناهان بزرگ و کوچک

گروهی از معتزله بر آن رفته اند، که توبه، تنها از گناهان کبیره که کبیره بودن آنها معلوم و آشکار و یا مظنون است، واجب است. از این رو گناهانی که صغیره بودن آنها معلوم است، توبه واجب نیست، زیرا سبب وجوب توبه، دفع ضرر است، و ضرر در گناهان صغیره حاصل نیست. عده ای دیگر گفته اند: در گناهانی که قبلا از آنها توبه نموده است، توبه مجدد لازم نیست.
لیک به اعتقاد امامیه، توبه از جمیع گناهان، - چه صغیره و چه کبیره و چه اخلال به واجب - لازم است؛ حال، چه پیشتر از آنها توبه کرده باشد یا خیر. سبب آن است که ترک توبه از گناه - صغیره یا کبیره - اصرار بر گناه محسوب می شود، و اصرار بر گناه، عملی قبیح است که رهایی از آن ممکن نباشد جز به واسطه توبه. پس توبه از همه گناهان واجب است. دیگر آن که سبب وجوب توبه، قبحی است که در فعل حاصل است، و این قبح به طور عموم، در هر دو گونه گناه موجود است، و سبب وجود توبه در گناهان صغیره، قبح آنهاست و این که ضرر و زیانی نیز در آنها باشد یا نباشد، تفاوتی ندارد.

معنای  توبه تفصیلی و اجمالی چیست؟

قاضی القضاه معتزلی معتقد است که بر شخص لازم است در صورتی که گناهان خود را به تفصیل می داند، از یک یک آنها به طور تفصیلی توبه کند، و چنانچه بعضی را به شکل تفصیلی و بعضی دیگر را به اجمال می داند، باید از گناهان دسته اول به تفصیل توبه کند و از گناهان دسته دوم به اجمال .
علامه بهائی قدس سره فرماید: اما توبه مجمله... محقق طوسی درباره آن، حکمی ننموده است، و البته حکم به صحت آن بعید نیست؛ چه دلیلی بر وجود شرط تفصیل موجود نیست.

نگارنده گوید: شاید شیخ بهائی قدس سره توقف محقق طوسی در این حکم را از کتاب تجرید استفادت برده است؛ در آن جا که محقق طوسی می گوید: در این که تفصیل را در صورت عالم بودن شخص به گناهانش، واجب بدانیم، اشکال است. بدین صورت که در مساله مورد بحث رای صادر ننموده و تعبیر به کلمه اشکال برده است.
علامه حلی در شرحش بر کتاب تجرید پس از ذکر مذهب قاضی القضاة در این مساله، می فرماید:  مصنف - محقق طوسی- به وجوب تفصیل در جایی که گناهان در خاطر شخص، مذکور باشند اشکال وارد کرده است، چه اجتزا، به پشیمانی بر هم عمل قبیحی که از شخص صادر شده ممکن است؛ اگر چه به طور تفصیل بدانها متذکر نباشد و رآی صواب، صحت توبه مجمله است و قول به اشتراط تفصیل، بس موهون است، مانند قصد روزه که تنها نیت دوری از مفطرات کفرات می کند؛ اگر چه آنها را به تفصیل در خاطر نیاورد. علاوه بر این، دلیلی بر اشتراط تفصیل موجود نیست، پس چگونه بعضی از معتزلیان چنین مدعایی را اثبات توانند کرد.

آیا به یادآوردن گناه، گناه است و تجدید توبه لازم است؟

متکلمان در این که آیا هنگامی که مکلف از گناهی توبه کند لیک پس از مدتی آن را به خاطر آورد، باید دوباره توبه کند یا خیر، در اختلاف افتاده اند. در این باره، محقق طوسی می فرماید: و در وجوب تجدید (توبه) نیز اشکال است.  علامه - رضوان الله علیه - در شرح تجرید می فرماید  ابوعلی گفته است: آری! (یعنی با یاد آوردن گناه، توبه واجب می شود) بر این مبنا که مکلف قادر، هیچ گاه از دو ضد به دور نیست: یا فعل و یا ترک، پس چون معصیت را به یاد آورد یا از آن پشیمان است و یا بر آن مصر. مصر بودن، فعلی است قبیح؛ پس واجب است پشیمان باشد. و ابوهاشم گفته است: توبه واجب نیست، چه جایز است که شخص قادر، بر آن دو ناتوان باشد.
بنابراین، ممکن است شخص تائب، گناه را به یاد آورد و از آن پشیمان نباشد، لیک بر آن اشتها و ابتهاجی نیز نداشته باشد.
در کتاب ریاض السالکین، در روضه سی و یکم در ذیل روایت پس این توبه ام را چنان کن که نیاز به توبه ای دیگر نیفتد آمده است:  از کلام حضرت علیه السلام که می فرماید: پس این توبه ام را چنان کن که.... دریافته می شود که چون گناه به خاطر آید، تجدید توبه لازم نباشد؛ بر خلاف عقیده کسی که پنداشته است چون تائب، گناه را به یاد آورد، کسی را ماند که آن گناه را مرتکب شده؛ از این رو باید توبه را تجدید کند.
همچنین آمدی در این باره می گوید:  بر بطلان چنین رأیی، این حقیقت گواه است که همه به بداهت می دانیم که صحابه و کسانی که پس از کفر، مسلمان شدند، کفری را که در زمان جاهلیت بدان متصف بودند، به یاد می آوردند، و با این حال بدانان امر نشد که از این توبه کنند؛ پس هر گناهی نیز که از آن توبه شود، چنین باشد.
نگارنده گوید: بی شک توبه، تنها در جایی محقق است که گناهی انجام پذیرد. حال اگر از کسی گناهی سر زند و سپس توبه کند، و پس از آن گناه را به یاد آورد، به اتفاق متکلمان نمی توان چنین عملی را قبیح دانست و اساسا گناهی به وقوع نپیوسته است و تا توبه لازم شود.  بنابراین، آنچه از ابوعلی نقل گشت، به دور از تحقیق است؛ چنانکه دلیلی که آمدی بدان متوسل شد، موید رای و نظر ما در این مساله است.

 

کد خبر 598002

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha