امیر(ع) مردم را ثروت اصلی حکومت می دانست/اهتمام به توزیع ثروت و اقامه عدالت

خبرگزاری شبستان: از مهمترین خصوصیات فلسفه اجتماعی امیرالمومنین(ع) این بود که تمام افراد باید به طور مساوی از ثروت های جامعه بهره ببرند. در اندیشه علی(ع)، عدالت اجتماعی می توانست تحقق یابد هرگاه که درک متقابل و احترام بین زمامداران و مردم ایجاد شود.

به گزارش خبرنگار گروه اندیشه خبرگزاری شبستان: پنجمین جشنواره بین المللی امام علی پژوهی با شعار «گفتمان امام علی پژوهی: تجربه دیروز، آرمان امروز، نیاز فردا» چهارشنبه، 15 شهریور در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد.

 

در این مراسم سیبوه سرکیسیان، اسقف اعظم ارامنه طی سخنانی اظهار کرد: برای من افتخار است که اکنون اینجا هستم و در این سمینار بین المللی در مورد یکی از شخصیت های بزرگ تاریخ که امام علی(ع) بن ابیطالب پسرعمو و داماد پیغمبر(ص) است، می خواهم صحبت کنم، شخصیتی که نقش مهم و تاثیر بسزایی در تاریخ صدر اسلام داشته است.

 

وی ادامه داد: شکی نیست که مطالعه عمیق و جدی تاریخ صدر اسلام و ارزیابی دوباره آن دوران تاریخی می تواند زندگی امیرالمومنین امام علی(ع) و روش کار او را روشن سازد و او را خارج از حیطه شیعه نیز تعریف کرده و بشناساند. زیرا از زمان آغاز فعالیت امام علی(ع) ایشان یکی از پیروان وفادار پیامبر(ص) و همچنین یک رهبر بزرگ در طول تاریخ اسلام بودند، بر خلاف آنچه که بیشتر تصویر امام علی(ع) به عنوان پیشوای شیعیان نشان داده شده است.

 

اسقف اعظم ارامنه تصریح کرد: خوشبختانه، متفکران اخیر اسلام چه در میان اهل سنت و چه در میان شیعیان به این نتیجه رسیده اند که شخصیت امیرالمومنین علی(ع) باید خارج از تقسیمات فرقه ای و مذهبی باشد و باید از نظر شخصیتی مهم در زمان و تاریخ خودش مورد بررسی قرار گیرد.

 

سیبوه سرکیسیان ابراز کرد: در طول خلافت عثمان حکومت نااهل باعث شد تا مردم علیه او قیام کنند و این قیام اولین قیام مسلمانان علیه بی عدالتی و ظلم و اولین تلاش مسلمانان برای برقراری عدل و داد بود، من در این مجال سعی می کنم به طور خلاصه از زندگی امام علی(ع) نکاتی را مربوط به زمان پیغمبر(ص) و هم سه خلیفه بعد از پیامبر اسلام(ص) بیان کنم و سپس به نکاتی از زندگی خود آن حضرت(ع) با توجه به نهج البلاغه بپردازم.

 

اسقف اعظم ارامنه با اشاره به جایگاه و شخصیت حضرت امیر(ع) در طول دوران حیات پیغمبر(ص) و در طول سه خلیفه بعد از پیامب(ص)، اظهار کرد: در اینجا می خواهم خلاصه ای را از زندگی امیرالمومنین امام علی(ع) بیان کنم و سپس به بیان افکار اجتماعی او بپردازم. علی بن ابیطالب(ع) داماد و پسرعموی پیامبر(ص) که نام های دیگر او ابوحسن، ابوتراب، شیر خدا نیز است. او در مکه و در درون کعبه به دنیا آمد و این اتفاق سال 599 بعد از میلاد مسیح رخ داده و بنابر منابع شیعه و بعضی از منابع اهل سنت روایت شده است.

 

وی ادامه داد: حضرت امیر(ع) به قبیله بنی هاشم تعلق داشتند یعنی همان قبیله ای که پیامبر(ص) نیز از آن بود. علی(ع) از همان ابتدا زندگی به عنوان یکی از اعضای خانواده پیامبر(ص) و به ایشان بسیار نزدیک بودند. امیرالمومنین علی(ع) در جنگ های بدر، احد، خندق، خیبر، شرکت داشت، این علی(ع) بود که تمام بت ها را در کعبه از بین برد و آن را تبدیل به خانه خدا کرد و به شکل اولیه آن که حضرت ابراهیم(ع) ساخته بود، در آورد، این علی(ع) بود که سوره مبارکه توبه را به مکه برد و آن را بلند در شهر خواند و دین جدید را که همان اسلام بود، اعلام کرد.

 

اسقف اعظم ارامنه تصریح کرد: پیامبر(ص) در طول آخرین حج خود هنگامی که در راه مدینه بود در الغدیر دستور استراحت داد و به پیروانش فرمود: هر کس من را به عنوان پیغمبر خود قبول دارد علی را نیز باید قبول کند، ما فراموش نمی کنیم که کسی که در بستر پیامبر در شب هجرت خوابید علی(ع) بود در زمانی که خانه پیامبر محاصره شده بود. همچنین این علی بود که پیامبر در موردش فرمود: «من شهر علم هستم و علی دروازه آن است» بنابراین لقب باب برای امیرالمومنین علی(ع) در نظر گرفته شد.

 

سیبوه سرکیسیان گفت: در زمان فوت پیامبر(ص) و زمانی که جامعه بدون رهبر مانده بود گرایش بر این بود که علی(ع) جانشین پیامبر(ص) خواهد بود اما بعد از مدتی بحث و گفت وگو بین مهاجران و انصار، خلیفه اول به عنوان جانشین پیغمبر(ص) انتخاب شد، در طول خلافت خلیفه اول، امیرالمومنین علی(ع) خود را از جامعه دور می کرد و نقش فعالی نداشت و البته بنابر بعضی منابع امام علی(ع) ترجیح می داد تا به جمع آوری قرآن و تعلیم آن بپردازد تا به کار دیگری مشغول شود.

 

وی با بیان اینکه خلیفه اول قبل از مرگش عمر را به عنوان جانشین خود انتخاب کرد، افزود: در این زمان امیرالمومنین امام علی(ع) به عنوان یک مشاور امین و مورد اعتماد در امور دینی و امور قانونی بود به دلیل دانش عمیقی که از قرآن داشت.  عمر نیز قبل ار مرگش یک کمیته را منصوب کرد تا خلیفه جدید را انتخاب کنند، علی(ع) به همراه عثمان یکی از اعضای این شورا بود، با انتخاب عثمان، امیرالمومنین(ع) علی به طور کلی خود را از آنها جدا کرد، دوره ای از زندگی که بیشتر سعی می کرد به عبادت خدا بپردازد و به تدریس قرآن به گروه کوچکی از مسلمانان مشغول شود که از زمان پیغمبر(ص) در کنار او بودند.

 

اسقف اعظم ارامنه ادامه داد: بعد از کشته شدن عثمان جامعه بدون رهبر ماند، جامعه به دنبال علی(ع) آمدند و از او خواستند خلیفه ایشان شود، در اینجا باید این نکته را ذکر کنیم که با خلافت امیرالمومنین علی(ع)، رهبری به بنی هاشم بازگشت و البته این آخرین زمانی بود که خلافت به بنی هاشم رسید.

 

وی با بیان اینکه دوران کوتاه خلافت امیرالمومنین علی(ع) با جنگ ها، درگیری ها و اغتشاشات داخلی همراه بود، تصریح کرد: علت آن چندین فاکتور اقتصادی و اجتماعی بود، بعد از انتخاب امیرالمومینن علی(ع) به عنوان خلیفه همه با او بیعت کردند به جز طایفه عثمان که همان بنی امیه بودند، معاویه جانشین عثمان در سوریه خلافت مولا علی(ع) را نپذیرفت و از اطاعت او سرباز زد، از طرف دیگر طلحه و زبیر بیعت خود را پس گرفتند و به سمت بصره راه افتادند.

 

سیبوه سرکیسیان گفت: امیرالمومنین امام علی(ع) بعد از بحث های بی نتیجه مجبور شد با آنها به جنگ بپردازد در جنگی که به نام جنگ جمل معروف شد و متاسفانه، همسر پیامبر(ص) نیز در این جنگ شرکت کرد، امیرالمومنین علی (ع) آنها را شکست داد و طلحه و زبیر کشته شدند و عایشه با احترام به مدینه بازگردانده شد. امام علی(ع) سعی کرد اوضاع را آرام کند ولی این کار سختی بود بعضی از حکمرانان جدید که گمارده بود، سرپیچی می کردند، تذکرات و راهنمایی های دوستانه امام علی(ع) به معاویه و دیگران اثری نکرد در این زمان علی(ع) تصمیم گرفت به جنگ با معاویه برود.

 

وی افزود: این جنگ با معاویه بسیار حیاتی و مهم بود و امیرالمومنین علی(ع) در آستانه شکست دادن معاویه قرار داشت که آنها از قرآن سوء استفاده کردند و گفتند اجازه دهید قرآن در میان ما قضاوت کند، در این زمان امیرالمومنین علی(ع) بر خلاف میل باطنی خود آتش بس اعلام کرد، در این زمان بعضی از پیروان امام علی(ع) از ایشان روی گردان شدند و خوارج نام گرفتند. امام علی(ع) مجبور بود با آنها بجنگد و آنها را شکست بدهد ولی تمام این جنگ ها و اغتشاش ها و بی نظمی ها بر جامعه و بر حکومت علوی تاثیر گذاشت.

 

اسقف اعظم ارامنه ابراز کرد: یک روز صبح در هنگام نماز امیرالمومنین علی(ع) به وسیله یکی از همین خوارج مورد حمله ق ر ار گرفت و زندگی یکی از مردان بزرگ به پایان رسید در حالت نماز و سجده به درگاه خداوند در سال 661 بعد از میلاد مسیح. بر خلاف تمام مشکلاتی که او داشت، علی(ع) به عهد خود و ماموریت خویش پایبند ماند و آن برگرداندن جامعه به راه راست و دین حقیقی بود، این مامویت هم در عمل و هم در کلام او را تبدیل به یکی از تاثیرگذار ترین شخصیت های تاریخ اسلام کرد.

 

سیبوه سرکیسیان با اشاره به افکار اجتماعی امام علی(ع) گفت: نهج البلاغه کتاب معروف علی بن ابی طالب دارای تمام سخنان، موعظه ها و خطبه ها و نصایح ایشان است که به فرماندهان خود فرموده است، این کتاب از اول هجرت نوشته شده و سطح وسیعی از افکار اجتماعی علی بن ابیطالب(ع) را نشان می دهد.

 

وی با بیان اینکه سیستم  زمامداری علی(ع) بر اساس عدالت اجتماعی و برابری بوده است، تصریح کرد: اولین چیزی که او سعی می کرد انجام دهد تمرکز روی همبستگی و وحدت و یکپارچگی امت اسلامی بود، او سخت کار می کرد تا زمامداری و حکومت به بهترین نحو اداره شود. او افسران درستکار و دین دار را به جای افسران بی دین جایگزین می کرد. زمین ها و سرزمین هایی را که به وسیله زمامداران قبلی اشغال شده بود باز می گرداند اما مهمترین قسمت از کارهای اصلاحی او معرفی عدالت و برابری در توزیع ثورت عمومی در بین مردم بود. معرفی عدالت و برابری باعث شد که فرماندهان ایشان اصول برادری و دوستی را به زیردستان خود آموزش دهد.

