سیا مرکزی ویژه برای جاسوسی از ایران تشکیل داد/ آژانس: فعالیت هسته ای ایران منطبق با برجام بوده است

خبرگزاری شبستان: پای «ایران» به کمشکش‌های داخلی با «ترامپ» باز شد، سیا مرکزی ویژه برای جاسوسی از ایران تشکیل داد، آژانس: فعالیت هسته ای ایران منطبق با برجام بوده است از جمله سرتیترهای اخبار ایران در جهان در خبرگزاری ها بود.

خبرگزاری شبستان – گروه سیاسی: پای «ایران» به کمشکش‌های داخلی با «ترامپ» باز شد، سیا مرکزی ویژه برای جاسوسی از ایران تشکیل داد، آژانس: فعالیت هسته ای ایران منطبق با برجام بوده است از جمله سرتیترهای اخبار ایران در جهان در خبرگزاری ها بود. مشروح این اخبار را در گزارش زیر بخوانید:

فارس:

جرمی کوربین: توافق هسته‌ای با ایران باید حفظ شود

جرمی کوربین، رهبر حزب کارگر بریتانیا روز شنبه گفت که موضع او در خصوص توافق هسته‌ای ایران و گروه 1+5 این است که این توافق بایستی حفظ شود.

به گزارش دیلی‌میل، وی در پاسخ به سوال یکی از حاضرین در برنامه «زمان پرسشگری» رسانه دولتی «بی‌سی‌سی» که از او پرسیده بود «آیا اجازه می‌دهید فردی نابخرد در ایران یا کره شمالی ما را بمباران کند؟» گفت: «البته که نه. به همین دلیل است که من اندکی پیشتر استدلال کردم که لازم است توافق هسته‌ای اوباما با ایران حفظ شود.»

«کوربین» علاوه بر این گفت که او از خلع سلاح کره شمالی نیز حمایت می‌کند.

کوربین چند روز پیش در اولین مناظره تلویزیونی‌اش جرمی کوربین رهبر حزب کارگر در اولین مناظره تلویزیونی با نخست‌وزیر انگلیس نیز گفت در صورت پیروزی در انتخابات سراسری از توافق هسته‌ای ایران و گروه 1+5 (برجام) حمایت خواهد کرد.

انتخابات سراسری بریتانیا قرار است در روز پنج‌شنبه 8 ژوئن 2017 برابر با 18 خرداد 1396 به منظور انتخاب اعضای 57امین پارلمان این کشور برگزار شود.

«ترزا می» رهبر حزب محافظه کار، و جرمی کوربین رهبر چپ گرای حزب کارگر رقبای اصلی این دور از انتخابات هستند.

پای «ایران» به کمشکش‌های داخلی با «ترامپ» باز شد /شایعاتی درباره اعزام فرستاده اوباما به تهران در سال 2008

در حالی که «جیرد کوشنر»، داماد «دونالد ترامپ»، رئیس‌جمهور آمریکا به تلاش برای ایجاد کانال پشت پرده جهت مذاکره با روسیه قبل از تحلیف ترامپ متهم شده، برخی تحلیل‌گران محافظه‌کار در آمریکا مدعی شده‌اند باراک اوباما، رئیس‌جمهور سابق این کشور هم قبل از رسیدن به ریاست‌جمهوری به دنبال رابطه با ایران بوده است.

«کیمبرلی استراسل»، ستون‌نویس روزنامه وال‌استریت‌ژورنال در شبکه خبری ان‌بی‌سی مدعی شد که اوباما قبل از پیروز شدن در انتخابات ریاست‌جمهوری سال 2008 با فرستادن «ویلیام میلر»، سفیر وقت آمریکا در اوکراین به ایران برای ایجاد کانال مخفیانه‌ای جهت رابطه با تهران تلاش کرد.

وی گفت: «بگذارید صحنه را برای شما توصیف کنیم. سال 2008 است، ما قرار است انتخابات داشته باشیم و نامزد انتخابات اوباما است؛ او هنوز حتی رئیس‌جمهور منتخب هم نشده است که ویلیام میلر را برای ایجاد یک کانال مخفیانه به ایران سفر می‌کند تا به ایرانی‌ها بفهماند که اگر او در انتخابات برنده شود، آنها روابط دوستانه‌تری را تجربه خواهند کرد.»

پایگاه «politifact» که به راستی‌آزمایی ادعاهای سیاستمداران می‌پردازد نوشته بعد از تحقیق درباره این ادعا متوجه شده که شواهدی موجود در تأیید آن ضعیف و اغلب ناکافی هستند.

این پایگاه نوشته است: «چیزی که ما می‌توانیم بگوییم این است که این ادعاها صرفاً نظراتی هستند که مایکل لدین، از تحلیلگران محافظه‌کار مسائل ایران و عراق در بنیاد دفاع از دموکراسی مطرح کرده‌اند.»

«استراسل» به درخواست این پایگاه خبری برای اظهارنظر درباره این موضوع پاسخ نداده است، اما وی در حساب کاربری‌اش در توئیتر نوشته که آنچه مطرح کرده از کتابی از «مایکل لدین» است که «فردی بسیار مورد احترام است.»

روایت «لدین» از ماجرا این است که «میلر» به او گفته که اوباما سال 2008 او را به تهران فرستاده است. وی این ادعا را از سال 2013 چندین بار در پست‌های وبلاگ، گفت‌وگوهای رادیویی و جاهای دیگر مطرح کرده است.

وی سال 2014 برای وب‌سایت محافظه‌کار «PJ Media» نوشته که اوباما در جریان رقابت‌های انتخابات ریاست‌جمهوری در سال 2008، از یک کانال مخفیانه برای دادن اطمینان خاطر به مقام‌های ایران درباره رویکرد دوستانه‌اش با این کشور استفاده کرده است. «لدین» مدعی شده که این کانال مخفیانه، «ویلیام میلر» است که قبل از انقلاب اسلامی در ایران بوده است. وی مدعی شده که میلر گفت‌وگو با مقام‌های ایران در جریان تبلیغات انتخاباتی سال 2008 را تأیید کرده است.

علی‌رغم این، «میلر» در مصاحبه با پایگاه «politifact» این ادعا را «کاملاً نادرست» خوانده است. این پایگاه خبری، نوشته با توجه به ناکافی بودن شواهد موجود برای تأیید ادعای «لدین» و «استراسل»، اظهارات آنها «نادرست» ارزیابی می‌شود.

سیا مرکزی ویژه برای جاسوسی از ایران تشکیل داد

منابع خبری بامداد شنبه گزارش داده‌اند سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا)، سازمانی جدید را با مأموریت گردآوری و تحلیل اطلاعات مربوط به ایران تشکیل داده است.

روزنامه وال‌استریت‌ژورنال با نقل این خبر از قول مقام‌های آمریکایی این تصمیم را نشان دهنده تصمیم ترامپ برای قرار دادن ایران در اولویت‌های اصلی جاسوسان آمریکایی تعبیر کرده است.

«مرکز مأموریت ایران» قرار است به منظور تجمیع توانمندی‌های سیا و انجام همکاری‌های جمعی از جمله عملیات‌های مخفیانه در خصوص ایران، تحلیلگران، پرسنل مربوط به عملیات و متخصصان را از سراسر بخش‌های سیا گردهم بیاورد. این مرکز، از این لحاظ شبیه «مرکز مأموریت کره» است که سیا ماه گذشته آن را برای رصد تلاش‌های کره شمالی جهت ساخت موشک‌های دور برد هسته‌ای تشکیل داد.

سیا علناً تشکیل این مرکز را اعلام نکرده است. این سازمان در پاسخ به درخواست وال‌استریت‌ژورنال از اظهارنظر خودداری کرده است.

«مایک پامپئو»، رئیس سیا از زمان حضور در کنگره به ابزار دیدگاه‌های افراطی درباره ایران شهرت دارد. مقام‌های آمریکایی تشکیل این مرکز جدید را انعکاسی از تأکید پامپئو بر تهدید ادعایی ایران می‌دانند.

سیا قبلاً تحلیلگران و پرسنل عملیات خود را برای بحث و تبادل نظر در خصوص ایران در اتاقی به نام «خانه پارس» زیر یک سقف گرد آورده بود. این مرکز بعدا به یک بخش منطقه‌ای گسترده‌تر تبدیل شد.

اما مقام‌های فعلی و قبلی آمریکا می‌گویند مجزا کردن «مرکز مأموریت ایران» به عنوان یک نهاد جدید و مجزا شاهدی است که نشان می‌دهد سیا و کاخ سفید اهمیت ایران را به عنوان یک هدف جاسوسی افزایش داده و آن را در کنار کشورهای نظیر روسیه و کره شمالی به یکی از اولویت‌های فعالیت‌هایشان تبدیل کرده‌اند.

پامپئو، «مایکل دی‌آندرا» را به عنوان رئیس این سازمان جدید منصوب کرده است. «دی‌آندرا»، قبلاً سرپرستی برنامه حملات پهپادی آمریکا را به عهده داشته است.

انتصاب «مایکل دی‌آندرا» به ریاست سازمانی با هدف تمرکز ویژه بر ایران را اولین بار روزنامه آمریکایی نیویورک‌تایمز روز جمعه گزارش داد.

مهر:

آژانس: فعالیت هسته ای ایران منطبق با برجام بوده است

آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در گزارش فصلی خود امروز تأیید کرد که فعالیت‌های هسته‌ای ایران در محدوده‌های تعیین شده در توافق هسته‌ای  با گروه ۱+۵ در سال ۲۰۱۵ صورت گرفته است ولی در عین حال در گزارش خود تصریح کرده است که میزان ذخایر آب سنگین ایران به سقف تعیین‌شده در برجام نزدیک شده است.

این دومین گزارش فصلی آژانس بعد از روی کار آمدن دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا است که توافق هسته‌ای با ایران را «بدترین توافق به دست‌آمده از طریق مذاکره»  برای آمریکا خوانده است.

بر اساس گزارش آژانس میزان ذخایر اورانیوم کم‌غنای ایران تا تاریخ ۲۷ ماه می ۷۹.۸ کیلوگرم بوده است که بسیار پایین‌تر از ۲۰۲.۸ کیلوگرم سقف تعیین‌شده در توافق هسته‌ای است و نیز میزان غنی‌سازی ایران از  ۳.۶۷ درصد بالاتر نرفته است که بسیار کمتر از ۵ درصد توافق شده در برجام است که برای تولید انرژی هسته ای مسالمت آمیز مناسب است.

گزارش نهاد دیده‌بان هسته‌ای سازمان ملل به علاوه حاکی است میزان ذخائر آب سنگین ایران در تاریخ ۱۶ می برابر با ۱۲۸.۲ تن است که اندکی کمتر از سقف ۱۳۰ تن معین‌شده در توافق هسته‌ای است.

متن کامل این گزارش به شرح زیر است:

راستی آزمایی و نظارت در جمهوری اسلامی ایران در پرتو قطعنامه ۲۲۳۱  (۲۰۱۵) شورای امنیت

گزارش مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی

A. مقدمه

۱. این گزارش مدیرکل به شورای حکام و همزمان به شورای امنیت سازمان ملل (شورای امنیت) در خصوص اجرای تعهدات مرتبط هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران (ایران) ذیل برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) و در خصوص موضوعات مرتبط با راستی آزمایی و نظارت در ایران در پرتو قطعنامه ۲۲۳۱ (۲۰۱۵) شورای امنیت می‌باشد. این (گزارش) همچنین اطلاعاتی در خصوص موضوعات مالی، و مشورت‌ها و تبادل اطلاعات آژانس با کمیسیون مشترک ایجاد شده توسط برجام، ارائه می‌دهد.

