به گزارش خبرنگار گروه اندیشه خبرگزاری شبستان: لازمه وحدت میان مسلمین آن است که همه مسلمانان بتوانند اختلافات جزئی را کنار گذاشته و بر اشتراکات خود اهتمام ورزند. اگر این مهم محقق شود جامعه مسلمین می توانند در مسیر اسلام حقیقی گام بردارند و با نیت الهی آنچنان که در آیات قرآن کریم نیز آمده است، در راستای رضایت خداوند حرکت کنند.
از این رو و در نخستین روزهای سال جدید بر آن شدیم تا مساله وحدت میان مسلمین و برخی چالش های منطقه ای که در طول چندسال اخیر به نام اسلام در برخی کشورهای همسایه رخ داده بود را در گفت وگو با رضا لکزایی، در میان بگذاریم. او پژوهشگر پژوهشگاه بین المللی جامعة المصطفی(ص) العالمیه است. در ادامه حاصل این گفت وگو را می خوانید:
امسال جریان های تکفیری، در پی القای اندیشه باطل خود همچونان گذشته، دست به تخریب و جنایات فراوانی زدند، با این وجود گویی حتی این جریان به دور از اسلام که سعی دارد خود را نماینده دین نشان دهد، به انفعال رسیده است. اگر بخواهیم بررسی را در رفتارشناسی وهابیون و سلفی ها داشته باشیم، تصور می کنید چه عاملی سبب شد تا چنین افرادی از دل جوامع به خصوص عربی سر برآوردند و ادعا کنند که ما به دنبال عرضه اسلام واقعی هستیم؟
قبل از پاسخ به این پرسش باید بگویم که جریان های تکفیری که داعش یکی از شاخه های این شجره خبیثه است و دست به سلاح می برند و زن و کودک را می کشند و حتی برخی را زنده زنده آتش می زنند، یا سینه انسانی را می درند و جگر او را به دندان می کشند، نمی توانند مذهبی باشند، بلکه در رتبه اول، تروریست و آدم کُش اند و در مرحله دوم سعی می کنند که با روکشی از مذهب و آیات قرآن، جنایات خود را توجیه کنند.
اما برای پاسخ به اینکه چه کسانی و چرا داعش را به وجود آوردند و از آن حمایت کردند، نیاز دارد که با نگاهی کلان، به بررسی تحولات منطقه بپردازیم. شاید چند وقت قبل با قرائن و شواهد باید نشان می دادیم که داعش را آمریکایی ها به وجود آورده اند، یا از آن حمایت می کنند، مثل آن قضیه ای که چندین بار با چرخ بال تجهیزات و سلاح برای داعش انداختند و گفتند اشتباه شده! اما در مناظرات ریاست جمهوری آمریکا دیدیم که خودشان گفتند که آمریکا داعش را به وجود آورده است.
آمریکا، شیطان بزرگ و حامی رژیم جعلی اسرائیل است که ذاتاً یک رژیم تروریستی است. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، این رژیم جعلی مهمترین پایگاهش را در منطقه از دست داد، کمی بعد مجبور شد از جنوب لبنان و بعدتر از غزه عقب نشینی کند، در جنگ های سی و سه روزه لبنان، بیست و دو روزه، پنجاه و دو روزه و هشت روزه فلسطین هم شکست خورد، از طرف دیگر آمریکا که در افغانستان و عراق شکست خورده بود، با موج بیداری اسلامی و شعار الله اکبر و مرگ بر آمریکا در کشورهای اسلامی روبرو شد، بهترین و ارزانترین راه در این وضعیت برای آنها تز انگلیسی تفرقه بینداز و حکومت کن بود و هست و خواهد بود.
در این میان برخی از کشورهای منطقه که از یک سو نظام سیاسی آنها مبتنی بر مردمسالاری نیست و از بیداری اسلامی احساس خطر می کنند، و از سوی دیگر سودای حکومت بر جهان اسلام را در سر و بغض و کینه و حسادت ایران را در دل دارند، پیش قدم شدند تا با فتواها و دلارها، تکفیری ها و از جمله داعش را به اسم اسلام به جان اسلام و انسان های بی گناه بیندازند. و الا این افرادی که داعیه اسلام دارند، چرا یک گلوله به طرف صهیونیست ها که در فلسطین اهل سنت را می کشد، شلیک نمی کنند؟! وانگهی در خود سوریه چرا اهل سنت را به شهادت می رسانند؟! این کدام اسلام است که با سنی و شیعه و مسیحی سر ستیز دارد، حال آنکه می دانیم نه خلیفه دوم در فتح بیت المقدس کلیسایی را ویران کرد و نه امپراطوی عثمانی مسجدی را در فتح بخش هایی از ایران از جمله تبریز، تخریب کرد، حتی در تاریخ است که سلطان سلیم برخی از مساجد تبریز را تعمیر و ترمیم کرد؛ حال آنکه داعش در نقاط مختلف دنیا جز نابودی و تخریب، کاری نمی کند.