 

اسقف اعظم ارامنه اظهار کرد: یکی از مهمترین خصوصیات فلسفه اجتماعی امیرالمومنین علی(ع) این بود که اعتقاد داشت تمام افراد باید به طور مساوی از ثروت های جامعه بهره ببرند. در اندیشه علی(ع)، عدالت اجتماعی می توانست تحقق یابد هرگاه که درک متقابل و دوستی و احترام بین زمامداران و مردم ایجاد شود.

 

وی افزود: هدف اصلی امیرالمومنین علی(ع) تشکیل و پایه ریزی یک جامعه جدید بود، شکی نیست که معرفی اصول توزیع عادلانه ثروت در زندگی یک جامعه اسلامی نوپا واقعا یک رویکرد انقلابی بود و علی(ع) برای تحقق این رویکرد بهای زیادی را باید می پرداخت، به طور قطع او اولین خلیفه ای بود که قهرمان برقراری عدالت اجتماعی محسوب می شد و به وسیله یک نگرش انقلابی به این مهم دست یافت. در نامه هایی که امیرالمومنین علی(ع) به زمامداران تحت امر خودش نوشته، به روشنی می توان تمایل توزیع عادلانه ثروت را دید.

 

سیبوه سرکیسیان گفت: امیرالمومنین علی(ع) حتی در وصیت نامه اش خود را اول از همه مخلوق خداوند و سپس پسر ابوطالب معرفی می کند او می خواهد اینگونه به مردم آموزش دهد که چگونه دارایی خود را در راه خداوند مصرف کنیم تا وارد بهشت خداوند شویم.

 

وی ادامه داد: در نامه ای دیگر می بینیم که او چگونه به کودکان یتیم و بی سرپرست و افراد پیر توجه می کند چون آنها هیچ پشتیبان و یا هیچ دارایی و فرصتی در جامعه ندارند، او می نویسد در هنگام پرداختن به امور یتیمان و افراد سالخورده از خدا بترسید و همواره به خاطر داشته باشید که آنها به شما زمامداران دسترسی ندارند و جامعه با آنها با انزجار برخورد می کند، شما باید مامن آنها باشید و یا محبت با آنان برخورد کنید.

 

سیبوه سرکیسیان افزود: نکته دیگر بسیار جالب است  این که امیرالمومنین علی(ع) به زمامداران خود آموزش می دهد و نصیحت می کند که در تنبیه و نفرت ورزیدن عجله نکنند، او به آنها می گوید که مردم عوام جامعه و آنهایی که به چشم شما دارای اهمیت کمتری هستند، ستون های جامعه شما خواهند بود، با آنها با ملایمت و دوستی برخورد کنید و به آنها احساس امنیت ببخشید.

 

اسقف اعظم ارامنه اظهار کرد: بنابراین، آن امام بزرگ و اصلاح طلب اجتماعی عملکرد و روش و ایدئولوژی خود را برای ایجاد یک جامعه ایده آل به کار برد اما اصلاحات او به وسیله جامعه قریش به طور کلی و قبیله بنی امیه به طور خاص بد فهمیده شد و به مخالفت با امیرالمومنین علی(ع) پرداختند، آنها شروع به متهم کردن او به قتل عثمان کردند و مرتب وی را تهدید به انتقام خون عثمان می کردند.

 

وی در پایان گفت: آن چیزی که قضاوت مردم را تشکیل می دهد و آن چیزی که در تاریخ به روشنی باقی می ماند این است که علی بن ابی طالب(ع) باقی خواهد ماند در تاریخ اسلام مانند یک ستاره درخشان که روشن می کند و هدایت خواهد بخشید به تمام کسانی که قادر باشند صدایی را که از حلقوم تاریخ می رسد را بشوند.

کد خبر 654242

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha