خبرگزاری شبستان: مسجد، خانه خدا و محل عبادت، برترین و شریفترین مكان زمین است. مركز اتصال قلب و روح به محبوب حقیقی و محل شنیدن دعوت حضرت دوست به سوی خیر و كمال است. مسجد، آبادكننده دل، تصفیه كننده جان، و مركز تجلی انوار ربوبی بر قلب مؤمنان است. مسجد، خانه هدایت و مركز تربیت، و جایگاه اهل معرفت و محل سوز و گداز عاشقان حقیقی است. مسجد، ماوای خردمندان، خانه بركت مستمندان، و مكان مناجات دردمندان و سرزمین برآورده شدن حاجتحاجتمندان است. مسجد، خانه قرآن، مدرسه عشق، مكتب بینش و محل گرفتن فیوضات ربانیه از عالم قدس است.
مسجد، پلی به سوی بهشت، و راهی به سوی فضیلت، و طریقی به سمت هدایت است. مسجد، مكانی است كه عبادت و بندگی در آن، افضل و برتر از تمامی مكانهاست و آباد نگاه داشتن آن، از بزرگترین عبادات است. «مسجد جایگاه بسیج عباد خدا برای عبادت و خدمتبه خلق، برای امر به معروف و نهی از منكر، برای حل مشكلات مسلمین، و برای آمادگی جهت جهاد و مبارزه با دشمنان خدا و انسانیت است. مسجد مركزی است كه امروز قدرش مجهول است، و فردای قیامتبرای آنانكه حقش را ادا نكردند عامل بزرگترین اندوه و حسرت، و واسطه شرمساری و خجالت در پیشگاه حضرت دوست است.» (۱)
از مسجد خورشید ایمان طلوع می كند و چشمه های هدایت و رحمت جاری می شود. آنان كه از همه زودتر وارد مسجد شوند، فردای قیامت پرچمداران اهل بهشت خواهند بود و پیش از همه وارد بهشت، محل لقاء دوستخواهند شد. راستی چه ماوایی امنتر از خانه دوست، آنگاه كه همه علم دشمنی بر دوش گیرند، گرمای جانسوز بیخودیها در عصر بیگانگی، امان همه را ببر، هیچ سایه سار رحمتی به امنی شبستان خانه دوست نیست. عارفی وارسته گوید: «اگرچه زمین مسجد قرار داده شده و به جای آوردن نماز در همه جای زمین جایز است، ولی در عین حال، سفارش بسیاری شده كه مسلمانان بسیار به مسجد رفت و آمد كنند و نمازهای واجب را در آنجا به پا دارند، به ویژه برای همسایگان مسجد كه سفارش ویژه شده است.» پس ادب در این است كه بنده به خانه مولی رفته در آنجا با او سخن گوید كه این منتی بس بزرگ از سوی خداوند استبر بندگان كه ایشان را به خانه خویش دعوت كرده است. گرچه تمام زمین از آن پروردگار است ولی از آنرو، مساجد را خانه خویش خوانده تا در آنجا با میهمان آن كند كه ما در خانه خود با میهمان میكنیم. یعنی ذات اقدس محبوب مسجد را محل ملاقات خود، محل انس و زیارت خویش قرار داده است. و با بندگان و زائران خود در این محل به گونهای خاص معامله میكند. «چه نیكوست وقتی آهنگ مسجد میكنیم، همتخویش را در شناخت صاحبخانه قرار دهیم، و در حد امكان، آداب حضور را رعایت كنیم كه این در قرب و نزدیكی به صاحبخانه بسیار مؤثر و كارآمد است. به راستی بنگریم كه در حضور پروردگار رفتارمان چگونه است؟ با رعایت ادب حضور است كه درهای قبول به رویمان گشوده میشود.» (۲)
از امام صادق علیه السلام در این باره روایت شده است كه فرمودند: «هرگاه به درب مسجد رسیدی پس بدان كه تو آهنگ سلطانی بزرگ و ملكی عظیم نمودهای ك بر بساطش جز پاكیزهشدگان، دیگری پای ننهد، و برای مجالست او جز صدیقان و راستكرداران رخصت داده نشود و آنگاه كه بر بساط او قدم نهی، بدان كه اگر اندك غفلتی از تو سر بزند در خطری عظیم و پرتگاهی سهمگین قرار گرفتهای... پس در پیشگاه او به عجز و تقصیر و فقر خود اعتراف نما، چرا كه تو قصد عبادت و انس با او نمودهای و اسرارت را بر او عرضه نما و بدان كه پنهان و آشكار همه مخلوقات را او میداند و ذرهای بر او پوشیده نیست... پس اگر حلاوت مناجات با او را چشیدی و از گفتوگوی با او احساس لذت نمودی و از جام رحمت و كرامت او چشیدی، این نشانه حسن اقبال او بر تو و اجابت دعوتت از سوی اوست. بدان كه برای خدمت او شایسته هستی، پس داخل مسجد شو كه اذن و امان به تو داده شده است...» (۳) و این یكی از آثار حضور در مسجد است. كه بركات این دیدار بیمانند است و بیشمار.
