یک تجربه کارگاهی درباره پدیده سلفی

خبرگزاری شبستان: محمد رحمانیان گفت: سلفی گرفتن پدیده ای است که بخشی از دل مشغولی جامعه ی ما شده است. در این نمایش سعی کردیم که مرور کنیم کی سلفی وارد زندگی ما شد. چه وقت جای خود را در مسائل اجتماعی، سیاسی و فرهنگی ما باز کرد و چطور همه گیر شد؟

به گزارش خبرنگار تئاتر شبستان، نشست خبری نمایش «سلفی» نوشته و کار محمد رحمانیان، پیش از ظهر امروز سه شنبه 14 دی ماه با حضور محمد رحمانیان، مهتاب نصیرپور و جمعی از بازیگران این اثر نمایشی در تئاترآفتاب برگزار شد.

 

رحمانیان درباره ی تجربه ی «بیست نمایش کوتاه درباره ی سلفی» گفت: این نمایش حاصل چندین کلاس آموزشی من و مهتاب نصیرپور است. در این کلاس ها که شکل گیری دوباره ی آن ها از سال گذشته آغاز شد، با انتخاب تعدادی از هنرجویان، همزمان با آموزش تعدادی قطعات کوتاه نوشته و تمرین شد.

 

این کارگردان با تجربه ی تئاتر با بیان اینکه قصد داشتیم تا هنرجویان همزمان با آموزش با فضای اجرا آشنا شوند، ادامه داد: قطعات نوشته شده برای این نمایش، زمان و شکل های مختلفی دارند. برخی تک گویی اند و برخی دیگر دو، سه نفر یا بیشتر بازیگر دارند. شکل نمایش طوری است که بازیگر در آن حرف اول و آخر را می زند و سعی کردم تا با حذف عناصر دیگر روی حضور بازیگران تمرکز کنم.

 

محمد رحمانیان درباره ی اینکه چرا «سلفی» را دستمایه ی اثر خود قرار داده است، توضیح داد: سلفی گرفتن پدیده ای است که بخشی از دل مشغولی جامعه ی ما شده است. در این نمایش سعی کردیم که مرور کنیم کی سلفی وارد زندگی ما و بخش از آن شد. چه وقت جای خود را در مسائل اجتماعی، سیاسی و فرهنگی ما باز کرد و چه طور همه گیر شد؟

 

نویسنده ی نمایشنامه های «فنز» و «پل» تاکید کرد: تحقیقات نشان می دهد اولین سلفی را ایرانیان گرفته اند. در واقع عکسی از فرزند فتحعلی شاه قاجار وجود دارد که به نخستین سلفی جهان مشهور است. از سال 2002 به بعد هم که این کلمه به کار گرفته شده و با گسترش دوربین های دیجیتال و تلفن های همراه به نماد دوران مدرن بدل شده است.

 

رحمانیان عکس به کار رفته بر تراکت های نمایش را به نوعی دورنمای متن معرفی کرد و گفت: در این عکس، دو کودک افغان با دمپایی خود در حال سلفی گرفتن هستند که می تواند معرفی نگاه من به این اجرا باشد.

 

وی همچنین درباره ی نوشتن این تکه های نمایشی گفت: من سعی کرده ام نمایشنامه ی ساده ای بنویسم. در واقع این کار خیلی ساده است و بر اساس ایده ی سلفی شگل گرفته تا تاثیر حضور این پدیده در زندگی مان را یادآوری کنیم. برای من جالب است که چطور با سلفی یک عاشقانه خلق می شود و یا با آن چطور به مفاهیمی مثل جنگ، تاریخ و چیزهای دیگر ساخته می شوند.

 

وی تاکید کرد: قصه های این نمایش، بیشتر از اینکه قصه باشند به طرح داستانی شبیه ترند. در واقع ایده هایی برای قصه گفتن هستند و می شود از این ها به عنوان کلاژ یاد کرد. از خوشبختی های من است که نمایش را با سرود بازیگران نمایشنامه ی «خاطرات هنرپیشه ی نقش دوم» شروع کرده و با بخش هایی از شعر «سکوت سرشار از ناگفته هاست» مارگوت بیگل و ترجمه ی احمد شاملو به پایان می رسد و در این فاصله جهان نمایش ما شکل می گیرد.

 

این نمایش که یک تجربه ی کارگاهی است از بیست و یکم تا سی ام دی ماه 95 در دو نوبت 18:30 و 20:30 در تئاتر آفتاب روی صحنه می رود.

کد خبر 599007

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha