خبرگزاری شبستان - سرویس قرآن و معارف: حضرت فاطمه زهرا (س) در دیداری با زنان مدینه، سه محبوب بزرگ زندگی خود را معرفی می کنند و می فرمایند من در دنیای شما سه محبوب دارم و این ها را از هر چیز دیگری بیشتر دوست دارم: "تلاوه کتاب الله و النظر فی وجه رسول و الانفاق فی سبیل الله." حضرت می فرماید من از دنیای شما تلاوت کتاب خدا را دوست دارم و نگاه کردن به صورت رسول خدا (ص) و انفاق در راه خدا. شما در همین نکاتی که حضرت می فرماید خدامحوری را در زندگی شان می بینید. نمی فرماید من از دنیای شما نگاه و نگریستن به صورت پدرم را دوست دارم، گرچه همین حد هم برای ما بسیار ارزشمند است اما شما می بینید که حضرت فاطمه (س) از عبارت رسول الله استفاده می کند و اگر هر سه مطلوب حضرت را دقیق نگاه کنید می بینید که کلمه الله و کوشش برای جلب رضای الهی در هر سه حضور دارند.
بخش دوم گفتگوی خبرگزاری شبستان با سرکار خانم طیبی کارشناس مذهبی درباره جزئیات الگوگیری از حیات طیبه حضرت فاطمه (س) و بررسی روایتی از زندگی حضرت است.
در بخش پیشین گفتگو به این موضوع اشاره کردید که الگوگیری از شخصیت و سلوک حضرت فاطمه زهرا (س) یک امر مبهم و کلی نیست بلکه این اتفاق در ساحت های مختلف زندگی می تواند جاری و ساری باشد. مثال بازی را مطرح کردید که چطور حضرت فاطمه (س) از عنصری به نام بازی در تربیت فرزندان خود بهره می بردند. می خواهم به طور مشخص به این موضوع بپردازید و اگر امکان دارد مثالی در این باره طرح کنید؟
بله عرض کردم که از زبان شعر و بازی برای نهادینه کردن مفاهیم عالی در ذهن فرزندان بهره می بردند مثلا در جایی حضرت فاطمه (س) این شعر را برای فرزندشان امام حسن مجتبی (ع) می خوانند که: "اشبه اباک یا حسن / واخلع ان الحق رسن." ما امروز در روانشناسی جدید این موضوع را داریم که شخصیت پدرها یا باباها را برای بچه ها در صورت یک قهرمان تصویر کنید و به هیچ عنوان کاری نکنید که شخصیت پدر در ذهن فرزند یا فرزندان لگدمال شود. گو این که متاسفانه امروز به عناوین مختلف این اتفاق می افتد و به اسم این که باید دوست و رفیق بود گاهی خیلی از حد و مرزها شکسته می شود توجه کنید که حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در آن زمان به فرزند خردسال شان امام حسن (ع) به زبان شعر می گوید که ای حسن فرزندکم شبیه پدرت باش و ریسمان را از گردن حق بردار. این ها را حضرت به زبان لالایی در گوش فرزندان خود نجوا می کنند و به خوبی از نقش این شعرها و لالایی ها در تربیت فرزندان آگاهند اما امروز آیا ما این طور هسیتیم؟ از زمانی که با کودکان خود در اختیار داریم وقتی کودک می خواهد به خواب برود از این لالایی ها که پر از حکمت و زیبایی هستند برای فرزندان خود نجوا می کنیم؟
پس می شود این نکات را از لابلای همین روایت ها استخراج کرد و به زبان امروز فرموله کرد؟
دقیقا همین طور است. ببینید کسی که به حقیقت پیوسته و جان او از آلودگی های رایج مبراست این شخصیت دیگر زمان بند نیست و تاریخ انقضا برنمی دارد و از مد نمی افتد. ما این را نه به خاطر دوستی یا تعصب می گوییم بلکه هر کس که اندکی راهرو این راه باشد و چشم او از غرض ورزی دور باشد می تواند این ها را تشخیص دهد. خب وقتی کسی زمان بند نیست می تواند برای همه زمان ها الگو باشد.
نقش الگوهای میانی را چطور می بینید؟
مسلما الگوهای میانی برای دستیابی ما به الگوی برتری چون فاطمه زهرا سلام الله علیها و تجسم شخصیت عظیم ایشان مهم هستند. من ممکن است نتوانم به حضرت فاطمه (س) نزدیک شوم اما می توانم به الگویی چون بانو مجتهده امین نزدیک شوم و از ایشان الگوبرداری کنم. بنده می خواهم در این جا به یک نکته اشاره کنم که انسان های بزرگ مثل کوه می مانند. شما وقتی که از یک کوه دور هستی، آن را کوچک فرض می کنی و کوچک می بینید اما هرچقدر به کوه نزدیک می شوید بزرگی آن کوه بیشتر به چشم شما می آید. انسان های بزرگ هم همین طور هستند شما تا زمانی که به خاطر غفلت یا خودبزرگ بینی یا لجاجت به انسان های بزرگ نزدیک نشده اید برآوردی از عظمت شخصیت آن ها نداری اما وقتی به لحاظ اخلاقی و معرفتی به این شخصیت ها نزدیک می شوید عظمت آن ها بیشتر برای شما مجسم و پدیدار می شود.
نکته دیگری که می خواهم اشاره کنم روایتی از حضرت امیر (ع) است که می فرماید: "المرأ مأمن لحبه" انسان در گرو چیزی است که دوستش دارد و دلبسته آن است. در واقع ارزش انسان به اندازه محبوب اش است. اگر محبوب شما باارزش باشد نشان می دهد که شما چقدر باارزشی و برعکس. شما همین نکته را در زندگی حضرت صدیقه طاهره (س) ببینید. ایشان در دیداری با زنان مدینه، سه محبوب بزرگ زندگی خود را معرفی می کنند و می فرمایند من در دنیای شما سه محبوب دارم و این ها را از هر چیز دیگری بیشتر دوست دارم: "تلاوه کتاب الله و النظر فی وجه رسول و الانفاق فی سبیل الله." حضرت می فرماید من از دنیای شما تلاوت کتاب خدا را دوست دارم و نگاه کردن به صورت رسول خدا (ص) و انفاق در راه خدا. شما در همین نکاتی که حضرت می فرماید خدامحوری را در زندگی شان می بینید. نمی فرماید من از دنیای شما نگاه و نگریستن به صورت پدرم را دوست دارم، گرچه همین حد هم برای ما بسیار ارزشمند است اما شما می بینید که حضرت فاطمه (س) از عبارت رسول الله استفاده می کند و اگر هر سه مطلوب حضرت را دقیق نگاه کنید می بینید که کلمه الله و کوشش برای جلب رضای الهی در هر سه حضور دارند.
نظر شما