آمریکایی ها با این کار تلاش کردند تا انگیزه ها و تصمیم هایی را که سودای جهاد و مبارزه و مذهب داشت، منحرف کنند و آنها را به سوریه و عراق و جاهای دیگر بیاورند و ذهن آنها را از مسئله اول جهان اسلام که مسئله مسجدالاقصی، نخستین قبله مسلمین، قدس و فلسطین است، منحرف کنند و متوجه حامیان فلسطین کنند. و همزمان با استفاده از امپراطوری خبری و رسانه ایشان تلاش کردند چهره ای خشن از اسلام به دنیا نشان بدهند.
بنابراین، اصلی ترین انگیزه در این جریان خونبار و غم انگیز، اولاً مخدوش کردن اسلام به عنوان یک دین معتدل و عقلانی و تمدن ساز و حیات بخش و مبارزه کننده با ظالم و در مرتبه دوم، سیاسی و حفظ منافع آمریکایی ها و صهیونیست ها و در واقع دادن تنفس مصنوعی به آنهاست تا چند صباح دیگر به زندگی شیطانی خود ادامه بدهند.
اینکه مسلمین در طول قرن ها چه از نظر استراتژی سیاسی و چه از نظر استراتژی فرهنگی دچار اشتباهات فراوانی شده اند به کنار؛ اما برخی می گویند حتی این عوامل دخیل در شکل گیری جریانی به نام داعش نبوده است و اگر مسلمین در روزگارانی که اختلاف بیش از همبستگی برایشان پررنگ بود، دست به تقریب می زدند قطعا این اتفاقات نمی افتاد. غرض از بیان این مساله آن بود که نظرتان را در مورد تقریب مذاهب اسلامی در مقابله با جریان هایی مانند داعش بفرمایید.
اولین و مهمترین وظیفه علما این است که روشنگری و معارف والای اسلام و قرآن را بیان کنند. قرآن صراحتاً می فرماید: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِذا ضَرَبْتُمْ في سَبيلِ اللَّهِ فَتَبَيَّنُوا وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقى إِلَيْكُمُ السَّلامَ لَسْتَ مُؤْمِناً تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَياةِ الدُّنْيا فَعِنْدَ اللَّهِ مَغانِمُ كَثيرَةٌ كَذلِكَ كُنْتُمْ مِنْ قَبْلُ فَمَنَّ اللَّهُ عَلَيْكُمْ فَتَبَيَّنُوا إِنَّ اللَّهَ كانَ بِما تَعْمَلُونَ خَبيراً» (سوره نساء، آیه 94).
خداوند در این آیه می فرماید: اگر لشکر مسلمانان به کسی یا کسانی برخورد کرد که آنها می گویند ما مسلمان هستیم، لشکر اسلام نباید به آنها بگویند که خیر! شما مسلمان نیستید. در این آیه انگیزه لشکریان مسلمان را هم مطرح می کند. می فرماید ممکن است که به خاطر دست یافتن به قدرت و غنیمت و انگیزه های دنیوی وسوسه بشوید که به آنها بگویید که نه! شما مسلمان نیستید، حال آنکه بهره های فراوان و واقعی نزد خداست. این یک بحث. اینجا این سؤال پیش می آید که اگر یک عده ای گفتند که ما مسلمان نیستیم، چه اتفاقی می افتد؟ آیا سپاه اسلام می تواند آنها را از دم تیغ بگذراند؟ پاسخ قرآن کریم این است: «لا يَنْهاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذينَ لَمْ يُقاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَ لَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِيارِكُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطينَ» (سوره ممتحنه، آیه8) این آیه می فرماید: اگر کسی با شما نجنگید، و دشمنی نکرد، به تعبیر دیگر اگر گروهی، یا یک اقلیت دینی، یا کشوری با مسلمانان درگیر نشد، مسلمانان می توانند با آنان رابطه حسنه داشته باشند. بنابراین آیاتی مثل «وَ اقْتُلُوهُمْ حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُم»(آیه 191 سوره توبه) به این معنی است که اگر کفار را در میدان جنگ دیدید با آنها نبرد کند نه اینکه هر کافری را دیدید به قتل برسانید.
