به گزارش خبرنگار شبستان، کامران پارسینژاد، نویسنده و منتقد ادبی عصر دیروز در نشست نقد و بررسی رمان " شب پنجم " که در سالن اوستا حوزه هنری برگزار شد، گفت: هدف نقد تخریب نیست. منتقد در کنار نویسنده است و باید همگام، همسو و همدل با نویسنده کار کند. اگر مواردی گوشزد میشود، برخی سلیقهای است زیرا در نقد علاوه بر تخصص سلیقه هم دخیل است. بر این اساس حرف منتقد وحی مطلق نیست.
پارسینژاد با بیان اینکه با آثار خانم انیسی آشنایی نداشتم، عنوان کرد: با توجه به سبک و سیاق داستان از توضیحات خانم انیسی در مورد کتاب تعجب نکردم. در مرکز اسناد اطلاعات زیادی در مورد خانمهای زندانی هست. خانمهایی که به خاطر شکنجههایی که شدند، حاضر به صحبت نیستند. خانم انیسی ایده خوبی داشتند که از اطلاعات این خانمها کتاب نوشتند. تاریخ همه مسایل را ثبت نمیکند. تاریخ یکسری مستندات کلی را ارایه میدهد. به عنوان مثال تاریخ آماری از جنگ میدهد اما آنچه ریزهکاریهای جنگ را زنده میکند، داستان و خاطره است. داستاننویسان و خاطرهنویسان باید رسالت ملی را بر دوش خود حس کنند. "جنگ و صلح " تولستوی یک رمان نیست بلکه بخشی از تاریخ روسیه است. بسیاری از اطلاعات را از این رمان استخراج میکنند.
وی اظهار داشت: خانم انیسی ناگفتههایی را در قالب رمان مطرح کردند. این هوشمندی خانم انیسی را میرساند اما مسئله این است که ما با ساحت داستان مواجه هستیم. چهارچوب و اسکلتبندی داستان جدا از حقایق تاریخی نیست. نمیشود همه حقایق تاریخی را به راحتی در داستان مطرح کرد. یکی از عنصرهای این عصر صداقت است. کلامی که صداقت دارد و برگرفته از دل و تجارب درست است، مشخص میشود.
پارسینژاد با انتقاد از دیر برگزار شدن جلسه نقد " شب پنجم " بیان کرد: چرا کتاب باید بعد از این همه سال نقد شود؟ بنده خودم راضی نیستم کارهایی که سال 70 نوشتم الان نقد شود زیرا خودم به نثر خودم میخندم. بهتر است که آثار به موقع نقد و بررسی شود زیرا در طول سالها، تجارب نویسنده بیشتر و قلم او بهتر میشود.
این منتقد ادبی کتاب " شب پنجم " را به کشکول شیخ بهایی تشبیه کرد و افزود: کسی که اندوختهای از اطلاعات دارد، دوست دارد همه آنها را بیان کند. خوب بود این اطلاعات به جای یک رمان، 4 یا 5 رمان میشد. " شب پنجم " خیلی حادثه دارد و آدمهای زیادی در آن هستند. باید به این آدمها اجازه می دادیم خود را به مخاطب معرفی کنند تا هویت آنها مشخص میشد. داستان بخشی از ساحت و زندگی ماست.
این نویسنده با بیان اینکه " شب پنجم " به نوعی یک ادبیات اثباتی است، عنوان کرد: ادبیات اثباتی یک نوع ادبیاتی است که در همه جای دنیاست. این ادبیات در ابتدای انقلاب شکل گرفت. ادبیات اثباتی، ادبیاتی است که آمده تا مباحثی را اثبات کند و یک ایدئولوژی، فکر و اندیشه پشت آن است. یک نوع یکسونگری در این ادبیات است و قصد و هدف نویسنده مشخص است. به اصطلاح دست نویسنده رو است. در حال حاضر ادبیات اثباتی را رد میکنند چون مخاطب دست نویسنده را می خواند.
وی با اشاره به کتاب " دنیای تئو " یادآور شد: نویسنده این کتاب دینپژوه است. این کتاب سفارش سازمان ملل است. سفارشنویسی کار بدی نیست اما در ایران بد تلقی میشود. سفارشنویسی راهی دارد که در ذوق مخاطب نزند. در این کتاب، تئو دین ندارد و دنیا را میگردد تا دینی انتخاب کند. نویسنده آنچنان شما را فریب میدهد که ترغیب به خواندن ادامه داستان میشوید. تئو، فلسطین را به عنوان اولین سرزمین انتخاب میکند و از فلسطینیان دفاع میکند. شما که طرفدارید، گاردتان باز میشود اما در انتهای داستان میبینید، نویسنده دارد تلفیق ادیان را میگوید. در داستانهای اینچنینی، نویسنده در لایههای پنهان کار را پیش میبرد.
این منتقد ادبی با بیان اینکه در مورد فعالیت سیاسی زنان در ایران بیانصافی شده است، گفت: بخش مهمی از فعالیتهای سیاسی قبل از انقلاب بر عهده خانمها بوده است. کارهایی همچون " شب پنجم " ارزشمند است اما باید دنبال اثرگذاری داستان هم باشیم. در این کتاب با انبوهی از شخصیت مواجهایم. عنصر گفتوگو در این داستان زیاد است و به نوعی نقل در نقل است. مسئله این است که باید فضاسازی کنیم.
پارسینژاد خاطرنشان کرد: فضاسازی، مکث و صحنهها مهم هستند چون باید حس به خواننده منتقل شود. یکی از هنرهای موجود در سینمای هالیوود این است که در نقاط اثرگذار، مکث وجود دارد و با این کار میخواهد عمق حادثه را نشان دهد. ما باید در کتاب " شب پنجم " لحظه شکنجه را در داستان میدیدیم و حس میکردیم. نویسنده باید خودش مسایلی که در مورد آن مینویسد را حس کند تا بتواند آن حس را به خواننده منتقل کند. در این کتاب تعدد صحنه نمیگذارد، خواننده فضا را حس کند. ما به نوعی با پراکندگی و آشفتگی مواجه هستیم و نظام حاکم بر داستان رعایت نشده است.
وی با بیان اینکه رزمندگان ما واقعا اسطوره بودند، اظهار داشت: یکی از بزرگترین مشکلهای ما در داستانهای انقلاب و جنگ این است که دچار شعارزدگی شدیم. رزمندگان ما واقعا اسطوره بودند و نیازی به اسطورهسازی از طرف ما نبوده است. نویسنده میخواهد اسطورهسازی کند و کار شعارسازی میشود و مخاطب اثر را پس میزند. مخاطبان ما در حال تغییر هستند. یکی از دغدغههای نویسنده باید این باشد که نیاز جامعه را بشناسد. کتاب " شب پنجم " برای نسل امروز جواب نمیدهد. مخاطب، آدمهای داستان را هضم نمیکند و نمیپذیرد. ما باید بر اساس خواستههای نسل جدید بنویسیم تا آنها با خواندن آثارمان جواب سوالات خود را بگیرند.
نظر شما