B. سابقه

۲. در تاریخ ۱۴ ژوئیه ۲۰۱۵، چین، فرانسه، آلمان، فدراسیون روسیه، انگلیس، ایالات متحده آمریکا، به همراه نماینده عالی اتحادیه اروپا برای امور خارجی و سیاست امنیتی (E۳/EU+۳) و ایران در مورد برجام توافق کردند. در تاریخ ۲۰ ژوئیه ۲۰۱۵ شورای امنیت قطعنامه ۲۲۳۱ (۲۰۱۵) را به تصویب رساند که در آن از جمله از مدیرکل درخواست کرد که "راستی آزمایی و نظارت لازم بر تعهدات مرتبط هسته‌ای ایران برای کل دوره تعهدات یادشده در چارچوب برجام را برعهده گیرد. در اوت ۲۰۱۵، شورای حکام به مدیرکل اجازه داد تا راستی آزمایی و نظارت لازم بر تعهدات مرتبط هسته‌ای ایران همانگونه که در برجام پیش بینی شده را انجام داده و بر همین اساس برای کل دوره تعهدات یادشده در پرتو قطعنامه شماره ۲۲۳۱ (۲۰۱۵) شورای امنیت سازمان ملل، منوط به در اختیار داشتن منابع مالی و منطبق با رویه‌های پادمانی استاندارد آژانس، گزارش ارائه کند. شورای حکام همچنین اجازه داد که آژانس با کمیسیون مشترک همچنانکه در سند GOV/۲۰۱۵/۵۳ و اصلاحیه یک آن آمده، مشورت و تبادل اطلاعات کند.

۳. در دسامبر ۲۰۱۶ و ژانویه ۲۰۱۷ ، مدیر کل آژانس ۹ سند، که به تایید همه اعضای کمیسیون مشترک رسیده و متضمن روشنگری‌هایی برای اجرای اقدامات مرتبط هسته‌ای ایران مندرج در برجام برای دوره زمانی آن بود را در اختیار اعضا گذاشت.

۴. هزینه سالانه تخمینی آژانس برای اجرای پروتکل الحاقی ایران و برای راستی آزمایی و نظارت تعهدات مرتبط هسته‌ای ایران به شرح مندرج در برجام مبلغ ۹.۲ میلیون یورو در سال می‌باشد. برای سال ۲۰۱۷ برای ۶.۲ میلیون یورو از ۹.۲ میلیون یوروی مورد نظر به کمک‌های فرابودجه‌ای نیاز است. تا تاریخ ۲۴ مه ۲۰۱۷، مبلغ ۷.۳ میلیون یورو از این کمک‌های فرابودجه‌ای برای تأمین هزینه‌های مربوط به فعالیت‌های مرتبط با برجام برای سال ۲۰۱۷ و بعد از آن در دسترس بود.

C. فعالیت‌های راستی آزمایی و نظارت بر برجام (JCPOA)

۵. از تاریخ ۱۶ ژانویه ۲۰۱۶ (روز اجرای برجام) آژانس اجرای تعهدات مرتبط هسته‌ای ایران را به نحو مشخص شده در مدالیته‌های برجام را بی‌طرفانه و منصفانه راستی آزمایی و نظارت کرده است. آژانس موارد مربوط به این دوره زمانی را از زمان انتشار گزارش فصلی قبلی مدیرکل، به شرح ذیل گزارش می‌دهد.

C.۱ . فعالیت‌های مربوط به آب سنگین و بازفرآوری

۶. ایران ساخت رآکتور تحقیقاتی آب سنگین اراک (رآکتور IR-۴۰) موجود را طبق طراحی اولیه آن پیگیری نکرده است. ایران قرص‌های اورانیوم طبیعی، میله‌های سوخت یا مجموعه‌های سوخت طراحی شده به صورت ویژه برای راکتور IR-۴۰ طبق طراحی اولیه را تولید یا آزمایش نکرده و همه قرص‌های سوخت اورانیوم طبیعی و مجموعه‌های سوخت موجود در انبار تحت نظارت مداوم آژانس باقی مانده است (بندهای ۳ و ۱۰).

۷. ایران به اطلاع رسانی به آژانس در خصوص موجودی آب سنگین در ایران و تولید آب سنگین در کارخانه تولید آب سنگین (HWPP) ادامه و به آژانس اجازه داده است که بر میزان ذخایر آب سنگین ایران و مقدار آب سنگین تولید شده در HWPP نظارت کند (بند ۱۵). ایران در نامه‌ای به تاریخ ۲۳ آوریل ۲۰۱۷ به اطلاع آژانس رساند که متصدی کارخانه تولید آب سنگین اراک قصد دارد این کارخانه را به منظور تعمیراتی در تاریخ ۲۷ آوریل ۲۰۱۷ تعطیل کند. آژانس در تاریخ ۱۶ مه ۲۰۱۷ تأیید کرد که این کارخانه تعطیل شده و ذخائر آب سنگین ایران ۱۲۸.۲ متریک تُن رسیده بود. در سراسر مدت گزارش‌دهی، ایران هیچگاه بیش از ۱۳۰ متریک تن آب سنگین نداشت (بند ۱۴).

۸. ایران فعالیت‌های مربوط به بازفرآوری را در رآکتور تحقیقاتی تهران (TRR) و تأسیسات تولید ایزوتوپ مولیبدن، ید و زنون (MIX) و یا در هر تأسیسات اعلام شده دیگر به آژانس، انجام نداده است (بندهای ۱۸ و ۲۱).

