حجت الاسلام مقداد تابش، کارشناس تاریخ اسلام در گفت وگو با خبرنگار اندیشه خبرگزاری شبستان درباره جایگاه ولایت و امامت در اسلام اظهار کرد: بر اساس حدیث «سلسله الذهب» از امام رضا(ع): «کَلِمَةُ لا إلهَ إلّا اللّهُ حِصنی فَمَن دَخَلَ حِصنی اَمِنَ مِن عَذابی؛ کلمه توحید (لا اله الا الله) دژ و حصار محکم من است. هر کس آن را بگوید، داخل حصار من شده و هر کس داخل قلعه و حصار من شود، از عذاب من در امان است.» و نیز فرمایش ایشان مبنی بر «وَلَايَةُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ حِصْنِي فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِي أَمِنَ مِنْ عَذَابِي»؛ یعنی ولایت امیرالمومنین امام علی(ع) دژ و پایگاه مستحکم خداوند و ادامه توحید است و جدای از آن نیست و این معنای ولایت است و اگر فردی آن را درک کند، نمی تواند سرسپرده دیگری شود و به حکومت دیگری تن دهد و نمی تواند در وجود خود، هوا و هوس را راه دهد زیرا هوای امیرالمومنین علی(ع) را مقدم می داند.
وی با اشاره به وقایع جنگ صفین افزود: مالک در این جنگ، در یک قدمی خیمه معاویه رسیده بود و اگر آن را فتح می کرد، افتخارات بسیاری برای وی به دست می آمد اما زمانی که دید خواسته قلبی امیرالمومنین امام علی(ع)، این است که او باز گردد، تردید نمی کند و خواسته دل حضرت(ع) را بر خواسته دل خود که کشتن یا اسیر کردن معاویه بود، ارجحیت می دهد؛ این یعنی کسی که متولی به ولایت امیرالمومنین امام علی(ع) است، هوای نفس را مقدم نمی دارد بلکه دنبال خواسته دل معصوم(ع) می رود.
تابش با بیان اینکه متمسک به ولایت امیرالمومنین امام علی(ع) از حرف های مردم چشم پوشی می کند، گفت: بسیاری محرک خود را حرف مردم می دانند و برایشان مهم است که مردم درباره وی چه فکر می کنند، مثلا برای انسان مهم است که پیرامون نوشته، مصاحبه و حرف او چه قضاوتی می کنند، اما فرد ولایی تنها دنبال تایید و سخن امیرالمومنین امام علی(ع) است و جلوه های دنیا دیگر در او تاثیری ندارد، یعنی هر میزان او را تطمیع کنند که پول، پست، ملک ری و شام و ... را به تو می دهیم، نمی پذیرد و دنبال جلوه های دنیایی نیست.
کارشناس تاریخ اسلام با بیان اینکه فرد موحد متولی به ولایت است و از طاغوت های دورن و بیرون رها می شود، ابراز کرد: آنها که امیرالمومنین امام علی(ع) را دوست داشتند، پس از واقعه غدیر سرسپرده حاکمان دیگر شدند و حکومت امیر(ع) را قبول نکردند در حالی که فرد متولی به ولایت امیرالمومنین امام علی(ع) باید طاغوت ها را کنار بگذارد و این فرد خدایان، بت ها و رب النوع های دیگر را نمی پذیرد بلکه الله، رسول اکرم(ص)، امیرالمومنین امام علی(ع) و اولاد ایشان را می پذیرد.
ولایت امیرالمومنین(ع) استعدادهای انسان را از رکود خارج می کند
وی با طرح این سوال که چرا ولایت امام علی(ع) متمم نعمت ها نامیده شد، تاکید کرد: ولایت امام علی(ع) تمام نعمت ها را به کار می گیرد و به جریان می اندازد و تمام استعدادهای انسان را کشف و بارور می کند و اجازه نمی دهد انسان دچار رکود شود.
تابش اضافه کرد: از ابتدای خلقت آدم(ع) تا امروز، افرادی که متولی به ولایت ولی خداوند نبوده اند به اندازه حیوانات و بلکه بل هم اضلّ و گمراه تر از حیوانات زندگی می کنند، اگر انسان ولایت معصوم(ع) را نداشته باشد، حتی پایین تر از سطح غریزه خود نیز زندگی می کند، زیرا معصوم(ع) به انسان می گوید که تو بزرگتر از این دنیا هستی و بیشتر از این 70 سال دنیا، استمرار داری و عوالم دیگری غیر از دنیا، در پیش رو داری و اوست که به من آموزد که در این عوالم بعد و حتی در بهشت چگونه باید زندگی و حرکت کنم تا راکد نباشم.
مولف کتاب «ملیکه بطحاء» با بیان اینکه آبی که مایع حیات است اگر یک جا بماند، می گندد، افزود: انسان هم اگر توانایی، استعداد، تفکر، تدبیر، تامل ، محبت، عشق و ... که خداوند در وجودش نهاده را به کار نگیرد، نه تنها راکد می شود بلکه این استعدادها وبال وی نیز خواهند شد.
وی در توضیح این راکد ماندن استعدادها با طرح مثالی تصریح کرد: فرض کنید یک کارخانه پیچیده خودرو سازی را در اختیار من و شما قرار دهند، این کارخانه دارای تجهیزات و ابزارآلات بسیاری است که حتی نامش را هم نمی دانیم و اگر مهندس آگاهی نباشد و به ما آموزش ندهد، از این ابزار چگونه استفاده کنیم تا ماشین بنز از آن خارج شود، تمام امکانات آن کارخانه وبال ما خواهد شد و نه تنها به ما سود نمی دهد، بلکه فرسوده می شود و ضرر می دهد.
بدون امام تمام نعمت های خداوند راکد می ماند
تابش با بیان اینکه امام و ولی معصوم(ع) مانند یک مهندس آگاه کارخانه پیچیده زندگیِ بشر را راه اندازی کرده و نحوه استفاده از آن را به ما آموزش می دهد، گفت: به این دلیل ولی خدا، متمم نعمت های الهی می شود که اگر امام نباشد، تمام نعمت های خداوند راکد می ماند و وبال می شود.
کارشناس تاریخ اسلام با بیان اینکه ولی خدا انسان را از ظلمات نفس و ظلمات خلق و دنیا به سمت نور می برد، تاکید کرد: این ولی باید ولایتش در ادامه ولایت خدا باشد زیرا در قرآن آمده «اللَّهُ وَلِيُّ الَّذينَ آمَنوا يُخرِجُهُم مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النّورِ» و ولی خداست که باید معیارهای انسان را تعالی ببخشد زیرا معیارهای ما در حالت عادی خوردن، خوابیدن و میان آشپزخانه تا دستشویی رفتن است اما ولی، معیار انسان را رشد و تعالی می دهد و به او می فهماند که تو بیشتر از این ها هستی حتی از دنیا بزرگتری، به همین دلایل، ولی خدا متمم نعمت ها می شود.
ضرورت ولایت مانند ضرورت مغز، قلب و خون برای بدن انسان
وی با اشاره به ضرورت وجود ولایت و امامت گفت: ضرورت ولایت مانند ضرورت مغز، قلب و خون برای بدن انسان است زیرا همانند مغز به انسان آگاهی می دهد و راه را پیدا می کند، همانند قلب است تا در وجود انسان، عشقی وجود داشته باشد که آن عشق، محرک انسان باشد تا به آن آگاهی ها عمل کند.
تابش اضافه کرد: انسان ممکن است در دنیا نسبت به صد چیز آگاهی داشته باشد یا نسبت به 100 نفر شناخت داشته باشد اما از میان آنها یک نفر در وی عشق ایجاد خواهد کرد یا یک نفر پدر یا مادر وی می شود و اگر آن عشق نباشد، در میان این همه انسانی که می شناسد، تفاوتی میان پدر، مادر و همسر و غیر ایشان قائل نخواهد شد و یا انسان به فردی خدمت می کند و از امرش اطاعت می کند که نسبت به وی عشق داشته باشد.
تمامی علوم در روز چهارده ذی الحجه از سوی پیامبر(ص) به امام علی(ع) منتقل می شود
وی گفت: انسان اگر بسیار هم پیشرفت کند، با علوم خود تنها می تواند همین 70 سال دنیا را تدبیر کند که وضعیت کنونی دنیا نشان می دهد، همین را هم نتوانسته و در آن به بن بست رسیده است، در حالی که عوالم قبل و بعد داریم و برای مدیریت آنها نیازمند ولی خدا هستیم. از این رو، در روز چهاردهم ذی الحجه به رسول خدا(ص) امر شد که همه ودایع نبوت را به امیرالمومنین امام علی(ع) منتقل کنند که یکی از آنها، علم نبوت است یعنی تمام علوم نزد پیامبر(ص) است که در این روز، همه را به امام علی(ع) منتقل و امانت های انبیاء الهی را نیز به ایشان واگذار می کنند.
تابش ادامه داد: ولی خدا باید نسبت به مردم مهربان باشد چنان که امام رضا(ع) می فرمایند: «الاِمام الاَنیس الرّفیقُ و الوالِدُ الشَّفیقُ و الاَخ الشقیق و الاُمُّ البَرَّه بِالوَلَدِ الصَّغیر وَ مَفْزَعُ الْعِبَادِ فِي الدَّاهِيَةِ النَّآدِ؛ امام، همدم مهربان و پدر دلسوز و برادر دوقلو و مادر دلسوز نسبت به بچهی کوچک و پناه بندگان خدا در گرفتارى سخت است.» اگر این مهربانی و علاقه نباشد نمی تواند برای مردم تلاش کند و دلسوزی نماید و فرزندانش را فدا کند، محبت ما نسبت به خودمان غریزی است اما محبت ولی خدا نسبت به ما الهی است و به جهت آن آگاهی و این علاقه و مهربانی ما ملزم به اطاعت و تبعیت از ایشان می شویم.
این کارشناس تاریخ اسلام در پایان خاطرنشان کرد: به دلیل اینکه یک پدر نسبت به فرزند صغیر خود آگاه است و صلاحش را می داند و در مقایسه با دیگران، مهربانیش نسبت به وی بیشتر است، فرزند ملزم به تبعیت و اطاعت از پدر می شود.
نظر شما