به گزارش خبرنگار مهدویت خبرگزاری شبستان، تبیین اصول سبک خاص از زندگی که می تواند شاهراه ارتباطی جامعه منتظر با جامعه آرمانی مهدوی باشد و مسیر رسیدن به عصر ظهور را هموار کند ما را بر آن داشت تا با حجت الاسلام والمسلمین حسن ملّایی، استاد حوزه و مدیر گروه اخلاق و تربیت مرکز تخصصی مهدویت، گفت وگویی ترتیب دهیم که قسمت ابتدایی آن را در ادامه می خوانید:
تحلیل سبک زندگی صحیح اسلامی و مهدوی مبتنی بر چه اصولی است؟ آیا گزاره های خاصی جهت دستیابی به آن وجود دارد؟
یکی از مؤلفه های مهدویت که بسیار کاربردی و تأثیرگذار است و می تواند در زندگی فردی و اجتماعی و حتی سیاسی تاثیر عینی داشته باشد، سبک زندگی منتظرانه است. بسیاری از این مبانی در زندگی منتظرانه در کتاب «سبک زندگی منتظرانه» آمده و قابل استفاده جهت علاقه مندان است.
سبک زندگی منتظرانه در شرایط پیچیده و آشفته کنونی، بیشترین و بزرگ ترین موانع را از پیش پای مسائل اقتصادی، سیاسی و فرهنگی و اجتماعی جامعه، بر می دارد. دلیل این ادعا هم آنکه اگر به اهمیت و ضرورت این مقوله توجه داشته باشیم و همانگونه که رهبری معظم(مدظله) فرمودند، در زوایای گوناگون زندگی این مسئله را ساری و جاری و این موضوع را به یک گفتمان عمومی تبدیل کنیم، قطعاً تأثیرات شگرف و کارگشای آن را احساس خواهیم کرد.
در باب ضرورت و اهمیت مسئله سبک زندگی، گفته ها و پژوهش های بسیاری صورت گرفته است ولی نکته مهم و اساسی این بحث، نگاه کردن و توجه نمودن جامع و اساسی به شرایط حال حاضر جامعه است که، قطعاً می تواند در ایجاد سبک زندگی منتظرانه و مقبولیت آن توسط اقشار مختلف اجتماعی، کمک شایان و وافری نماید. بنا به روایات معصومین(ع)، اگر شرایط و ضوابط جامعه و در موقعیت خود، شناخته نشود، گرفتاری ها و گره های ناگشودنی بر جامعه عارض خواهد شد و اگر این معضلات بر اجتماعی عارض شود، به ناچار آن اجتماع، رفتار و سکنات عجیب و غیرقابل قبولی از خود نشان خواهد داد. این عدم شناخت زمانه و شرایط کنونی اجتماعی، موردی است که به نظر می آید جامعه علمی و فرهیخته و آموزشی از آن غفلت کرده و آن نگاه کلی را که آموزه های دین در این باب به آن سفارش و تأکید کرده است را، به بوته فراموشی سپرده اند.
اگر نگاه جامع و کلی به شرایط کنونی بیندازیم باید بگویم اکنون در شرایطی هستیم که در آن، جامعه درغیبت و محرومیت از ولی خدا(عج) به سر می برد. اگر با یک نگاه توحیدی و دید تشریعی به مسائل عالم نگاه کنیم و باور داشته باشیم که حکومت حقیقی و اساسی خداوند با حاکمیت و امامت امام معصوم(ع)، شکل و قوام خواهد یافت، بنابراین، هم اکنون جهان در یک وضعیتی قرار دارد که از رهبری و امامت امام معصوم(ع) بی بهره است و این وضعیت، شرایط خاص خود را می طلبد. این شرایط در متون دینی به «عصرغیبت» مشهور و منقول است. این شرایط خاص گاهی از دید و تحلیل بزرگان و اندیشمندان دینی، مغفول مانده و به آن صورتی که سفارش شده، مورد تأکید و اهتمام قرار نگرفته است.
اگر زمانه و شرایط عصرغیبت امام معصوم(ع) و عدم شکل گیری حکومت جهانی ایشان شناخته شود، این سؤال ایجاد خواهد شد که مشی و رفتار جامعه منتظر در
این بازه زمانی، چگونه می بایست بنا شود؟ اگر شرایط عصر غیبت به درستی شناخته نشود باید گفت: تمامی سخنان و پژوهش ها در باب زندگی و جامعه منتظر، به یک بحث شعاری و کلیشه ای تبدیل خواهد شد. اما اگر عصر غیبت ولی خدا(عج) به درستی و اساسی تبیین و تشریح شود، آن زمان، مسئولیت و چگونگی زیستن اجتماع منتظر، تبیین و تثبیت خواهد شد. باید گفت: در صورت آشنایی به وظایف و مسئولیت های عصر غیبت امام معصوم(ع) است که الگوها و المان های عصرغیبت معلوم و مشهود خواهد شد. این الگو از سبک زندگی در دوران غیبت که بر اساس آموزه ها اسلامی پایه ریزی شده است، به «سبک زندگی منتظرانه» معروف است.
این سبک زندگی، چه مختصاتی دارد که نظام بندی شخصی، اجتماعی، سیاسی و خانوادگی جامعه منتظر، می بایست بر آن پایه ها بنیان نهاده شوند؟
نکته بسیار مهم و اساسی در این رویکرد به عنوان ستون فقرات و شاکله اصلی نظریه سبک زندگی منتظرانه، کلیدواژه «انتظار» است. هر تعریفی که از واژه انتظار بیان شود سبک و روش زندگی منتظرانه، برهمان اساس فرم و شکل خواهد گرفت. به عنوان نمونه، اگر بحث انتظار را فقط منوط کنیم به دعا و استغاثه جهت تعجیل در ظهورامام عصر(عج)، نمود این رویه آن است که فقط افراد بعد از اقامه فرایض، به دعا و نیایش، جهت تعجیل در ظهور امام عصر(ع) می پردازند، ولی این دعاها و اسثغاثه ها، در امور جاریه و کاری و اداری اجتماعِ منتظر، نمود و اثری ندارد.
سؤال اینجا است و باید پرسید، آیا این دعاها و ندبه ها و نیایش ها و رضایت امام عصر(عج)، در روابط اقتصادی و خانوادگی اجتماع منتظر، تأثیر دارد؟ آیا این استغاثه ها، در معاهدات و تفاهم نامه های بین المللی، سیاسی و فرهنگی جامعه منتظر ظهور و بروز دارد؟
اگر دراین رویکردها، هیچ اثر و نشانه ای از نیایش ها و استغاثه ها، جهت رویت و تلاءلوعصر مهدوی دیده نشود، نمی توان گفت که آن اجتماع در مسیر زیست منتظرانه قرار دارد. اگر این رویکرد در اجتماع اسلامی ایران دیده نمی شود، باید گفت: این نکته به این دلیل است که مفهوم شناسی و ماهیت شناسی دقیق و صحیح از واژه انتظار، به جامعه ایران ارائه نشده است.
به عبارت بهتر، اگر بخواهیم سبک زندگی منتظرانه را درلایه های گوناگون اجتماع، پیاده و نهادینه کنیم، در وهله اول، نیاز به یک شناخت ماهیتی از واژه انتظار، وجود خواهد داشت.
ادامه دارد...
نظر شما