C.۲ . فعالیت‌های مربوط به غنی سازی و سوخت

۹.  در کارخانه غنی سازی سوخت (FEP) در نطنز بیش از ۵۰۶۰ سانتریفیوژ IR-۱ به صورت نصب شده در ۳۰ آبشار به شکل محاسبه شده در واحدهای عملیاتی در زمان توافق پیرامون برجام(بند ۲۷). به صورت نصب شده باقی نمانده‌اند. ایران تعداد ۴۸ سانتریفیوژ IR-۱ را از بین سانتریفیوژهای در حال نگهداری در انبار به منظور جایگزینی با سانتریفیوژهای آسیب دیده یا خراب IR-۱ نصب شده در FEP خارج کرده است (بند ۲۹.۱).

۱۰. ایران به غنی سازی UF۶ در FEP ادامه داده است. ایران غنی سازی بالاتر از ۶۷/۳ درصد از اورانیوم ۲۳۵ را انجام نداده است (بند ۲۸).

۱۱.  تا تاریخ ۲۷ می ۲۰۱۷  آژانس راستی آزمایی و نظارت کرد که ایران اورانیوم تضعیف شده را از طریق خطوط فرآوری در تاسیسات پودر غنی‌شده UO۲ (EUPP) خوراک‌دهی کرد تا زمانی که مواد خروجی در سطح اورانیوم طبیعی یا کمتر قرار گرفت. طی همان دوره، آژانس راستی آزمایی کرد که ایران اورانیوم غنی‌شده در مواد خروجی حاصل را به سطح اورانیوم طبیعی یا کمتر رقیق‌سازی کرد.

۱۲. در تاریخ ۲۷ می ۲۰۱۷، آژانس راستی آزمایی کرد که ایران ۳۵.۷ کیلوگرم اورانیوم را به سطح اورانیوم طبیعی در فرم UO۲ غنی شده تا U-۲۳۵ ۳.۶۷درصد رقیق سازی کرد که از خطوط فرآوری در EUPP در آوریل ۲۰۱۶ بازیابی کرده بود.

۱۹. ایران هیچکدام از تأسیسات اعلام شده را به منظور تبدیل صفحات سوخت یا ضایعات به UF۶ مورد استفاده قرار نداده و درباره ساخت تأسیسات جدیدی بدین منظور به آژانس اطلاعی نداده است (بند ۵۸).

C.۳.  - تحقیق و توسعه، تولید و موجودی سانتریفیوژ

۲۰-  هیچ اورانیوم غنی شده‌ای از طریق فعالیت‌های تحقیق و توسعه غنی سازی انباشت نشده، و غنی سازی تحقیق و توسعه ایران انجام شده با یا بدون اورانیوم و با استفاده از سانتریفیوژها در چارچوب محدودیت‌های تعریف شده در برجام بوده است.

۲۱-  ایران اظهارنامه‌های مربوط به تولید و موجودی لوله‌های روتور سانتریفیوژ و بیلوز (Bellows) را به آژانس ارائه کرده و اجازه راستی آزمایی اقلام در موجودی را به آژانس داده است. آژانس نظارت مداوم شامل استفاده از اقدامات نظارتی و مراقبتی را انجام داده و راستی آزمایی نموده که تجهیزات اعلام شده برای تولید لوله‌های روتور و بیلوزها برای تولید سانتریفیوژ فقط برای فعالیت‌های مشخص شده در برجام استفاده شده‌اند. ایران هیچگونه سانتریفیوژ IR-۱ را برای جایگزینی با آنهایی که خراب شده و یا از کار افتاده‌اند تولید نکرده است.

۲۲-  همه لوله‌های روتور اعلام شده، بیلوزها و مجموعه‌های روتور شامل لوله روتورها و بیلوزهایی که از روز اجرا تولید شده اند تحت نظارت مداوم آژانس قرار داشته‌اند. ایران با استفاده از فیبر کربن لوله‌های روتور تولید کرده که توسط آژانس نمونه برداری و آزمایش شده و تمامی آنها تحت اقدامات نظارتی و مراقبتی آژانس بوده است.

D. اقدامات شفاف‌سازی

۲۳. ایران کماکان به آژانس اجازه داده تا از نظاره گرها و مهر و موم‌های الکترونیکی آنلاین در زمینه غنی سازی استفاده کند تا بدین وسیله وضعیت آنها در اماکن هسته‌ای به بازرسان آژانس مخابره و جمع آوری خودکار ثبت سوابق اندازه گیری توسط ادوات اندازه گیری نصب شده آژانس تسهیل شود  (بند ۶۷.۱). ایران بنا به درخواست آژانس نسبت به صدور روادید درازمدت برای بازرسان منصوب آژانس اقدام کرده و برای آژانس در اماکن هسته‌ای، محل کار مناسب فراهم کرده و استفاده از محل کار در مکان‌های نزدیک سایت‌های هسته‌ای در ایران را تسهیل کرده است. (بند ۶۷.۲)

۲۴. ایران کماکان به آژانس اجازه داده - تا از طریق اقدامات مورد توافق با ایران، از جمله از طریق اقدامات مراقبتی و نظارتی - بر تمامی کنسانتره سنگ اورانیوم (UOC) تولید شده در ایران یا کسب شده از دیگر منابع و منتقل شده به تاسیسات تبدیل اورانیوم (UCF) در اصفهان  نظارت نماید. (بند ۶۸) همچنین، ایران تمامی اطلاعات ضروری برای قادر کردن آژانس جهت راستی آزمایی تولید کنسانتره سنگ اورانیوم (UOC) و موجودی انبار UOC تولید شده در ایران یا کسب شده از هر منبع دیگری را ارائه کرده است (بند ۶۹).