مولای موحدان علیعلیه السلام پارهای از این آثار را اینگونه بیان می فرماید: «انسانی كه به مساجد رفت و آمد می كند، دست كم یكی از امور هشتگانه ذیل نصیب او می شود: اول: برادری ایمانی كه در مسیر خداوند از او استفاده كند. دوم: علم و دانش نو و تازه. سوم: فهم و درك آیهای از آیات قرآن. چهارم: شنیدن سخنی كه او را به هدایت رهنمون كند. پنجم: رحمتی كه انتظار آن را از جانب خداوند میكشد. ششم: سخنی كه او را از گمراهی و هلاكتباز دارد. هفتم: ترك گناه به سبب روح خشیت و خداترس كه در سایه رفت و آمد به مسجد به قلب او وارد شده. هشتم: ترك گناه به خاطر حیا از برادران ایمانی خود كه در مسجد با آنان آشنا شده است.» (۴)
هیچ انسانی در زندگی اجتماعی خویش از دوستان خوب، بینیاز نیست. دوست خوب، معین و یاور انسان در طی راه سعادت و كمال و یار و غمخوار او در عرصه بروز مشكلات و سختیهاست. بنابراین، مساله دوستیابی و اینكه انسان، دوستان صمیمی و همدل خویش را از میان چه افرادی برگزیند، از اهمیت خاصی برخوردار است. یكی از مراكزی كه در روایات، به عنوان كانون دوستانیابی مطرح شده، مسجد است. (۵)
حضور در مسجد، مایه آبادانی و عمران معنوی آن میشود كه خداوند متعال در قرآن به آن اشاره فرموده است: «مساجد خدا را تنها كسانی آباد میكنند كه به خدا و روز باز پسین ایمان آورده و نماز برپا داشته و زكات داده و جز از خدا نترسیده اند، پس امید است كه اینان از راه یافتگان باشند.» (۶)
آبادكنندگان مساجد و كانونهای پرستش و عبادت پنج شرط مهم و اساسی دارند كه عبارت است از: ایمان به خدا و روز رستاخیز «من آمن بالله و الیوم الاخر» این دو شرط جنبه اعتقادی و زیربنایی دارد و تا این شرط محقق نشود، هیچ عمل شایسته و خالصی از انسان سرنمیزند، بلكه اگر ظاهرا هم شایسته باشد، در باطن آلوده به انواع غرضهای ناپاك خواهد بود. بعد به شرطهای سوم و چهارم اشاره كرده و میفرماید: «و نماز را برپا دارید و زكات بدهید.» یعنی ایمان به خدا و روز رستاخیز تنها در مرحله ادعا نباشد، بلكه با اعمال پاك خود آن را تایید كند، هم پیوندش با خدا محكم باشد و نماز را به درستی انجام دهد، و هم پیوندش با خلق خدا، و زكات بپردازد. سرانجام، به آخرین شرط اشاره كرد، میفرماید: «و جز از خدا نترسید.» این جمله نشان میدهد كه عمران و آبادی و نگهداری مساجد، جز در سایه شهامت و شجاعت ممكن نیست.
هنگامی كه این مراكز مقدس اسلامی به صورت كانونهای انسانسازی و كلاسهای عالی تربیت درمیآیند، كه بنیانگذاران و پاسداران شجاعی داشته باشد، آنها كه از هیچ كس جز خدا هراسی ندارند و تحت تاثیر هیچ مقامی و قدرتی قرار نمیگیرند، و برنامهای جز برنامههای الهی در آن پیاده نخواهند كرد. (۷)
همانطور كه ذكر شد، امروز آنچه بیشتر اهمیت دارد، عمران و آبادی معنوی مساجد است و به تعبیر دیگر باید بیش از آنچه به ساختن بنای آن توجه كنیم، به ساختن افرادی كه اهل مسجد و پاسدار مسجد و حافظان آنند اهمیت دهیم. مسجد باید كانونی باشد برای هرگونه حركت و جنبش سازنده اسلامی در زمینه آگاهی و بیداری مردم و پاكسازی محیط و آماده ساختن مسلمانان برای دفاع از میراث اسلام. به ویژه باید توجه داشت كه مسجد باید بیش از پیش مركزی برای جوانان مؤمن گردد. جوانان آیندهسازان جامعه اسلامی هستند. از موهبتهای بزرگ الهی برای یك فرد این است كه در دوران جوانی مزه شیرین عبادت را بچشد و آگاهانه به عبادت خدای قادر متعال اشتیاق ورزد. بنابراین، باید پیش از آنكه راهزنان دین و دنیا در مسیر راه، گوهر گرانبهای حقیقت از دست جوانان و نوجوانان بربایند، والدین باید به مایه مادی و معنوی آنان اهتمام ورزند و آنان را محافظت نمایند.
