به گزارش خبرگزاری شبستان، نورالدین جوان 24 ساله حافظ قرآن مراکشی الاصل ساکن فرانسه در مصاحبه با سایت خبری آجیب – فرانس که در سن 19 سالگی حافظ کل قران شده است، حفظ قران را آرزوی دیرینه خود برشمرد و گفت: پدرم از کودکی ما را با کلام خدا آموخته کرد و نام قرآن همواره به عنایون مختلف از زبان وی خارج می شد و به ما تلقین می کرد که ما حافظ قرآن خواهیم شد.
چگونه قرآن را حفظ کردید و انگیزه شما چه بود؟
از کودکی مجذوب قرآن بودم و روحانی محله ما نقش بسیار موثری در این امر داشت در واقع تشویق های وی باعث شد تا در حفظ قرآن تعلل کنم و به آرامی حفظ قرآن را آغاز کنم در سن 16 سالگی حفظ قرآن در فرانسه از طریق اینترنت شروع کردم و در همین زمان درک کردم که حفظ قرآن مانند هر کار دیگری باید مخلصانه برای خدا باشد.
پیش از نماز صبح بهترین زمان برای فراگیری قرآن بود. شرکت در کلاسهای حفظ قرآن نیز اثر رضایت بخشی در این زمینه گذاشت.
اساتید قرآنی با برجای گذاشتن این جمله در ذهن من که: مهمترین کار نزد یک استاد جز آموزش دوست داشتن قرآن و وارد کردن آن به زندگی روزمره نیست من را به این باور رساندند که عشق آنها در کار خود به من منتقل شده و انگیزه مرا در حفظ قرآن نیرو می بخشد.
در تمام زمانی که قرآن را حفظ می کردم دنیایی برایم زیبا بود بهترین روزهای من جلساتی بود که با اساتید قرآنی در مساجد سپری می شد.
قرآن همچون نوری وارد سلولهای بدن می شد و من را با حقیقت خود درمی آمیخت.
قرآن باعث شد تا من همواره در زندگی اجتماعی موفق تر شوم و مراتب تحصیلی در سطح دانشگاه را پشت سر بگذارم.
برنامه شما برای آینده چیست؟
آینده را با هدف روحانی شدن نورانی می بینیم و می خواهم فقط به مسلمین خدمت کنم و می خواهم در رشته ای مرتبط با اسلام ادامه تحصیل دهم.
بنابراین گزارش نورالدین اضافه کرد: فراگیری قرآن بخشی از زندگی روزمره من شده است و در زندگی باید صرف کردن وقت برای قرآن خوانی را بیاموزیم تا صدچندان از آن بهره بگیریم.
توصیه من برای خانواده ها و اساتید این است که همواره این جمله را به خاطر داشته باشند که هیچ چیز بالاتر از آموزش قرآن نباید ارزشمند باشد و باید فرزندان را به سمت عشق به قرآن سوق داد.
نورالدین با استناد به این آیه سوره حشر که می گوید:« لَوْ أَنزَلْنَا هَذَا الْقُرْآنَ عَلَى جَبَلٍ لَّرَأَیْتَهُ خَاشِعاً مُّتَصَدِّعاً مِّنْ خَشْیَةِ اللَّهِ »: اگر ما این قرآن را برای کوهی فرو میفرستادیم ، کوه را از ترس خدا ، کرنشکنان و شکافته میدیدی،]پس چگونه ممکن است قرآن برقلب مهربان و رؤوف پیامبر فرود آیدو او متأثرومضطرب نگرددو بیم وشکوه آن را درک نفرماید؟سخن خود را با سفارش به تامل درباره قرآن سخنان خود رابه پایان رساند.
نظر شما