E. سایر اطلاعات مرتبط

۲۵. ایران اجرای موقت پروتکل الحاقی موافقتنامه پادمان‌ها بر اساس ماده ۱۷ (b) پروتکل الحاقی، تا زمان لازم الاجرا شدن آن را ادامه می‌دهد. آژانس به ارزیابی اظهارنامه‌های ایران ذیل پروتکل الحاقی و انجام دسترسی‌های تکمیلی به سایت‌های هسته‌ای و دیگر مکان ها در ایران تحت پروتکل الحاقی ادامه داده است.

۲۶. راستی آزمایی و پایش آژانس در خصوص دیگر تعهدات هسته‌ای برجامی ایران شامل موارد آورده شده در بخش‌های D، E، S و T از ضمیمه ۱ برجام ادامه دارد.

۲۷. طی مقطع زمانی این گزارش، آژانس در یک جلسه گروه کاری خرید کمیسیون مشترک شرکت کرده است (برجام، ضمیمه چهار - کمیسیون مشترک، بند ۶.۴.۶).

F. خلاصه

۲۸. آژانس به راستی آزمایی عدم انحراف مواد هسته‌ای اعلام شده در تاسیسات هسته‌ای و مکان‌های خارج از تاسیسات که بطور معمول مورد استفاده قرار می‌گیرند (LOFs) و از سوی ایران در چارچوب موافقتنامه پادمان‌ها اعلام شده ادامه می‌دهد. ارزیابی‌ها در خصوص نبود فعالیت‌ها و مواد هسته‌ای اعلام نشده برای ایران کماکان ادامه  دارد.

۲۹. از روز اجرا، آژانس به نظارت و راستی آزمایی اجرای تعهدات مرتبط هسته‌ای از سوی ایران بر اساس مفاد برجام پرداخته است.

۳۰. مدیرکل به گزارش دهی به‌صورت مقتضی ادامه خواهد داد.

باشگاه خبرنگاران جوان:

واشنگتن پست: تشکیل ناتوی عربی مانند رژیم صدام در جهت مقابله با ایران است

روزنامه واشنگتن پست گزارش داد تشکیل ناتوی عربی برای مقابله با ایران شبیه به رژیم صدام در زمان ریگان خواهد بود.

بر این اساس، موضوع ثابتی که در طول سفر اخیر دونالد ترامپ -- رئیس‌جمهور آمریکا -- به خاورمیانه مورد بررسی قرار گرفت «تهدید از سوی ایران» نامیده شده بود. در واقع محور سفر ترامپ به عربستان سعودی معامله 110 میلیارد دلار اسلحه با پادشاه عربستان بود که رکس تیلرسون، وزیر امور خارجه آمریکا این معامله را کمک به عربستان سعودی در برابر نفوذ و تهدیدات مرتبط با ایران توصیف کرد.

طبق گفته واشنگتن پست، ترامپ برنامه‌های جدی‌تری برای مقابله با تهدید ایران دارد که مقامات کاخ سفید آن را «ناتوی عربی» نامیدند.

براساس گزارش «مفتاح»، متحدان این طرح در ابتدا عربستان سعودی، ‌امارات متحده عربی، مصر و اردن با پشتیبانی آمریکا و تبادل اطلاعات امنیتی با اسرائیل است.

اگر در حال حاضر این کشورها با یکدیگر برای مقابله با ایران همکاری کنند، هدف از ساخت یک «ناتوی عربی» چیست؟ درواقع چنین حمایتی جزئی از سیاست خارجی دیرینه آمریکا در منطقه است. این سیاست از نظام‌های استبدادی عرب برای مقابله با ایران و تکرار استراتژی منطقه‌ای (جنگ ایران و عراق) استفاده می‌کند.

این گزارش مدعی شد، در سپتامبر 1980 پس از گذشت یک سال از پیروزی انقلاب ایران، اختلافات مرزی دیرینه میان ایران و عراق منجر به ایجاد یک جنگ تمام عیار شد که به طولانی‌ترین جنگ در قرن بیستم تبدیل شد و در جریان آن بیش از یک میلیون نفر کشته شدند.

این درحالیست که طبق قطعنامه 598 عراق آغازگر جنگ و متجاوز معرفی شده است.

گفتنی است؛ امروزه چشم‌انداز استراتژیک تغییر کرده و نگرانی پیرامون کنترل تولید نفت کاهش یافته است در نتیجه انتظار درگیری نظامی مستقیم میان ایران و کشورهای عربی بعید به نظر می‌رسد.

اگر ناتوی عربی ایجاد شود به احتمال زیاد درگیری غیرمستقیمی میان کشورهای عرب با ایران ایجاد خواهد شد. به این ترتیب همانگونه که صدام برای ریگان اقداماتی را انجام می‌داد ناتوی عربی نیز عملکرد مشابهی را برای ترامپ صورت می‌دهد.

این گزارش در پایان افزود: ناتوی عربی علاقمندی‌های آمریکا را در قبال ایران انجام خواهد داد به طوری که نیاز به اقدام مستقیم از سوی آمریکا به حداقل می‌رسد.

حمایت روسیه از عضویت کامل ایران در سازمان همکاری‌ شانگهای

بختیار خاکیموف، فرستاده ویژه ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه در سازمان همکاری شانگهای، شب گذشته طی سخنانی در مجمع بین المللی اقتصاد سن پترزبورگ اعلام کرد مسکو پس از عضویت هند و پاکستان، ایران را به عنوان نامزد بعدی عضویت کامل در سازمان چندجانبه امنیتی، اقتصادی و فرهنگی همکاری شانگهای می داند.

خاکیموف با بیان این مطلب گفت : «به اعتقاد روسیه  پس از پیوستن هند و پاکستان به سازمان همکاری شانگهای،‌ نامزد بعدی باید ایران باشد و این سازمان ایران را شریک طبیعی خود می داند.» وی افزود دیگر کشورهایی که معیارها و شاخص های مورد نظر را برای عضویت داشته باشند نیز  می توانند به این سازمان بپیوندند.