طرح این مسائل و افزایش آگاهی جوانان پرشور مسلمان باعث می شود که جذب گروه های تکفیری نشوند. از طرف دیگر ترویج و عمل به فتوای وحدت بخش مقام معظم رهبری درباره توهین نکردن به مقدسات اهل سنت هم بسیار راهگشا و مهم و وحدت بخش است. بنابراین، علما باید در سنگر علم از اسلام دفاع و برای مبارزان و رزمندگانی که در سنگر نظامی مشغول دفاع از اسلام ناب محمدی هستند، دعا کنند.
حال که بهار طبیعت از راه رسیده است، به عنوان پژوهشگر اندیشه امام خمینی(ره)، بفرمایید جوامع اسلامی با چه کلیدواژه و شاه بیت دینی-فرهنگی می توانند از نو شروع کنند و با یکدیگر به اتحاد برسند؟
مسلمانان باید بهار قلب ها که قرآن کریم است را درک کنند؛ یکی از آیاتی که امام خمینی(ره) زیاد روی آن تأکید داشتند آیه ای است که می فرماید: «قُلْ إِنَّما أَعِظُكُمْ بِواحِدَةٍ»؛ من یک موعظه دارم و آن تنها موعظه خداوند متعال به ما این است که: «أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنى وَ فُرادى»(سوره سباء، آیه 46)، برای خدا قیام کنید، دو تا دو تا و تک تک؛ یعنی اول نیت و انگیزه الهی را در خودمان به وجود بیاورم و سپس به کار اقدام کنیم.
بر اساس این آیه کریمه حرکت و قیام و مبارزه به تنهایی فایده ندارد، بلکه باید «نیت الهی» هم در کار باشد. روشن است که کاری که به انگیزه الهی انجام می شود باید صالح و مطابق دستور خدا باشد و نمی شود که کار بد را به نیت الهی انجام داد. تفرقه یک کار مذموم و ناپسند است و بر همین مبنا امام خمینی(ره) می فرماید: اگر همه چند صد هزار پیامبر(ص) در یک مکان حضور داشته باشند، هیچ اختلاف و نزاعی با هم نخواهند داشت، لذا جهان اسلام باید طبق همین آیه شریفه با نیت الهی به کار نیک روی بیاورد، وحدت یکی از مصادیق کار خوب است که قرآن کریم مسلمانان را به آن دعوت کرده و می کند.
تشکیل هسته های مقاومت یا تشکیل بسیج صدمیلیونی و تشکیل حزب مستضعفین و اعلام روز جهانی قدس، که امام خمینی(ره) پیشنهاد دادند همه بر اساس همین تعالیم قرآن است. از طرف دیگر باید به خاطر داشته باشیم که اسلام یک دین انسانی است، چون رسول الله صلوات الله علیه و آله فرمودند: «کسی که صدای انسانی را بشنود که از مسلمانان کمک می خواهد و مسلمانان به او جواب ندهند، آن شخص مسلمان نیست»، این شامل سازمان ها و کشورها هم می شود لذا دولت ها و ملت های مسلمان باید وضعیت خودشان را نسبت به این آیه و حدیث روشن و بررسی کنند که با تفرقه می توانند به تعالیم الهی عمل کنند یا با اتحاد و انسجام و یکپارچگی؟!
البته منظور از وحدت هم این نیست که همه یک اعتقاد داشته باشند چون وجود اختلاف طبیعی است اما نباید این اختلاف به خصومت و تقویت دشمن منجر شود، چون اگر چنین اتفاقی افتاد، و به اسم اسلام و به خاطر عمل تعدادی از مسلمانان، دشمنان اسلام تقویت شدند، مشخص می شود که آن اسلام، اسلام ناب محمدی نیست و با تنها موعظه خدا نسبتی ندارد، و این کاری است که امام خمینی(ره) با طراحی دو کلیدواژه مهم «اسلام ناب محمدی» و «اسلام آمریکایی» و وارد کردن آنها به ادبیات سیاسی، آن را برای همیشه با وضوح معرفی کردند و لازم است همچنان راجع به این دو مدل اسلام و تمایزات آنها صحبت شود.
نظر شما