به گزارش خبرنگار کتاب شبستان، سرمه در چشم غزل مجموعه ای از اشعار ولایی غلامرضا شکوهی است از شاعران خطه خراسان است در قالب های مختلف شعری است. شعر شکوهی سرشار از نو آوری های مضمونی ، لفظی و تصویری است. او طبع خلاق خود را بیشتر در عرصه شعر آیینی صرف کرده است و می توان گفت از بزرگان شعر مذهبی است. تسلط شاعر بر موسیقی شعر و تکنیک های موسیقی در تالیف و پرداخت ، شعر او را از برجستگی های خاصی برخوردار می کند .
شکوهی هر چند متولد 1328 است ولی شعری جوان دارد و بسیاربه فضای غزل امروز آشناست.
شاید این سوال پیش بیاید که چرا غلامرضا شکوهی خراسانی با وجود این همه ویژگی ادبی ، آنچنان که باید شناخته نشده است. مهم ترین علت این مسئله شهرت گریزی شاعران خطه خراسان است.
او در نوآوری های خود در شعرهای ولایی، جسارت و احترام را توامان پیش می برد تا ضمن خلاقیت در حوزه های مختلف شعری، جایگاه ممدوح را رعایت شود. غالب شعرهای موجود در این کتاب در قالب غزل سروده شده اند ولی تعدادی از هم قالب های دیگر مشاهده می شود.
یک ضعف در ترتیب کتاب این است که این قالب بندی ها فصل بندی نشده اند؛ یعنی مثلا خواننده کتاب بعد از خواندن چند غزل ناگهان به چند رباعی بر می خورد و باز به غزل و ناگهان به یک مثنوی!
از ویژگی های ذاتی شعرآیینی شکوهی این است که مخاطب کاملا حس می کند که این شعرها از یک قلب سرشار از اعتقاد و عشق متولد شده اند ؛ یعنی شاعر به خاطر اینکه چون شیعه است و باید شعر مذهبی داشته باشد، شعری نسروده و جهت رفع تکلیف دست به قلم نبرده بلکه تغزل را در خدمت مدح اهل بیت گرفته است و با شوقی فراوان که از واژه های او به مشام می رسد، این خاندان را ستایش می کند. نبود این شاخصه یکی از پاشنه آشیل های اکثر اشعاراست که در آل الله سروده می شود.
مجموعه کامل اشعار آیینی غلامرضا شکوهی با نام «سرمه در چشم غزل» در ۵۵۰ صفحه در انتشارات جمهوری منتشر خواهد شد.
نمونه شعر شکوهی در دفتر«سرمه درچشم غزل» در ستایش امام هشتم شیعیان:
به درگهت چو غبار اوفتاده می آیم
اراده نیست مرا بی اراده می آیم
برآستان تو ای آستین معجزه ریز
به روی دست دلم را نهاده می آیم
چنان غبار به پیشت ز اشتیاق حضور
گهی سواره و گاهی پیاده می آیم
کسی چنین که تو دستم گرفته ای نگرفت
چو ذره دست به خورشید داده می آیم
اگر چه بر همه در می گشایی اما من
فقط به خاطر روی گشاده می آیم
حضور قامت شمعم زکارگاه وجود
به پاس حرمت تو ایستاده می آیم
کبوترم که به منقار سجده محتاجم
چه دانه داده مرا یا نداده می آیم
یک آسمان پرواز
مجموعه یک آسمان پرواز در برگیرنده مجموعه اشعار منتشر شده استاد محمد علی مجاهدی (پروانه) است که از نظرقالب شعری طبق طبقه بندی خود شاعر به هفت بخش شامل «غزل ها، تغزل ، غزل واره ها»،«ترکیب بندها»،«ترجیع بندها»،«چکامه ها» ، « مثنوی ها»،«رباعی ها» و بخش به نام «قالب های دیگر» که به قالب های متفرقه اختصاص دارد تقسیم می شود.
اغلب تجربه های موفق شاعر در قالب غزل است. مجاهدی در غزل گرایشات زیادی به سبک اصفهانی (هندی) و شاعران این سبک مثل صائب تبریزی و بیدل دهلوی دارد و تقریبا دراکثر غزل های او می شود، رگه روشن از ساختار این سبک را مشاهده کرد.
محمد علی مجاهدی از پیشکسوتان ادبیات آیینی و شعر ولایی معاصر است و غالب سروده های او، مدایح و مراثی اهل بیت است. با این حال در عرصه شعر دفاع مقدس یا اجتماعی و یا عاشقانه نیز آثار خوبی را ارائه کرده است. استاد محمد علی مجاهدی شخصیت و شاعری برجسته در حوزه شعر ولایی است و آثار گران سنگ او چه در شعرو چه در پژوهش ادبی و دینی او گواه این مدعاست.
نمونه شعر محمد علی مجاهدی در مجموعه یک آسمان پرواز
«کاروان رفت و به جا ماند از او، خاطره ها
خیمه ها، نافله ها، دغدغه ها، دلهره ها
آه بر منبر نی نیز، ندیدند تو را
آفتابی تو و، این تیره دلان:شب پره ها
کوخی از کنگره ی کاخ ستم بر جا نیست
باش تا مَزبَله سازند از این مقبره ها!
می رسد قافله ی صبح ز دروازه ی شام
می تراود سحر از روزنه ی پنجره ها
کاروان ظفر از مرزِ خطر کرد عبور
دود اِسپند به رقص آمده در مجمره ها
ما شب شعر تو را شام غریبان کردیم
می زند خیمه فقط سوگ تو در کنگره ها!
خواهش و خواری و زاری، گله و گریه و عجز
کربلای تو تهی باد از این منظره ها!
شرف و غیرت و مردانگی و عشق گذشت
ذهن تاریخ پُر است از تو و این خاطره ها
ای بسا اسوه که اسطوره از آن ساختند!
محکی کو که شناسد سرَه از ناسِره ها!
نظر شما