هرگز مباد كه جوانی پندارد گناهكار است و حضور در خانه خدا و اقامه جماعت او را فایدهای ندارد كه در روایت است: «جوانی از انصار نمازهای یومیه را با پیامبراكرمصلی الله علیه وآله به جماعت میخواند و گناهانی را نیز مرتكب میشد، چون حال او را برای رسول خدا تعریف كردند. حضرت فرمود: «به زودی نمازش او را از گناهش باز میدارد. «چیزی نگذشت كه آن جوان توفیق توبه یافت و از صحابه زاهد شد.» (۸)
در آیین اسلام، تربیت نسل جوان براساس احیاء تمایلات فطری و هدایت همه خواهشهای طبیعی استوار است. پیامبراسلام و ائمه معصومینعلیهم السلام تمام تمنیات مادی و معنوی جوانان را مورد توجه قرار دادهاند و در ضمن تعالیم اعتقادی و اخلاقی و عملی خود، همه آنها را با هم موزون و هماهنگ ساخته و هر یك را به اندازهگیری صحیح و در جای خود ارضا كرده است. جوانی كه در مكتب آسمانی اسلام تربیت میشود و جسم و جانش با تعالیم الهی پرورش مییابد، انسان واقعی است و در زندگی از تمام مزایای سعادت و خوشبختی برخوردار است.
اسلام، برنامه پرورش ایمان و اخلاق را كه یكی از اركان اساسی تربیتی جوانان استبر اساس تمایلات فطری آنان و بر اساس نیازهای اساسیشان تنظیم كرده است. جوانی كه با برنامه اسلام تربیت میشود، دارای سرمایه ایمان و اخلاق است و جز به پاكی و نیكی فكر نمیكند. وی با اتكا به خداوند بزرگ، روحی مطمئن و آرام دارد و در مقابل پیشآمدهای زندگی، خود را نمی بازد و شخصیت معنوی خود را از دست نمیدهد او مددكار فعال است و هرگز از انجام وظایف خویش شانه خالی نمیكند. از تمام لذایذ زندگی به طور مشروع و به قدر مصلحتبرخوردار است و چه جایی بهتر از مسجد برای تحقق این تربیت.
بزرگترین مربی اسلام، حضرت ختمی مرتبت به جناب ابوذر فرمود: ای اباذر! هیچ جوانی ترك دنیا و لذایذ آن نمی كند، و جوانی خویش را در طاعت و عبادت پروردگار بزرگ صرف نمی نماید، مگر آنكه خداوند اجر و پاداش هفتاد و دو صدیق به او عطا می فرماید. (۹) سعدی در اشعار نغزش چنین گوید:
جوانا ره طاعت امروز گیر كه فردا جوانی نیاید ز پیر
قضا روزگاری زمن در ربود كه هر روزش از پی شب قدر بود
من آن روز را قدر نشناختم بدانستم اكنون كه در باختم
به غفلت بدادم ز دست آب پاك چه چاره كنون جز تیمم به خاك
مكن عمر ضایع به افسوس و حیف كه فرصت عزیز است و الوقت ضیف
پینوشتها
۱. حسین انصاریان، عرفان اسلامی، انتشارات پیام آزادی، ج ۴، ص ۲۷۴.
2. میرزا جوادآقا ملكی تبریزی، اسرار الصلوهٔ، پیام آزادی، ص ۱۶۷
۳. پیشین به نقل از مصباح الشریعه
۴. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، دارالكتب الاسلامیه، ج ۱، ص ۱۵۳
5. رحیم نوبهار، سیمای مسجد، ج ۱، ص ۳۰
۶. سوره توبه / آیه ۱۸
۷. ناصرمكارم شیرازی، تفسیر نمونه، دارالكتب الاسلامیه، ج ۷، ص ۳۱۵
۸. محمدحسین طباطبائی، المیزان، ج ۱۶، ص ۱۴۲
۹. شیخ طبرسی، مكارمالاخلاق، ج ۲، ص ۴۷۱ خدامراد سلیمیان
حجتالاسلام خدامراد سلیمیان، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
نظر شما