نماینده روسیه تصریح کرد سازمان همکاری شانگهای از ظرفیت بزرگی برای تبدیل شدن به یک سازمان کلیدی بین المللی برخوردار است. خاکیموف گفت : «این ظرفیت از آنجا به دست آمده است که سازمان همکاری شانگهای حدود 24 درصد از تولید ناخالص داخلی جهانی را پس از عضویت این کشورها به خود اختصاص می دهد. امروزه ما شاهد هستیم که این سازمان با هیجده عضو ناظر و شریک گفتگو، محدوده جغرافیایی وسیعی را در بر گرفته است.»

سازمان همکاری شانگهای روز 15 ژوئن سال 2001 میلادی از سوی کشورهای قزاقستان، چین، قرقیزستان، تاجیکستان، روسیه و ازبکستان در شانگهای تاسیس شد. هند و پاکستان در نشست ژوئن سال 2016 در ازبکستان به عضویت این سازمان در آمدند. نشست بعدی سران این سازمان طی روزهای هشتم و نهم ژوئن در آستانه برگزار می شود.

اذعان «هافینگتن پست» به بیش از نیم قرن سیاست خصمانه آمریکا علیه ایران

روزنامه آمریکایی «هافینگتن پست» با زیر سئوال بردن برخی ادعاها و اتهامات مقامات آمریکایی علیه جمهوری اسلامی ایران به بخشی از سیاست‌های ضد ایرانی واشنگتن اذعان کرد و نوشت آمریکا در کودتای سال 1953 (28 مرداد 1332) سازمان جاسوسی سیا و انگلیس در ایران و روی کار آمدن شاه (معدوم) و در حمله صدام به ایران دست داشته است. این روزنامه همچنین، به حمایت همه جانبه واشنگتن از اقدامات سعودی‌های مستبد علیه کشورمان اشاره کرده است.

هافینگتن پست در ادامه، ضمن «‌دموکراتیک» توصیف کردن انتخابات اخیر ریاست جمهوری در ایران به رفتارهای دوگانه واشنگتن در برخورد با عربستان و مصر و نیز به اقدامات عربستان در حمایت از تروریسم و تروریست‌ها اشاره و تصریح کرد ایرانی ها موجب کشته شدن هیچ فردی در خاک آمریکا نشده‌اند؛ اما در مقابل، شهروندان متحدان مهم آمریکا مانند سعودی ها هزاران نفر را در حوادث یازده سپتامبر کشتند.

این روزنامه در پایگاه اینترنتی خود در مطلبی به قلم دنی اِسجورسِن، استراتژیست ارتش آمریکا و استاد سابق تاریخ در وست پوینت، نوشت: جیمز متیس، وزیر دفاع آمریکا، در زمان دیدار اواسط ماه آوریل از عربستان در جمع خبرنگاران گفت: «هر جایی را که نگاه می کنید، اگر در منطقه مشکل وجود دارد، ایران را می بینید.» تا زمانی که سیاستگذاران در واشنگتن این مدل ذهنی را تغییر ندهند که همه چیز و همه وقت پای ایران در میان است، محکوم به شکست هستند. در آمریکا که مملو از افراد ایران‌هراس است. هیولا ساختن از این کشور، به گفتار سیاسی شایع روزمره تبدیل شده است.

در ادامه گزارش آمده است:

"جامعه کوچک و محافظت شده یهودی را در کشوری تصور کنید که اسلام مذهب رسمی آن است؛ ولی رئیس جمهورش به طور منظم با ارسال توئیت هایی جشن یهودئیان را تبریک می گوید. چنین چیزی مانند یک رویا به نظر می رسد اما این حقیقت ایران است. در واقع، جمهوری اسلامی یک کرسی اجباری را در پارلمان برای یک یهودی، سه کرسی برای مسیحیان و یک کرسی برای زرتشتیان در نظر گرفته است.

دوباره به سخنان اخیر متیس فکر کنید. او به ما اطمینان خاطر می دهد که سایه ایران بر سر هر بحران منطقه ای در خاورمیانه وجود دارد؛ صحبتی که از لحاظ تجربی درست نیست. مثلا در اینجا به چند مناقشه اخیر اشاره می کنیم که ایران در آن دست ندارد و در مورد نقش تهران اغراق شده است:

- بهار عربی و هرج مرج متعاقب آن در تونس، لیبی و مصر. ایران آغازگر این قیام ها در این کشورها نبود یا بر آن‌ها نفوذ مهمی نداشت.

- چند دهه جنگ ترکیه با کردهای جدایی‌طلب در استان های جنوب شرقی این کشور؛ دوباره ایران در آن نقشی ندارد.

- گسترش فعلی وابستگان به القاعده در سوریه و در شبه جزیره عرب. ایران واقعا از این گروه‌ها متنفر است و به طور قطع در افزایش قدرت آن‌ها نقش ندارد.

یا اگر می خواهید یمن را در نظر بگیرید؛ چون مداخله ایران در یمن که فقیرترین کشور خاورمیانه است، یکی از محبوب ترین طبل هایی است که تندروهای ایران‌هراس در واشنگتن مایلند بر آن بکوبند. با وجود این، مجموعه ای از گزارش های معتبر از آن حکایت دارند که در مورد همدستی ایران و "شورشیان یمنی" که در کانون جنگ عربستان در آن کشور قرار دارند، به میزان زیادی اغراق شده است.

ایران از حزب الله در لبنان و حماس در سرزمین های فلسطینی حمایت می کند. با وجود این، اینکه سازمان های ملی مانند حزب الله را در کنار گروه‌های [تروریستی] واقعی جهان مانند داعش و القاعده در نظر بگیریم، فریبکارانه و اغلب مغرضانه است. مثلا حزب الله لبنان که عمدتا بر اسرائیل متمرکز است، برخی اوقات حتی در سوریه و لبنان با داعش جنگیده است.

اگر بخواهیم به شکلی دیگر موضوع را ببینیم، تعداد داوطلبان داعش که از بلژیک یا جزایر مالدیو می آیند بیشتر از افرادی هستند که از ایران می آیند. در حقیقت، تونس، عربستان، ترکیه و اردن که شرکای «دوست» آمریکا هستند تروریست های خارجی بیشتری را برای داعش تأمین می کنند.  شهروندان متولد ایران در فاصله سال های 1975 تا 2015 میلادی موجب کشته شدن هیچ فردی در حملات در خاک آمریکا نشدند. در مقابل، شهروندان متحدان مهم آمریکا یعنی سعودی ها، مصری ها و لبنانی ها، هزاران نفر را در حوادث یازده سپتامبر کشتند. در حقیقت، از آن زمان، هشتاد و پنج درصد تروریست های داخلی، شهروندان آمریکا یا افراد با اقامت دائم در این کشور بودند. بیشتر این افراد متولد آمریکا بودند. از سیزده شهروند آمریکا که در چنین حملات مرگباری دست داشتند، هیچ‌کدام ایرانی های متولد آمریکا نبودند.

در خصوص این اتهام که ایران بر اساس طبیعت خود یک قدرت مهاجم است، تردید چندانی وجود ندارد که جمهوری اسلامی به شکلی تهاجمی منافع خود را در منطقه پیگیری می کند. با وجود این، این حرف به هیچ وجه به معنای آن نیست که ایران به شکلی خودکار در جهت مخالفت با منافع واشنگتن در منطقه اقدام می کند. همانطور که وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) سال 2014 در ارزیابی اعلام کرد، راهبرد نظامی ایران در نهایت، ماهیت دفاعی دارد و احساس می کند که تهدید می شود. وقتی در این باره فکر می کنیم، این راهبرد منطقی است.

وقتی پای آمریکا به میان می آید، از کودتای سال 1953 سیا و انگلیس که موجب سرنگونی نخست وزیر منتخب ایران و روی کار آمدن شاه خودکامه شد و حمایت واشنگتن از صدام خودکامه در عراق در جنگ تجاوز کارانه اش با ایران (1980-1988) گرفته تا حمایت همه جانبه دولت آمریکا از سعودی های مستبد در مشارکت ضد ایرانی، همه اینها دلایلی منطقی برای این هستند که ایران احساس تهدید کند.

علاوه بر این، هر چند ممکن است برای بیشتر آمریکایی ها بعید به نظر برسد ولی ایران و آمریکا در خصوص برخی موضوعات مانند افغانستان عاری از طالبان در واقع تلاقی منافع دارند؛ هر چند این موضوعی پیچیده است.

موضوعی که همواره به نظر من عجیب بوده این است که چه چیزی موجب شد جرج بوش، ایران را در «محور شرارت» قرار دهد. موضوع مهم تر اینکه، بر خلاف پانزده هواپیماربای عربستانی و شاید حتی دولت عربستان، ایران با حملات یازده سپتامبر سال 2001 ارتباطی نداشت و در مقابله اولیه با طالبان و دستگیری جنگجویان فراری القاعده، «نسبتا مفید» بود.

در مقابل، تنها تعدادی از «شرکای» واشنگتن را در منطقه در نظر بگیرید:

عربستان سعودی: این کشور پادشاهی، شکل محافظه کارانه ای از اسلام وهابی را اجرا می کند که با مبنای ایدئولوژی داعش، تفاوت زیادی ندارد. دولت عربستان هر سال به طور متوسط هفتاد و سه نفر از جمله نوجوانان و معلولان ذهنی را اعدام می کند. بریدن سر افراد، تکنیکی مورد علاقه در عربستان است. علاوه بر اینکه شهروندان عربستان حملات یازده سپتامبر را انجام دادند، عربستان از شاخه ای از القاعده یعنی جبهه النصره در جنگ سوریه حمایت کرد. علاوه بر این، حملات هوایی عربستان که با حمایت آمریکا علیه شبه نظامیان حوثی در یمن انجام می‌شود نیز موجب کشته شدن تعداد زیادی از غیر نظامیان شده اند و ممکن است به ایجاد و تشدید قحطی فاجعه بار کمک کرده باشند. واکنش آمریکا، یک قرار داد بی سابقه صد و ده میلیارد دلاری با سعودی ها بوده است.

مصر: ارتش مصر پس از کودتای سال 2013 ژنرال عبد الفتاح السیسی، صدها تظاهر کننده را کشت. از آن زمان، دیکتاتور این کشور از بازداشت های گسترده و سرخود، شکنجه بازداشت شدگان و اجرای اعدام های غیر قانونی به نفع حفظ قدرت خود استفاده کرده است. واکنش آمریکا، کمک خارجی یک میلیارد و چهارصد میلیون دلاری عمدتا نظامی در سال مالی 2017 بوده است. آنچه در راس این موارد قرار دارد، دیدار اخیر ترامپ با السیسی در کاخ سفید بود که در آن ترامپ از این دیکتاتور به سبب «فعالیت جالب در موقعیتی بسیار دشوار» تمجید کرد و گفت برای دیدار از مصر در آینده، برنامه ریزی می کند.

ترکیه: این متحد رسمی آمریکا به در اختیار داشتن دومین ارتش بزرگ ناتو افتخار می کند و میزبان یک پایگاه هوایی مهم آمریکاست. متأسفانه ترکیه به سبب این موارد به طور فزاینده ای بی ثبات شده است: کودتای اخیر، جنگ فعلی با جدایی طلبان کرد و مداخله فزاینده در جنگ داخلی سوریه. مسئله بدتر اینکه، رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه، پس از آغاز مجدد جنگ با جدایی طلبان کرد، پس از تصویب با اختلاف کم همه پرسی که موجب حذف سمت نخست وزیری و تمرکز بیشتر قدرت اجرایی در دستانش شد، کشور را با استبداد بیشتر روبرو کرده است. سابقه رو به وخامت ترکیه در خصوص حقوق بشر شامل بازداشت پیش از محاکمه بیش از چهار هزار نفر از افراد «مظنون» به شرکت در کودتا، اخراج بدون تشریفات نود هزار کارمند دولت، تعطیل کردن صدها دفتر سازمان های غیر دولتی و رسانه ای و نیز اجرای مقررات منع رفت و آمد بیست و چهار ساعته در بخش عمدتا کردنشین در جنوب شرقی ترکیه بوده است. واکنش آمریکا، کمک نظامی مستقیم سه میلیون و هشتصد هزار دلاری در سال مالی 2017 و دادن قول تداوم فروش تسلیحات بود که سال گذشته مقدار آن از دو میلیارد دلار فراتر رفت.

این کشورها در یک مورد مشترکند و آن اینکه، هیچکدامشان، فرشته نیستند.

پاره کردن توافق هسته‌ای

افراد تندرو درباره ایران، در هر دو حزب سیاسی جمهوری‌خواه و دموکرات آمریکا وجود دارند. مثلا هیلاری کلینتون سال 2015 در جمع حضار در دانشگاه «دارت ماوث کالج» گفت: «ایران تهدیدی موجودیتی برای اسرائیل است.» کلینتون با وجود اینکه حمایت ضمنی خود را از توافق هسته ای که در زمان اوباما قرار بود امضا شود، یعنی برجام اعلام کرد، افزود:«حتی اگر ما به چنین توافقی دست یابیم، باز هم مشکلات عمده ای خواهیم داشت. ایران مهم ترین حامی تروریسم در جهان است.»

با وجود این، زمانی که پای خصومت واقعی با ایران در میان است، باید به سراغ راستگرایان برویم. مثلا سناتور جان مک کین بلافاصله با انتقاد از برجام آن را «توافقی بد» خواند که احتمالا موجب «هسته ای شدن» خاورمیانه می‌شود. ترامپ نیز زمانی که نامزد انتخابات ریاست جمهوری بود و نیز در سمت نامزد منتخب، مکرر خواستار «پاره کردن» برجام شد.

با وجود جنگ لفظی که در خصوص برجام وجود دارد، نشست های اطلاعاتی و استماع ها در کنگره از آن حکایت دارند که ایران از برجام تبعیت می کند. ژنرال مارتین دمپسی، رئیس  پیشین ستاد مشترک ارتش آمریکا، که دقیقا فردی صلح طلب نیست اعتقاد دارد این توافق خطر تسلیحاتی شدن قدرت هسته ای ایران را کاهش داد. تمام سخنان رئیس جمهور، کارشناسان مختلف، نو محافظه کاران از هر نوعی و تندروهای کنگره مبنی بر خروج از برجام نیز به یک واقعیت آشکار توجه ندارند: برجام توافقی چند جانبه است و هیچکدام از شرکای ما (روسیه، آلمان، فرانسه، چین ، انگلیس و آلمان ) از «پاره کردن» این توافق حمایت نمی کنند. تصور  کنید آمریکا در آینده به طور یکجانبه توافقی را که ایران از آن تبعیت می کند لغو کند: در اینجا مسئولیت صرفا با واشنگتن خواهد بود. متحدان آمریکا همچنان از این توافق تبعیت می کنند. توجیه واقعی مقامات ایران این خواهد بود که آمریکایی ها «کابوی های» ایجاد کننده بی ثباتی هستند.

واقعیت وضعیت فعلی این است: آمریکا با وجود چند دهه تحریم و مهار نظامی ایران، نتوانسته است به شکلی چشمگیر بر سیاست ها و موضع ایران در منطقه تأثیر بگذارد. افراد معدودی در آمریکا این جسارت را نشان می دهند که این پرسش مهم را بپرسند: چرا باید ادامه بدهیم؟ چرا رویکردی مبتکرانه و جدید در پیش گرفته نمی شود؟ چرا روابط به تدریج عادی نمی شود؟

چهل سال اشتباه: یک حقیقت ناخوشایند وجود دارد که آمریکا باید با آن روبرو شود: سیاست آمریکا در قبال ایران با وجود حدود تقریبا چهار دهه تلاش از زمانی که یک فرد مستبد منصوب آمریکا در ایران سال 1979 در آنجا سرنگون شد، نتوانسته است به اهداف خود دست یابد. سیاست خارجی دموکرات ها و جمهوریخواهان تندرو، بدون شک با چنگ و دندان با این واقعیت مبارزه خواهد کرد ولی انزوای ایران هم مانند تحریم کوبا، مدتی مدید موجب از بین رفتن هر گونه منفعت قابل تصوری شده است.

اینکه طرد کردن ایران همچنان مد است، نشان دهنده محاسبات سیاسی داخلی یا نگرشی مبتنی بر هراس است و راهبردی منسجم را نشان نمی دهد. با وجود این، رئیس جمهور جدید ما اخیرا به عربستان سفر کرد که کشوری واقعا خودکامه است. این سفر پس از انتخاباتی در ایران صورت گرفت که از همه جهات دموکراتیک بود. ترامپ، ایران را مستبد خواند و تقریبا خواستار تغییر نظام در ایران شد.

بنابراین، پرسشی که باور کنید یا باور نکنید خوب است پرسیده شود و واقعا در حکم خیانت نیست، این است: ایران واقعا چه می خواهد؟ ایران خواستار مشروعیت بین المللی، امنیت و میزان منطقی از قدرت ( نه سلطه جهانی) است.

به طور خلاصه باید گفت سیاست آمریکا در خاورمیانه، سردرگم، ضد و نقیض، غیر سازنده و خطرناک است."

 

کد خبر 633138

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha