به گزارش خبرگزاری شبستان، یکی از بهترین راه های بیان عواطف و احساسات آدمی اعم از غم، شادی، دلتنگی و ... شعر است که در لباسی مخملین کلمات این عواطف را جای داده و از روح زنگار می زداید.
انتظار از آن دست احساساتی است که روح آدمی را می خراشد و بی تاب اش می کند به ویژه وقتی ۱۳ قرن به طول کشیده باشد و جان عالم را به لب آورده باشد؛ از این رو، اشعار مهدوی به زیباترین وجه این دلتنگی را تصویر می کنند که در ذیل یکی از آنها مرور می شود:
تا که قلبم می تپد چشم انتظارم تا ظهور
تا نفس در سینه دارم یاد یارم تا ظهور
تا دم مرگم نمیخواهم رهی دیگر روم
سر از این راه ولایت برندارم تا ظهور
لحظه های خوب و ناب عمر خود را بی دریغ
در ره والای مولا می سپارم تا ظهور
از سر نیروی شوق وصل دلبر زنده ام
با توان عشق جانان بر مدارم تا ظهور
با خیال روی زیبای حبیب مهربان
بی نیاز از دیدن هر گلعذارم تا ظهور
در هوای سوز هجران رخش گریم چو شمع
با جمیع خیل یاران بیقرارم تا ظهور
در پی دیدار او در هر رهم در جستجو
بهر او آواره دشت و دیارم تا ظهور
جز نیاز او ندارم در دلم عشقی دگر
از هوا و میل دیگر بر کنارم تا ظهور
در شب تاریک او با لطف عشقش میروم
از غم هجران او بی تاب و زارم تا ظهور
چون کبوتر میزند پر این دلم تا کوی یار
از فراغش چون شقایق داغدارم تا ظهور
این دلم پر گشته از شوق تمنای وصال
خواهش دیدار دلبر گشته کارم تا ظهور
گر بمیرم روی یار خود نبینم قبل از آن
لاله روید از تب دل بر مزارم تا ظهور
نظر شما