علی محمد شیخی، نقاش و پژوهشگر با تبریک سال نو به هموطنان در مورد برنامههایش در سال 97 به خبرنگار شبستان گفت: ما نقاشان همچون ماهی هستیم که اگر شنا نکند، میمیرد. ما اگر طراحی نکنیم و نقاشی نکشیم، مریض می شویم و از بین می رویم، برای همین نمی توانیم از کار دور شویم.
شیخی از برگزاری نمایشگاه خود در بعد از ایام نوروز خبر داد و افزود: در عید نوروز بیشتر کارهایم به منزل می برم و مشغول می شوم. چند روزی به تنهایی مسافرت می روم، به طبیعت می روم و الهام می گیرم و بعد از عید نمایشگاه طبیعت می گذارم. این کار از نظر روحی برای خودم و مخاطبانم خوب است. هر سال در عید به تنهایی سفر می کنم، شب ها را در روستا یا قهوه خانه ای می مانم، در حقیقت توریستی به سفر می روم، طبیعت را می بینم، با مردم ارتباط برقرار می کنم. این ارتباطات خودم را سرحال می آورد، فضاهای جدید می بینم و الهام می گیرم و در کارهایم از آنها استفاده می کنم.
وی در مورد یکی از عیدی های به یاد ماندنی که دریافت کرده است، یادآور شد: من 3-4 عمو داشتم و چون پدرم بزرگتر بود عموها روز اول عید به خانه ما می آمدند. به یاد دارم 4-5 ساله بودم و حدود ساعت 11 صبح در روز اول عید در کوچه مشغول بازی بودم. از دور عمویم را دیدم که برای عید دیدنی به خانه مان می آید. در قسمتی از کوچه زغالخته می فروختند. به سوی عمویم دویدم و گفتم عمو عیدی ام را بده تا زغالخته بخرم. عمویم به من یک قران عیدی داد. من زغالخته خریدم و سپس با صورت قرمز به خانه آمدم. مادرم علت را پرسید و گفتم که زغالخته خریدم و پولش را از عمو عیدی گرفتم. مادرم تعجب کرد و گفت عمو هنوز به خانه نیامده است. بعد از دقایقی عمویم به خانه مان آمد و به خواهر و برادرانم عیدی داد و به من نیز دوباره عیدی داد و مزه این عیدی دوم را هنوز احساس می کنم.
وی با توصیه به داشتن برنامه در سال جدید اظهار داشت: متاسفانه جوانان ما به خاطر رسانه ها و فضای مجازی خیلی زود به بلوغ رسیدند. البته جوانان ما به ظاهر بزرگ شدند. به نظر بنده جوانان ما فست فودی و ماکرو ویوی هستند یعنی از تو خالی هستند. درست است که از تکنولوژی سر درمی آورند اما از لحاظ روحی خالی هستند و برنامه ای ندارند و خود را سرگرم چیزهای منفی و بیهوده می کنند.
این پژوهشگر و نقاش تصریح کرد: امروزه جوانان نسبت به قدیم خوب می خورند، خوب می پوشند و خوب به گردش می روند اما همیشه افسرده اند. من شصت و چند سال دارم و هنوز برنامه ریزی می کنم و اوقاتی را برای خودم اختصاص می دهم. به طبیعت می روم و کار خودم را انجام می دهم. متاسفانه جوانان ما برنامه ای ندارند و متوقع هستند که همه چی برایشان حاضر و آماده باشد. در زمان ما خجالت می کشیدیم از پدرمان پول بگیریم و به مادرمان بگوییم غذا چی داریم. در حقیقت جوانان قدیم نوعی غیرت کاری و غیرت حسی داشتند. اگر جوانان اهل برنامه و کار باشند یک غذای ساده و نان و پنیر دارای لذتی چندین برابر غذای رستورانی را خواهد داشت. امروزه جوانان به دلیل عدم برنامه افسرده می شوند و همین امر آنها را به سمت ناهنجاری هایی سوق می دهد.
وی با بیان اینکه جوانان باید خلاق و کاری باشند، عنوان کرد: متاسفانه جوانان ما بلاتکلیف هستند، حتی به خاطر وقت پر کردن به دانشگاه می روند. تعداد جوانان تحصیلکرده و دارای مدرک لیسانس و فوق لیسانس زیاد است اما بسیاری از آنها بیکار هستند. نباید همه چیز را تقصیر دولت بیندازیم. باید خودمان کارآفرین باشیم. ما در قدیم همچون چاهی بودیم که خود آب داشتیم.
شیخی خاطرنشان کرد: به یاد دارم در زمان نوجوانی دوربینی داشتم. وقتی بچه ها فوتبال بازی می کردند یواشکی در حین بازی از آنها عکس می گرفتم و بعد عکس ها را در پشت مغازه ای در محله قرار می دادم و به خاطر این کار به ازای هر عکس یک قران به مغازه دار می دادم و بچه های محل نیز این عکس ها را می خریدند. در رشته خودم کارآفرینی می کردم. امروزه بسیاری از جوانان تحصیلکرده اند به عنوان مثال رشته کامپیوتر خواندند اما می گویند کار نیست، در صورتی که جوانان قدیم خودشان کار درست می کردند و کار را عار نمی دانستند.
این نقاش با بیان اینکه مشکلات برای همه وجود دارد، گفت: همه مشکل دارند اما نوع برخورد با مشکل مهم است. از اینکه می بینم این همه آدم در میدان ولیعصر در رفت و آمد هستند، تعجب می کنم. بسیاری از آنها بلاتکلیف هستند و هدفی ندارند. من بازارگردی و مولوی گردی دارم البته به خاطر کارم، از نظر جامعه شناسی سوژه گیر می آورم. جوانان باید بیشتر به فکر خود باشند، برنامه ریزی کنند و خلاق باشند. جوانی که تا ساعت 12 می خوابد، دیگر نمی تواند کار کند. امروزه می بینیم بچه های شهرستان به تهران می آیند و خیلی سریع به همه چیز می رسند زیرا کار را عار نمی دانند اما برخی جوانان همه چیز را حاضر آماده می خواهند و این امر به زندگی آنها آسیب می زند.
نظر شما